نسخه آرشیو شده

مردم در تعطیلی آخر هفته شادتر از روزهای کاری هستند
عکس از مهر
از میان متن

  • نتایج نشان داد که مردان و زنان مانند یکدیگر و به طور مداوم در تعطیلات آخر هفته از نظر روانی و جسمی احساس بهتری داشتند. این احساس صرف نظر از این‌که چقدر پول بدست می‌آوردند، چند ساعت کار می‌کردند و یا چقدر تحصیلات داشتند وجود داشت
مردمک
دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۸۸ - ۰۱:۰۱ | کد خبر: 48713

یافته پژوهشی جدید نشان می‌دهد که مردم صرف‌نظر از شغل، جنسیت، سن یا درآمد در روزهای تعطیلی آخر هفته شاد و سرزنده ترند.

اولین مطالعه تغییرات خلقی روزانه در افراد شاغل نشان می‌دهد که همه مردم از جمعه شب تا بعد‌ازظهر یک‌شنبه (تعطیلی آخر هفته کشور مورد مطالعه) خلق بهتری دارند، شادابی بیشتری دارند و درد کمتری احساس می‌کنند.

این یافته‌ که در شماره ماه ژانویه سال 2010 «مجله روان‌شناسی اجتماعی و بالینی» منتشر شده‌است نشان می‌دهد که این خوشحالی بیشتر با آزادی انتخاب فعالیت‌های فردی و فرصت گذراندن وقت با کسانی که دوست‌شان داریم همراه است.

ریچارد رایان، پروفسور روان‌شناس دانشگاه راچستر و دو همکارش در دانشگاه‌های مک‌گیل و ویرجینیا در آمریکا در توضیح این یافته‌ها می‌گویند: همه افراد حتی کسانی که دارای مشاغل بالا و جالب هستند نیز آخر هفته واقعاً خوشحال‌ترند.

به نظر محققان، این یافته‌ نشان می‌دهد که چقدر زمان آزاد داشتن برای سلامتی افراد اهمیت دارد. وقت آزاد آخر هفته به افراد فرصت می‌دهد تا به دیگران بپیوندند، به علائق خود بپردازند و استراحت کنند. یعنی همه نیازهای روان‌شناختی اساسی که مردم باید مواظب باشند با کار زیاد فرصت پرداختن به آن‌ها را از خود نگیرند.

در این مطالعه وضعیت خلقی 74 فرد بالغ 18 تا 62 ساله که حداقل 30 ساعت در هفته کار می‌کردند مورد بررسی و پیگیری قرار گرفت. با آزمودنی‌ها روزانه سه بار در ساعات تصادفی صبح‌ها، بعدازظهرها و شب‌‌ها به مدت سه هفته تماس گرفته می‌شد. آن‌ها در هر تماس به پرسشنامه کوتاهی پاسخ می‌دادند که در آن باید درباره فعالیتی که در حال انجام آن بودند توضیح می‌دادند و با استفاده از یک مقیاس هفت‌درجه ای احساسات مثبت مانند شادی و لذت و نیز احساسات منفی مثل اضطراب، خشم و افسردگی را درجه بندی می‌کردند. نشانه‌های جسمانی استرس مانند سردرد، مسائل مربوط به جهاز هاضمه و بیماری‌های تنفسی یا انرژی کم نیز مورد ارزیابی قرار می‌گرفت.

نتایج نشان داد که مردان و زنان همانند یکدیگر و به طور مداوم در تعطیلات آخر هفته از نظر روانی و جسمی احساس بهتری داشتند. این احساس صرف نظر از این‌که چقدر پول بدست می‌آوردند، چند ساعت کار می‌کردند و یا چقدر تحصیلات داشتند وجود داشت. هم‌چنین این احساس بهتر در افراد با مشاغل مختلف از تجارت و خدمات گرفته تا یک شغل تخصصی یکسان بود. وضعیت تاهل افراد نیز در این احساس مثبت تغییری ایجاد نکرد. یعنی افراد مجرد، متاهل، طلاق گرفته وسایرین همه در آخر هفته به یک میزان خوشحال بودند. احساس مثبت آزمودنی‌ها تحت تاثیر عامل سن هم نبود.

محققان در بخش دیگری از تحقیق از شرکت کنندگان مطالعه خواسته بودند که در زمانی که با آن‌ها تماس گرفته می‌شود، میزان کنترل یا اجبار خود را در کاری که مشغول آن هستند درجه‌بندی کنند. آن‌ها هم‌چنین باید نشان می‌دادند که چقدر به کسانی که در آن زمان خاص در کنارشان هستند احساس نزدیکی می‌کنند و چقدر در آن فعالیت خاص احساس کفایت دارند.

یافته‌ها نشان داد که روزهای آخر هفته در مقایسه با روزهای کاری هفته با سطح بالاتر آزادی و نزدیکی همراه است. در تعطیلات آخر هفته افراد بیشتر و غالباً درگیر فعالیت هایی هستند که خود انتخاب کرده‌اند و وقت خود را با کسانی می‌گذرانند که بیشتر دوستان صمیمی و اعضای خانواده آن‌ها هستند. جالب این‌ بود که افراد در طی آخر هفته حتی بیشتر احساس کفایت می‌کردند تا روزهای بین هفته و در انجام مشاغل روزانه خود.

یافته‌های پژوهش حاضر یکی از نظریه‌های روان‌شناسی را تایید می‌کند که در آن گفته می‌شود سلامتی جسمانی و روانی افراد تا حد زیادی بستگی به ارضای نیازهای روان‌شناختی اساسی فرد دارد، نیازهای خودمختاری، کفایت و ارتباط. در واقع این مطالعه یکی از اولین توضیحات بنیادی مبتنی بر نظریه را فراهم می‌کند که نشان می‌دهد چرا مردم در آخر هفته احساس سلامتی بیشتر می‌کنند. در واقع آن ها احساس خودمختاری، کفایت و ارتباط و پیوستگی بیشتر دارند که این به نوبه خود مربوط به بهزیستی بیشتر انسان‌هاست.

برعکس همان‌طور که نویسندگان معتقدند کار در طی روزهای هفته با فعالیت‌هایی همراه است که در بردارنده کنترل‌های بیرونی، فشارهای زمانی و تقاضاهای رفتاری مرتبط با کار، مراقبت از کودکان و سایر فشارهای زندگی است.

این مطالعه می‌تواند برانگیزنده مطالعات دیگری در آینده باشد که بر چگونگی ساخت محیط‌های کاری با در نظر داشتن سلامتی و بهزیستی انسان‌ها تمرکز کنند. محققان چنین نتیجه ‌گرفتند: در حدی که زندگی روزانه افراد از جمله کار به آن‌ها احساس خودمختاری، ارتباط و پیوستگی و کفایت می‌دهد سلامتی فرد می‌تواند بیشتر و پایدارتر باشد و دچار نوسان واقع نشود.

استفاده فردی ما از این پژوهش می‌تواند این باشد که از تعطیلات آخر هفته که در کشور ما یک یا دو روز است نهایت استفاده را کرده و به کارهایی مشغول شویم که به آن‌ها علاقه‌مندیم و به ما احساس بهتری می‌دهند. این امر می‌تواند شامل مهمانی‌ها، دید وبازدید‌های دوستانه و خانوادگی بدون تعارف‌های مشکل‌ساز، وقت گذراندن با اعضای نزدیک خانواده به‌خصوص کودکان، استراحت بیشتر، پرداختن به علائق شخصی که عملاً امکان انجام آن‌ها در طول هفته وجود ندارد، رفتن به کنسرت، سینما یا مطالعه کتاب یا مجلاتی که به آن‌ها علاقه‌ داریم، ورزش مورد علاقه، پیاده روی، کوه‌پیمایی، دوچرخه سواری و مانند ٱن باشد.

از آن‌جا که فشارهای محیط کار به طور فزاینده‌ای در حال افزایش است توجه به دستاوردهایی مانند پژوهش حاضر می‌تواند به دست‌اندرکاران بهداشتی و کاری کشور نیز کمک کند تا در جهت بهبود شرایط کاری و نزدیک کردن آن به شرایط بهینه قدم بردارند. این تغییرات می‌تواند با هدف‌‌گیری سلامت جسمانی و روانی بیشتر افراد و بهزیستی آن‌ها در محیط های کاری انجام شود و با تکیه بر مبانی علمی وتجارب سایر کشورها به طرح پیشنهاداتی در این زمینه پرداخته و به بوته اجرا گذارده شود.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی