نسخه آرشیو شده

وقتی از نظام حرف می‌زنیم
عکس از موج آزادی
از میان متن

  • به نظرم یک مفهوم دیگر هم وجود دارد که کمتر در موردش صریح گفته شده است. در این فهم، «نظام» مجموعه وفاداران به «شخص» آیت‌الله خامنه‌ای و به محوریت خود ایشان است.
حمزه غالبی
شنبه ۰۸ اسفند ۱۳۸۸ - ۱۵:۵۳ | کد خبر: 50177

حمزه غالبی، فعال مدنی، وبلاگ‌نویس و رئیس ستاد شاخه جوانان میرحسین موسوی در یادداشتی که در وبلاگ خود رتوریک نوشته به مرور معانی مختلفی می‌پردازد که از مفهوم

این‌که عده ای می‌گویند ما در چارچوب «نظام» فعالیت می کنیم یعنی چی؟ و حتی این‌که گفته می‌شود عده‌ای خارج از کشتی «نظام» هستند، مراد چیست؟ الان دارم به این سوالات فکر می‌کنم. فکر می کنم سوال مهمی است؛ چون حتی می‌شنویم که این «نظام» آن‌قدر مهم است که به خاطرش می شود هر کاری کرد.

یک. مراد از «نظام» همان چیزی است که ظاهرا معادل تحت‌الفظی آن، سیستم است. یعنی مجموعه‌‌ای از افراد و رابطه  قاعده داری - که بین آن‌ها برقرار است-  کلیتی به نام کشور ایران را می‌سازند که در آن می‌توانیم سر سیستم‌های اقتصادی، اجتماعی و… را بیابیم.

خب، بیایید ببینم آیا منظور این است؟ این عبارت را شنیده‌اید: نظام به مردم خودش اطمینان دارد. یا نظام به مردم خودش آزادی می‌دهد. این عبارت نشان می‌دهد که این «نظام» چیزی خارج از مردم است؛ هرچند ممکن است رابطه حسنه‌ای با مردم داشته باشد، یا مردم از«او» حمایت کنند.

دو. شاید منظوراز «نظام»‌ نظمی سیاسی حاصل از انقلاب اسلامی سال 57است. خب در این صورت افردی (نظیر حامیان احمدی‌نژاد) که یک‌سره دولت‌های روی کار آمده در بعد از انقلاب اسلامی را باطل می‌دانند، در زمره مخالفان نظام هستند.

سه. شاید هم گفته شود «نظام» اشاره به نظمی آرمانی دارد که حاصل آرمان‌های انقلاب اسلامی است که الزاما در دولت‌های و نظم سیاسی اجتماعی اقتصادی بعد از آن محقق نشده است. حالا چطور می‌شود آن نظم آرمانی را شناخت؟

یک راه، رجوع به رهبران و فعالین عمده در انقلاب است. ظاهر همه یا منزوی شده‌اند یا اکنون در بازداشت هستند. به عبارتی خارج از نظام تلقی شده‌اند.

شاید هم بتوان از روی شعارهای  مردم در انقلاب اسلامی فهمید که آن آرمان‌ها چیستند. فرض می‌کنم «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» شعار اصلی بوده است. در این صورت  فردی مانند آقای مصباح صراحتا گفته است به جمهوریت اعتقادی ندارد و حتی مدعی شده است امام هم به جمهوری اسلامی معتقد نبوده است بلکه به خاطر شرایط خاص گفته است جمهوری اسلامی. گو این‌که حتی اباء دارند از عبارت «نظام جمهوری اسلامی» استفاده کنند. در این صورت مهم ترین مخالف «نظام جمهوری اسلامی» آقای مصباح و کسانی که مانند ایشان می‌اندیشند، هستند.

‌حتی می توان مدعی شد آن‌ها توانسته‌اند «نظام جمهوری اسلامی» را استحاله کنند. تازه این‌ها صرف نظر از این است که چه کسانی کمر همت به محدود کردن «آزادی» بسته‌اند و یا با روش‌های غلط خویش «استقلال» کشور را به خطر انداخته‌اند.

چهار. شاید از منظور از «نظام» آن نظمی باشد که قانون اساسی آدرس آن را می‌دهد. خب ببینم قانون اساسی چه می‌گوید: «حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او، انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است. هیچ‌کس نمی‌تواند این حق الهی را از انسان سلب کند یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد.» مثلا اگر فصل حقوق ملت قانون اساسی  مرور شود، می‌توان مدعی شد نظام در معرض تهدید جدی است و به راحتی رد مخالفان و مدافعان نظام را به راحتی یافت.

پنج. گاهی وقت‌ها به نظر می‌آید ممکن است منظور از «نظام» سازمان اداری و حکومتی باشد. در این صورت - صرف‌نظر از این‌که چقدر می‌توان برای سازمان نظام اداری و حکومتی ارزش قائل شد - شاید خیلی محل مناقشه نباشد. چرا این‌که این‌که دولت آقای احمدی‌نژاد سازمان اداری و حکومتی کشور را متلاشی کرده است.

البته گاهی هم شاهد بودیم کارگزاران سازمان حکومتی و اداری هم خارج از نظام تلقی شده‌اند. به نظر می‌رسد بازهم نظام، چیزی متفاوت از سازمان اداری و حکومتی است.

شش. به نظرم یک مفهوم دیگر هم وجود دارد که کمتر در موردش صریح گفته شده است. در این فهم، «نظام» مجموعه وفاداران به «شخص» آیت‌الله خامنه‌ای و به محوریت خود ایشان است. شاید اتفاقی نباشد که در گفتار هم مانند یک شخص با واژه نظام مواجهه می‌شود.البته در مورد اهمیت این‌که کدام مفهوم از «نظام» تثبیت شود، در آینده خواهم نوشت. ولی در این مسیر وضوح بخشیدن به مفهوم «نظام» می‌تواند گام اول باشد.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی