نخستین کتاب عکس پیمان هوشمندزاده با عنوان «100 عکس» که شامل چهار مجموعه عکس تیپهای قهوهخانهای، اهالی کافه شوکا، بچههای گمرک و زورخانه است به صورت دو زبانه از سوی نشر «ماهریز» منتشر شد.
نخستین کتاب عکس پیمان هوشمندزاده با عنوان «100 عکس» که شامل چهار مجموعه عکس تیپهای قهوهخانهای، اهالی کافه شوکا، بچههای گمرک و زورخانه است به صورت دو زبانه از سوی نشر «ماهریز» منتشر شد.
این کتاب که عکسهای آن در شمارعکسهای مستند اجتماعی قرار میگیرند طی مراسمی در خانه هنرمندان ایران رونمایی شد.
پیمان هوشمندزاده با اینکه سالهای زیادی به عکاسی مشغول بوده و نمایشگاههای متعددی در نقاط مختلف جهان برگزار کرده پس ازسالها اقدام به انتشارعکسهای خود نموده است.
او دلیل تاخیر در انتشار عکسهایش در قالب کتاب را هزینه بالای انتشار کتاب عکس عنوان میکند که موجب میشود کمتر ناشری حاضر شود تا برای انتشار کتاب عکس سرمایهگذاری کند.
100 عکس کتاب پیمان هوشمندزاده سیاه وسفید هستند و با دوربین آنالوگ عکاسی شدهاند.
هوشمندزاده میگوید: دردوران دانشجوی به دلیل بالا بودن هزینه و با پیشنهاد اساتید از فیلم سیاه و سفید استفاده میکردیم، البته در فضاهایی چون قهوهخانه و زورخانه که نور مناسبی ندارند تنها فیلمهای سیاه و سفید با حساسیت بالا کارایی داشتند.
تیپهای قهوهخانهای
عکسهای بخش اول کتاب «100 عکس» که شامل 28 عکس از تیپهای قهوهخانهای است متعلق به پایاننامه دوره دانشجویی هوشمندزاده میباشند.
قهوهخانهها در ایران در ابتدا محلی برای جمع شدن قشر مرفه جامعه بودند ولی به مرور زمان قشرهای دیگر جامعه نیز به آنها وارد شدهاند.
هوشمندزاده میگوید زمانی که عکاسی از قهوهخانهها را شروع کرده است دیگر نشانی از پیشینه قهوهخانهها باقی نمانده و قهوهخانهها به محلی برای جمع شدن افراد کم درآمد و فقیر جامعه تبدیل شده بودند.
هوشمندزاده که این مجموعه را در فاصله آذر 74 تا مهر 85 کار کرده به سراغ قهوهخانهها در محدوده میدان راهآهن تا میدان شوش رفته است.
اهالی کافه شوکا
عکسهای مجموعه دوم هوشمندزاده را اهالی کافه شوکا تشکیل میدهند که از سال 74 تا 78 روی آنها کار کرده است.
کافه شوکا یکی از کافههای شهر تهران است که به پاتوقی برای اهالی هنر و ادبیات که کافهنشینی جزیی از عادات روزانهشان شده تبدیل شد.
هوشمندزاده میگوید عکاسی در کافه شوکا دشوارتر از عکاسی در قهوهخانه بود چرا که حضور یک عکاس در یک کافه 18 متری خلوت اهالی کافه را بهم میریخت.
او میگوید نتوانسته آن تصویری که میخواسته از اهالی این کافه که در تقابل با اهالی قهوهخانهها قرار میگیرند را نشان بدهد.
در این مجموعه عکسی از محمود دولتآبادی نویسنده و یارعلی پورمقدم نویسندهای که این کافه را تاسیس کرده نیز دیده میشود.
بچههای گمرک
سومین مجموعه کتاب «100 عکس» دربرگیرنده تصاویری از بچههای گمرک است.
میدان گمرک سالهای دهه 70 که دهه تغییر و تحول در این منطقه بود با میدان رازی امروز تفاوت بسیار زیادی دارد.
از بین رفتن شهر نو و تبدیل آن به پارکی بزرگ، تغییر شغل برخی از کاسبان، محدودیت شدید بر کار دستفروشان، دخل و تصرفهای شهرداری و نیروی انتظامی همه دست به دست هم دادند تا شرایط کار در این منطقه دشوارتر شود وفضای این منطقه فضایی مردانه شود.
اوعکاسی از این منطقه را آذر ماه 84 آغاز کرده و پس از تاخیری که بیش از یک سال به طول انجامید از فروردین 76 به کارش ادامه داده است.
ازمهمترین مشخصات عکس این دوره، نوشته شدن جمله مورد علاقه هر فرد زیر عکس او است.
هوشمندزاده میگوید: شاید جمله مورد علاقه هر فرد ارتباطی با خود عکس نداشته باشد اما به شناخت افراد این منطقه کمک خواهد کرد.
تیپهای زورخانهای
این عکاس در بخش آخرعکسهای کتاب «100 عکس» به زورخانهها میپردازد.
هوشمندزاده عکاسی از زورخانهها را در دی ماه سال 1377 آغاز کرده است.
او با توجه به دو تجربه قبلی خود قهوهخانهها و بچههای گمرک برای عکاسی از زورخانهها منطقه راهآهن، گمرک، شوش، شاپور، پارک شهر، میدان اعدام و خیابان مولوی را انتخاب کرده است.
هوشمندزاده و مجموعه کتابهایش
هوشمندزاده قصد دارد در دو سال آینده سه کتاب عکس منتشر کند که یکی از این کتابها به عکسهای پراکنده او اختصاص خواهد داشت.
آخرین نمایشگاه پیمان هوشمندزاده که سال گذشته در گالری اثر برگزار شد توقیف شد و این عکاس میگوید که قصد ندارد در سالهای آینده آثارش را در قالب نمایشگاه به نمایش بگذارد.
از هوشمندزاده تا کنون مجموعه داستانهای «دونقطه»، «وقت گل نی» و «ها کردن» منتشر شده است.
او همچنین مجموعهای از جملات قصارش با عنوان «حذف به قرینه مستی» را در 100 نسخه و دستنویس در سال 1383 منتشر کرد.
هوشمندزاده این روزها در انتظار مجوز انتشار مجموعه داستان «شاخ» است.