نویسنده که دکترای تاریخ دارد و استاد دانشگاه است در وبلاگ شخصی خود مطلبی با یاد آیتالله منتظری نوشتهاست
خبر مهم این روزها و به نظرمن روزها وماههای بعد خیلی خلاصه است: آیتالله العظمی منتظری از دنیا رفت وچه خبر دهشتناکی!
ساعت شش بعدازظهراست ومن عازم منزلم که کسی از دفتر روزنامه اعتماد تلفن میزند واز من می خواهد درباره ایشان یادداشتی بنویسم.
چقدر از خودم خجالت میکشم که باید در باره کسی قلم بزنم که از اولینهای دخیل درشکلگیری این جمهوری است. کسی که در سه جلد کتاب که درباره ولایت فقیه نوشت، این معنا را بیش از هرکس دیگر به مردم شناساند. فقیهی که امام بعد از برکناری ایشان از قائم مقامی خود به ایشان توصیه کرد هرچند اودیگر سمت دولتی ندارد اما امید است بتواند حوزهها را گرمی ببخشد اما دریغ ودرد که کسی به این فراز از پیام امام توجه نکرد. اما اکنون دیگر او از آن همه تهمت و افترا ودشنام ومحدودیتهای تحمیلی که به آن دچار شد رها شده وبه جوار دوست پر کشید.
هرکس اخبار ساعت دو بعداز ظهر سیمای جمهوری اسلامی روز یکشنبه را دیده و شنیده باشد، به مظلومیت این فقیه بزرگ دراین سالها گواهی خواهد داد .
رسانه ملی! بعضیها! در خبر پنجم خود بعد ازاعلام وضعیت آب و هوا و بعد از نشان دادن کشته های یمن! بدون نشان دادن عکس یا تصویری ازاین مرجع که برای اسلام زحماتی کشید که بر خیلیها ناشناخته مانده است گفت که آیتالله منتظری در سن هشتاد وهفت سالگی از دنیارفت. همین، بدون هیچ ذکر تسلیتی لااقل به خانواده مرجع و شهید دادهای مانند شهید محمد منتظری که امام او را در نامهای به پدرش محمد ما و شما مینامید.
تا به منزل میرسم فرزندم علی آقا که دانشجوی مکانیک است با ناراحتی میگوید این چه مسلمانی است که بعضیها دارند؟ وادامه میدهد بر وبچههای بسیجی دانشگاهی که او درآن تحصیل میکند این ضایعه را بهم تبریک میگفتند! نمیدانم این برادران با شنیدن پیام تسلیت رهبری به مناسبت این ضایعه جبران ناپذیرچه خواهند کرد؟
ومن که امروز با پرهیز بعضیها والحذرهای دوستان روبرو بودم که میگفتند مبادا دراین باره چیزی بنویسی وبرای خودت وما! دردسر درست کنی، در نوشتن این سطور شتابزده مصمم تر شدم و بر حال ایشان گریستم که کار به کجا رسیده است که دوستانی ناصح مرا از قلم زدن درباره این مرجع عالیقدراینگونه بر حذر می دارند! انا لله وانا الیه راجعون وحقیقتا جای استرجاع دارد!
دامنه مظلومیت مراجع دراین نظام اسلامی تا به کجاست؟ فقیهی بزرگ وبزرگ پرور که در جهان اسلام کمتر نظیر او یافت می شد از دنیا رفته است وآن وقت سیمای ملی بعضیها! حداقل به اندازه یکی از همین هنرپیشهها وموسیقی دانها وهنرمندهای درگذشته دراین روزها برایش قدری نشناخت که در اخبار ساعت 14 لااقل عکس یا تصویری را از اونشان دهد یا ارتحال این مرجع عالیقدر رابه مقلدانش که در تشییع او خواهند آمد ونشان خواهند داد به چه مقدارند تسلیتی بگوید!
اکنون او که از محدود ومعدود شاگردان آیتالله بروجردی بود ازدنیای ما رفته وبه حق پیوسته است بیآنکه کسی بداند فرزند امام، مرحوم حاج سیداحمدآقا که آن رنج نامه را به اونوشت در اواخر عمرخود با او چه روابط صمیمانهای برقرار کرده بود. یکی از دوستان برای من تعریف میکرد که وقتی برای کسب نظر از ایشان در مورد مرجع تقلید خود به دفتر امام در جماران رفته بود، از ایشان شنیده بود که از آیتالله منتظری تقلید کند چون ایشان فقط آیتالله منتظری را اعلم میداند.
این دوست مبارز قبل از انقلاب میگفت در آن دیدار شاهد بوده وقتی کسی به دفترامام تلفن زده وهمین سئوال را از برادری روحانی که تلفنهای شرعی مردم را جواب میداده پرسیده بود واو از مرحوم حاج احمدآقا پرسید که چه جواب سئوال کننده را بدهد؟ ایشان خود شخصا گوشی تلفن رابه دست گرفت وگفت از آیتالله منتظری تقلید کنید.
چند ماه پیش که با دکتر عیسی ولایی، داماد مکرم آیتالله توسلی گفت وشنودی داشتم میگفت مرحوم حاج احمد آقا فرزند امام، به خود اوگفته بود درمجلس ترحیمی درقم نشسته بوده که آیتالله منتظری به آن مجلس وارد شده بودند. مرحوم حاج احمدآقا میگفت میخواستم از جا بلندشوم و به پیش ایشان بروم ودستشان را ببوسم اما با خود گفتم مردمی که آن رنج نامه مرا به ایشان خواندهاند خواهند گفت این عجب آدم ...است! لذا متاسفانه ازاین کار خودداری کردم.
چند ماه پیش یکی از دوستان قبل از انقلاب که اکنون از همه جا رانده ومانده شده است! میگفت درسال 1365دردیداری با عدهای به حضورشان رسیده وبا توجه به اینکه ایشان گاه وبیگاه از ذکر برخی واقعیتها نظیر وجود شکنجه در زندانها سخن میگفت وامام از طرح آشکار این مسائل رنجیده می شد- چه امام معتقد بود با علنیکردن این مسائل دشمنان سوءاستفاده میکنند- به ایشان خیرخواهانه پیشنهاد کردند با توجه به اینکه امام بر اساس مستندات پزشکی حداکثر تا دوسال دیگر بیشتر زنده نیست، شما این مسائلی را که در باره اشکالات موجود درنظام مطرح میکنید و با طرح آنها ایشان را میرنجانید و آزرده میکنید را مطرح نکنید تا بعد که امام از دنیا رفتند آن وقت چون رهبرهستید هرگونه که صلاح دانستید عمل کنید واشکالاتی را که تشخیص میدهید برطرف نمایید. که ایشان با رد این پیشنهاد با ذکر روایتی از امیرالمومنین فرموده بودند که هر چند قصد رنجاندن امام را ندارند اما حتی برای یک روزهم که شده از گفتن حقائق و واقعیتها خودداری نخواهند کرد.
اکنون او که از اسطوره های عالم روحانیت در دوران مبارزه بود و پس از گذشت آن همه سال باز در اثر شوکهای برقی که شکنجهگران ساواک به ایشان وصل میکردند، حالت غش و بیهوشی به او دست میداد به امام و شهیدش محمد پیوست. همو که در کربلای هفتم تیر به خیل شهیدان انقلاب پیوست و در این 28 سال انتسابش به پدر مرجعش باعث شد در رسانههای ملی وغیرملی ما کمترین تبلیغات درباره مقام ومنزلت او انجام شود تا آنجا که گویی محمد عزیز، جزو شهیدان هفتم تیر نبوده است!
نمیدانم دیشب دردیدار این پدر و پسر با هم چه گذشته است! اما شک ندارم آیتالله منتظری شادی بی حد واندازهای داشته است.
او اکنون از میان ما رفت واینک ماییم و آزمونی بزرگ که با تمام اختلافاتی که بزرگان ما با ایشان داشتند با او ومراسم تنشییع ودفن او چه خواهند کرد. پیام تسلیت رهبری حجتی است بربعضیها که هنوز میخواهند لابد درحمایت از رهبری بر طبل کینه خود با این ثمره عمر امام بکوبند.
دعا میکنم حداقل از این آزمون پیروز وسربلند بیرون بیایند!
بعدالتحریر!
24 ساعت از اعلام ارتحال آیت الله منتظری دارد می گذرد اماهنوز از سوی آقای احمدی نژاد هیچ عکسالعملی در این زمینه من ندیده ام . اگرخدای ناکرده!! آقای هوگوچاوز از دنیا میرفت ایشان در اولین ساعات بیانیه میداد، با خانواده متوفی تلفنی اظهار همدردی میکرد واگر خودش به کشور دوست وبرادر ونزوئلا نمیرفت حتما هیاتی را میفرستاد. میبینید چقدر دینمان عین سیاستمان شده است؟! وبرادران لاریجانی ودیگران از ستاد نماز جمعه کشور که آن مرحوم از اولین کسانی بود که امام به او حکم امامت جمعه تهران و قم را دادند و مجلس خبرگان که آن مرحوم روزی رییس آن بود نیز بهکذا!
بزرگش نخوانند اهل خرد که نام بزرگان به خردی برد! وتاریخ منتظر است تا...!