اکران عمومی «به رنگ ارغوان» سیزدهمین اثر سینمایی ابراهیم حاتمیکیا که پس از پنج سال توقیف در بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد مورد استقبال سینماگران و علاقمندان به سینما قرار گرفته و به نظر میرسد سینمای ایران را از رکودی چند ماهه بیرون آورده است.
اکران عمومی «به رنگ ارغوان» سیزدهمین اثر سینمایی ابراهیم حاتمیکیا که پس از پنج سال توقیف در بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد، مورد استقبال سینماگران و علاقمندان به سینما قرار گرفت و به نظر میرسد سینمای ایران را از رکودی چند ماهه بیرون آورده است.
در حالیکه به نظر میرسد تکرار برخی مضامین در فیلمهای تولید شده سالهای اخیر، سینمای ایران را دچار نوعی رکود کرده، منتقدان معتقدند سیزدهمین اثر حاتمیکیا نشان میدهد داستانهایی وجود دارند که میتوانند سینمای ایران را از بحران داستانهای تکراری خارج کنند.
«به رنگ ارغوان» داستان یک مامور وزارت اطلاعات است که برای انجام ماموریتی به شمایل یک دانشجوی محیط زیست درآمده و در پی یافتن دختری به نام «ارغوان» به مرکز آموزش عالی جنگل در شمال ایران میرود.
پدر و مادر ارغوان از اعضای گروهی هستند که به عنوان گروهی مخالف نظام شناخته میشوند و ارغوان برای این مامور اطلاعات طعمهای است تا مادر او را که قرار است پس از سالها به ایران بیاید شناسایی کند.
هوشنگ ستاری، مامور اطلاعاتی که حمید فرخنژاد نقش او را بازی میکند خود دلداده ارغوان میشود و رفتارهای بعدی او ناشی از این دلدادگی بیننده را با مامور اطلاعات دیگری روبهرو میسازد که اینبار هوشنگ ستاری را زیر نظر گرفته است.
منتقدان بر این باورند که این فیلم نمایش توان نیروهای اطلاعاتی کشور است و مانند فیلمهای پیشین حاتمیکیا یک خط داستانی را دنبال نمیکند.
آقای حاتمیکیا خود از این فیلم به عنوان فیلمی «عاشقانه سیاسی» یا «سیاسی عاشقانه» یاد میکند و فضای امنیتی که در سالهای نوشتن فیلمنامه این فیلم در جامعه سنگینی میکرد را از عوامل موثر در نگارش فیلمنامه «به رنگ ارغوان» میداند.
او در گفتوگویی با مجله توقیف شده «ایراندخت» میگوید: «نقطه عطف تشکیلات امنیتی بعد از انقلاب، شاید با قتلهای زنجیرهای کلید خورد، بحثی به اسم امنیت.»
او ادامه میدهد:« اگر «آژانس شیشهای» تکیهاش روی واژهای به اسم «مصلحت» بود در «ارغوان» واژه «امنیت» برایم پررنگ شد.»
به نظر میرسد آخرین اثر به نمایش درآمده حاتمیکیا که آثاری چون «آژانس شیشهای» و «از کرخه تا راین» را در کارنامه کاری خود دارد قصهای روان را روایت کرده که از شعارهای رایج در ژانر سیاسی سینمای ایران به دور است.
بسیاری از کارشناسان معتقدند که حاتمیکیا در «به رنگ ارغوان» بر نوک قله ایستاده و این اثر او را پس از «آژانس شیشهای» قویترین اثر وی بهشمار میآورند.
رامتین شهبازی، عضو شورای مرکزی انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران عقیده دارد که فیلم «به رنگ ارغوان» تم میان عشق و وظیفه را مطرح میکند و اینکه آدمها در شرایط عاطفی مجبور میشوند وظایف اجتماعی را فراموش کنند.
آقای شهبازی در عین حال معتقد است که پرداختن بیش از حد به احساسات، ریتم فیلم را در رابطه با اجزای دیگر داستان دچار خدشه کرده است.
در حالیکه به نظر میرسد حاتمیکیا همواره «نگاه انسانی به روابط انسانی» را به عنوان یک ویژگی مشترک در آثار خود در نظر داشته است برخی از منتقدان از این ویژگی به عنوان نقطه ضعف آثار این کارگردان یاد میکنند.
این دسته از منتقدان میگویند در «به رنگ ارغوان» آدمهای تازهای معرفی میشوند اما حرف کارگردان همان است که در اغلب آثارش مطرح شده و معتقدند این کارگردان در اثری چون «دعوت» که حرف تازهای میزند بیشتر به چشم میآید.
برخی نیز معتقدند شخصیتپردازیهای «به رنگ ارغوان» به ویژه در پردازش دو شخصیت اصلی آن ارغوان و هوشنگ ستاری آن اندازه کامل انجام نشده است تا بیننده بتواند این دو شخصیت را باور کرده و با آنها همذاتپنداری کند.
به نظر میرسد با وجود انتقاداتی که از نظر نگارشی به شخصیتهای این فیلم وارد شده اما بازی حمید فرخنژاد توانسته نظر منتقدان و کارشناسان را به خود جلب کند.
آنها معتقدند که در عین حال که حاتمیکیا در پرداخت شخصیت ستاری در فیلم بیش از ارغوان موفق بوده است آقای فرخنژاد نیز به خوبی توانسته نقش یک آدم سادهلوح و باهوش را به طور همزمان ارائه کند.