یک پیمایش جدید در آمریکا نشان داد که بیشتر مردم فکر میکنند خودشان سالم هستند و دیگران ناسالم هستند، اما پزشکان چنین فکر نمیکنند.
یک پیمایش جدید در آمریکا نشان داد که بیشتر مردم فکر میکنند خودشان سالم هستند و دیگران ناسالم هستند، اما پزشکان چنین فکر نمیکنند.
در این پژوهش که در اواخر سال 2009 روی 2000 نفر درسراسر آمریکا انجامشده و نتایج آن اخیرا منتشر شده است نشان داده میشود که اکثریت آمریکاییها بر این باورند که آن ها سالماند و در واقع دیگران هستند که مشکل دارند. بیش از 50 درصد پاسخ دهندگان گفتند که وضعیت بهداشتی دیگران «در مسیر غلطی است» و تنها 17 درصد گفتند که بهداشت خود آنها نیز در مسیر اشتباهی قراردارد.
هدف پژوهش حاضر که از سوی مرکز مراقبتهای بهداشتی جنرال الکتریک، کلینیک کلیولند و سیستم بهداشتی آچستر صورت گرفت این بود که به بررسی چگونگی درجهبندی آمریکاییها و متخصصان بهداشتی در باره وضعیت بهداشت و سلامتی عمومی مردم بپردازند.
یافتهها نشان میدهد که اختلاف بزرگی بین درجهبندی آمریکاییها از سلامتی شخصی خود و درجهبندی آنها از سلامتی سایر آمریکاییها وجود دارد. بهعلاوه به نظر میرسد آنها فکر میکنند که در وضعیتی بهتر از آنچه پزشکشان باور دارد هستند.
میشل روئیزن، نویسنده مطالعه حاضر این امر را ناشی از دو علت احتمالی میداند. یکی این که مردم واقعیت را در مورد خود انکار میکنند و دوم اینکه دانش صحیح ندارند و صرفا فکر میکنند آنها درست عمل میکنند. اما او تصریح کرد که به نظرش علت اصلی اطلاعات غلط زیادی است که در باره عادات بهداشتی در میان مردم وجود دارد.
او ضمنا پذیرفت که بسیاری از پزشکان نیز ممکن است دغدغههای افراطی در مورد بهداشت و سلامتی مردم داشته باشند و در بیماردیدن افراد مبالغه کنند.
مطالعه نشان داد که نزدیک به 30 درصد پاسخ دهندگان به خود نمره بالا (الف) در مدیریت بهداشت شخصی خود دادند، در حالی که 92 درصد پزشکان به آنها نمره پایینی (ج یا کمتر) دادند.
همچنین تقریبا یک سوم پاسخ دهندکان به خود در خوردن سالم و ورزش منظم نمره بالا (الف) دادند. ولی بیش از 90 درصد پزشکان در این زمینه به آنها نمره پایین (ج یا کمتر) دادند.
یافته پژوهشی مهم دیگر این بود که بسیاری از پاسخدهندگان از وضعیت بهداشتی خود کاملا اطلاع نداشتند. یعنی نمیدانستند سطح قند خون، کلسترول، فشارخون یا سایر شاخصهای بدنشان چیست. تنها 24 درصد افراد شاخص توده بدنی خود را میدانستند، 29 درصد میدانستند سطح قند خون آنها چقدر است، 33 درصد میزان کالری مصرفی روزانه خود را میدانستند و تنها 36 درصد ازافراد از میزان کلسترول کنونی خود اطلاع داشتند.
جالب این بود که با وجود تمام این ناآگاهی ، اکثریت افراد گفتند که نگه داشتن این شاخصها در وضع خوب، کلید سلامتی محسوب میشود.
95 درصد پاسخدهندگان نیز موافق بودند که ارزیابی منظم پزشکی اهمیت دارد. ولی 70 درصد آنها به دلایل مختلف از رفتن به نزد پزشک اجتناب میکردند. مثلا امیدوار بودند که مشکل بهداشتیشان خودبهخود برطرف شود یا با یکی از دوستان در آن باره مشورت میکردند.
پزشکان براین باورند که مردم باید با پزشک شخصی خود در زمینه مدیریت وضعیت بهداشتی و سلامتیشان دائما در تماس باشند. این ارتباط متقابل به فرد کمک میکند و تا حدودی او را تحت فشار میگذارد تا در باره خطوط راهنمای تحرک جسمانی، رژیم غذایی، و مدیریت وزن هشیارانهتر عمل کنند.
به نظر دکتر اشکاتهیورث، یکی دیگر از پژوهشگران در نیویورک، آمریکاییها به دنبال پیشگیری نیستند. وقتی بیمار نیستند، فکر میکنند سالمند. اما عوامل مرگ عمدتا بیماریهای آرامی مانند دیابت، فشارخون بالا، و سختشدن رگها هستند که باوجود مرگبار بودن، ما آنها را احساس نمیکنیم.
از طرف دیگر افراد گرایش دارند که دلیلتراشی کنند. آنها رفتار بد خود را توجیه میکنند و معمولا فکر میکنند با انجام یک کار خوب میتوانند رفتار منفی خود را بپوشانند. مثلا پس از یک ورزش یا کار بدنی شدید به خود اجازه میدهند که یک وعده غذای پرچرب بخورند. گاهی نیز در یک مهمانی بدون توجه به میزان نیاز بدنی، غذای زیادی میخورند و توجیه آنها این است که این امر همه روزه اتفاق نمیافتد.
گاهی نیز افراد بدون توجه به کلیت موضوع تنها به یک عنصر توجه میکنند و مثلا میگویند که هنگام ناهار فقط سالاد خوردهاند اما توجه نمیکنند که سسی که روی سالاد ریخته شده چقدر چربی اشباع شده، نمک زیاد، یا سایر موادی دارد که برای بدن مفید نیست.