عبدالله نوری، وزیر پیشین کشور با محسن صفاییفراهانی که به تازگی از زندان موقتا بیرون آمده است، دیدار کرد.
عبدالله نوری، وزیر کشور دولت محمدخاتمی و از چهره های سرشناس اصلاح طلب در دیدار با محسن صفاییفراهانی، عضو ارشد جبهه مشارکت که پس از هفت ماه بازداشت به مرخصی آمده است، درباره مسایل امروز ایران سخن گفت.
به گزارش پایگاه خبری پارلماننیوز، نوری در این دیدار گفت: عملکرد و نحوه برخورد چند ماه گذشته اقتدارگرایان با میرحسین موسوی که از محبوبیت و اعتبار قابل توجهی در میان اقشار مذهبی و طیف گستردهای از جریان راست برخوردار است، ماهیت واقعی بسیاری از تخریب کنندگان چهره اصلاحات را خصوصا نزد اقشار مذهبی مشخص کرد.
وی مهمترین اتفاق و نقطه عطف تحولات هفت ماهه اخیر ایران را حضور میرحسین موسوی در انتخابات و جایگزین شدن او به عنوان چهره شاخص اصلاح طلبان به جای محمد خاتمی دانست.
عبدالله نوری گفت: به دلیل تبلیغات مسموم و دور از انصافی که طی سالهای گذشته و به تناوب از سوی رسانه های حاکم صورت گرفته بود، بخشهایی از جریان راست و به اصطلاح اصولگرا، نسبت به اصلاحات و آقای خاتمی موضع گرفتند.
به گفته نوری، بسیاری از حامیان جناح اصولگرا و همچنین بسیاری از روحانیون همراه با جریان حاکم، اکنون با این تردید جدی مواجه شدهاند که آیا هدف اصلی تخریبکنندگان اصلاحات پاسداری از ارزشها و شعائر مذهبی است یا کسب منافع سیاسی.
وی تاکید کرد: اکنون سرگردانی و یاس در میان بسیاری از حامیان جناح اصولگرا و همچنین بسیاری از روحانیون همراه با جریان حاکم به وضوح نمایان است.
عبدالله نوری با اشاره به تغییر میدان مبارزات سیاسی در فضای کنونی، بخشی از منازعات سیاسی فعلی را در میان جناح اصولگرا دانست و از سردرگمی حاکم بر فعالان این جناح خبر داد.
نوری که در دوران اصلاحات سه سال را در زندان سپری کرد، با اشاره به بازداشت دکتر علیرضا بهشتی، مشاور میرحسین موسوی گفت: اشخاص برجسته جناح راست در دهههای گذشته دائما جناح مقابل و منتقد خود را به دلیل آنچه دوری از مسیر و معیارهای شخصیتهایی همچون شهید بهشتی میدانستند، ملامت میکردند اما امروز میبینیم که با فرزند شهید بهشتی که اندیشههای پدرش را پیگیری میکند اینگونه برخورد میکنند.
خط جدید شبه کودتا :حذف مرجعیت مستقل
وقتی سازماندهی ،حمایت سیاسی وتآمین مالی گروههای فشار (نیروهای حرامی)برای توقف روند جنبش اعتراضی واصلاحی در کشور ،اخلال وتخلف وتقلب در عملی شدن خواسته مردم در پای صندوق انتخابات ریاست جمهوری 22خرداد وارعاب وتهدید وزندانی کردن روشنفکران وفعالان سیاسی وسرکوب وتجاوز وقتل وجنایت وترورمعترضان به نتایج انتخابات نتیجه نمی دهد،وقتی اعمال ماجراجویانه تری چون انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی وشهادت دکتر بهشتی ویارانش در تیرماه 1360وانفجار دفتر نخست وزیری وشهادت دکتر رجایی وباهنر ویارانشان درشهریور 1360 وتغییر قانون اساسی برای کسب اختیارات مطلق باحذف مرجعیت از نظام رهبری درسال1368 وقتلهای زنجیره ای پائیز 1377به زمستان ویخ زدن نفسها نمی انجامد، وقتی هجوم دیوانه وار به کوی دانشگاه وسرکوب وتخریب وآتش سوزی وچشم درآوردن به بن بست میرسد،وبه جای منزوی شدن ودرخود خزیدن به تحصن وشورش وطرح مطالباتی بیش ازپیش می انجامد و...،پس ماجراجویان در مانده وحرامیان قدرت ودر رآس آنان علی خامنه ای واحمدی نژاد(که البته حرامی نژاد)،که شمارش معکوس زمان به سرعت به ضرر وزیانشان می باشد،چه باید بکنند؟ وبا چه طرح وبرنامه جدیدی می توانند اعمال شبه کودتایی وغارت اموال بیت المال به بهانه اجرای اصل 44قانون اساسی وسپاه سازی اقتصاد رابرای رسیدن به خواسته اصلی شان یعنی توقف حرکت روبه اعتلای اصلاحی در ایران وحذف جمهوریت نظام وبازگشت به سکوت قبرستانی برای حفظ قدرتها وثروتهای بادآورده ، دنبال کنند؟مدتی است که حرامیان قدرت برای مطلق کردن خود دربخش های مختلف نظام ،خط شبه کودتایی جدیدی را دنبال می کنند و آن استفاده از حربه تاریخی همه زرمندان وزورمندان یعنی بهره گیری از سلاح تزویر و تکفیر است ،خط جدید شبه کودتا ،تحریک اعتقادات عاشورایی مردم وحذف مرجعیت بیدارومستقل و برانگیختن تعصبات سنتی دینی مردم وسردادن صلای واسلاما است !وغافل ازاینکه درعاشورای آذرماه 1388خود یزیدان زمانه گشتند