نسخه آرشیو شده

مطالبات زنان و جنبش سبز
از میان متن

  • اگر چه گروهی از معترضان در رادیکال‌ترین شکل ممکن رهبر جمهوری اسلامی را مورد سئوال قرار داده و بر علیه ولایت فقیه شعار داده‌اند اما بسیاری از معترضان هنوز طرح مطالبات زنان را حرکتی بسیار رادیکال برای این جنبش قلمداد می‌کنند.
لیلا موری
دوشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۸ - ۰۲:۱۵ | کد خبر: 48560

لیلا موری، دانشجوی دکترای رشته مطالعات و فرهنگ‌های آسیا و خاورمیانه در دانشگاه کلمبیا، در یادداشتی به نادیده‌گرفته شدن مطالبات زنان در جنبش اعتراضی ایران پس از انتخابات پرداخته است

 واقعیتی که امروز نباید نادیده انگاشته شود عدم وجود نشانه‌ای از حضور مطالبات صنفی زنان ایران در بین تظاهرکنندگان و مخالفان موسوم به جنبش سبز در ایران است.

 اگر حضور زنان در صف اول این حرکت توجه جهانیان را به ایران و زنان ایرانی معطوف کرد اما هنوز جنبش سبز ایران شعاری در حمایت و یا در راستای برابری زنان و مردان مطرح نکرده است.

اگر چه گروهی از معترضان در رادیکال‌ترین شکل ممکن رهبر جمهوری اسلامی را مورد سئوال قرار داده و بر علیه ولایت فقیه - از پایه‌های اصلی حکومت جمهوری اسلامی - شعار داده‌اند اما بسیاری از معترضان هنوز طرح مطالبات زنان را حرکتی بسیار رادیکال برای این جنبش قلمداد می‌کنند.

در گفت‌وگوهایی که با گروهی از دختران و زنان جوان ایرانی که در اعتراضات علیه حکومت فعال هستند داشتم، این افراد اعتراض به حجاب اجباری را - خواسته‌ای که بخش قابل توجهی از زنان ایران از اوایل انقلاب آن را مطرح می‌کردند - حرکتی در جهت مخالف جنبش می‌دانند و گمان می‌کنند چنین حرکت‌های تندی از همبستگی و هماهنگی جنبش می‌کاهد.

اما سئوال اصلی که هنوز بی‌جواب مانده این است که چرا با وجود طرح شعارهای رادیکال‌ و تند علیه رهبر جمهوری اسلامی، در جنبش کنونی مردم ایران، هنوز جایی برای خواسته‌ها و مطالبات زنان نیست؟

نزدیک‌ترین جوابی که به ذهن خطور می‌کند وجود همان سیاست همیشگی مخالفان حکومت بوده است که در انقلاب 1357 و سال‌های بعد از آن نیز به گونه‌ای دیگر شاهد آن بودیم.

زمانی‌ که گروهی از زنان در اعتراض به حجاب اجباری در ماه‌های اول انقلاب به خیابان‌ها آمدند، گروهی از نیروهای سیاسی از چپ گرفته تا ملی و غیره زنان را دعوت به سکوت کردند به این بهانه که زمان مناسب برای طرح چنین خواسته‌هایی فرا نرسیده و این حرکت به ایجاد تفرقه در خطوط انقلابیون خواهد انجامید.

زمان زیادی نگذشت که بسیاری از انقلابیون زندانی و اعدام شدند و زنان وادار به پوشیدن حجاب و قرار گرفتن تحت قوانین تبعیض آمیزی که تاکنون بر زندگی آنها سایه افکنده شدند.

به نظر می‌رسد گفتمان داعیه داران این جنبش در خصوص مسائل زنان تفاوت زیادی با گفتمان حاکم ظرف سی ساله گذشته نداشته است.

در این گفتمان همچنان آنچه که بر زنان ایران در دوره سی ساله جمهوری اسلامی رفت مورد انتقاد جدی واقع نشد. فضای حاکم بر سایت‌های وابسته به جنبش سبز هنوز کاملا مردسالارانه است و مقالات در خصوص حقوق زنان و یا برنامه‌ها و خواسته‌های این جنبش آن‌قدر محدود است که بهتر است گفته شود وجود ندارد.

در یکی از معدود مطالبی که اخیرا در این زمینه منتشر شده، زهرا رهنورد به مصائب و مشکلات زنان ایرانی در روزهای بعد از انتخابات نگاهی می‌اندازد و باز هم آنچه که در این نوشته حضور پررنگ دارد تاکید بر نقش مادری و همسری زنان است ـ صرفا همان که جمهوری اسلامی برای زن ایرانی به رسمیت می‌شناخته و می‌شناسد.

به نظر می‌رسد تا زمانی که جنبش سبز ایران نتواند راهی جز دو گفتمان یاد شده در برخورد با مسائل زنان ایرانی بیابد، نمی‌توان امیدوار بود که این جنبش ـ در صورت به سرانجام رسیدن ـ این توانایی را داشته باشد که مطالبات صنفی زنان را در کنار مطالبات سیاسی‌اش بگنجاند.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی