نسخه آرشیو شده
همه‌ پرسی
صفحه ویژه:
همه‌ پرسی

برای کدام موضوع همه‌پرسی کنیم؟
از میان متن

  • مردم‌سالاری بيش از اين که به همه‌پرسی نياز داشته باشد، به تحمل و مدارا نياز دارد و اين راهی نیست که يک‌شبه بشود به آن رسيد. برای تحمل و مدارا همه‌پرسی لازم نيست، بايد در عمل آن را اجرا کرد
همایون خیری
پنج‌شنبه ۱۲ فروردین ۱۳۸۹ - ۱۰:۲۷ | کد خبر: 51061

اگر اصلاح طلبان بتوانند برگزاری رفراندم را به عنوان یک خواست عمومی از حکومت بخواهند، آن وقت چه چیزی را باید به رفراندم بگذارند؟ همایون خیری روزنامه‌نگار به این پرسش پاسخ داده است.

تا جايی که به فرضيات مربوط می‌شود هيچ فرضی محال نيست. می‌شود همه چيز را آزمايش کرد و از قضا می‌شود آزموده را باز هم آزمايش کرد.
 
با اين همه، خود فرضيه‌ای که قصد آزمودنش را داريم می‌بايست از مختصات يک فرضيه برخوردار باشد. اين مشکل‌ترين بخش آزمودن است چون حدسيات را می‌شود به جای فرضيات گذاشت و همين جا به جايی تمام آزمون را به مسير غلط می‌اندازد.   
 
اگر اصلاح‌طلبان ايرانی بتوانند به موضوع همه‌پرسی جامه عمل بپوشانند آن‌ وقت ...، من درست همين جا بايد از خودم بپرسم آيا اصلاح‌طلبان همه‌شان بر سر مفاد يک فرضيه به توافق رسيده‌اند که همان را به همه‌پرسی بگذارند؟
 
آيا اصولا اين فقط اصلاح‌طلبان بوده‌اند که برای جامه عمل پوشاندن به همه‌پرسی تحت فشار بوده‌اند يا مثلا اعضای انجمن پادشاهی ايران (اگر چنين انجمنی وجود دارد)، گروه عبدالمالک ريگی، يا هواداران سازمان مجاهدین خلق ايران و خيلی‌های ديگر هم بوده‌اند؟ 
 
اگر اين‌ها هم بوده‌اند و هواداران و اعضای‌شان برای استقرار مردم‌سالاری، به هر نحو با جمهوری اسلامی درافتاده‌اند، آن وقت مبنای همه‌پرسی براساس توافق ميان همه‌ اين‌ها شکل گرفته است؟ آيا اصلاح‌طلبان به سکولاريسم هم معتقدند؟ به برابری زن و مرد هم بها می‌دهند؟ با موضوع حجاب چه می‌کنند؟  
 
وقتی در سوئيس برای ساخت مناره‌ها همه‌پرسی می‌کنند، ما در ايران برای کدام موضوع بايد همه‌پرسی کنيم؟ طبيعی‌ست که کسی جرأت نکند برای وجود يا عدم وجود اسلام در ايران همه‌پرسی کند و اين همان کاری‌ست که صدام حسين با پرچم عراق کرد که تا آينده‌ دور کسی جرأت تغيير الله اکبرهای روی پرچم عراق را به ذهن خود راه ندهد.  
 
فرضياتی که مبنای همه‌پرسی قرار می‌گيرند اگر محکم نباشند، نتيجه‌اش می‌شود همان چيزی که سه دهه پيش رخ داد و «جمهوری اسلامی، نه يک کلمه کم نه يک کلمه زياد» را به همه‌پرسی گذاشت. 
 
اگر اصلاح‌طلبان همين يک کلمه کم يا زياد، يا چيزی شبيه به اين را دستمايه‌ همه‌پرسی‌شان قرار بدهند، آن‌وقت بايد منتظر ماند تا دوباره در سی‌ سالگی همه‌پرسی‌شان، مردم به خيابان‌ها بيايند و فرياد «رأی من کو» سر بدهند. بماند که اصلاح‌طلب را هم بايد معنا کرد و اين نياز به زمان قابل توجهی دارد.
 
دقيقا به همين دليل است که موضوع همه‌پرسی از يک فرضيه قابل پيگيری، به مجموعه‌ای از حدسيات تبديل می‌شود و به نظر من، قابليت اجرايی ندارد. دست‌کم در آينده نزديک دليلی برای اجرایی شدنش نيست.
  
مردم‌سالاری بيش از اين که به همه‌پرسی نياز داشته باشد به تحمل و مدارا نياز دارد و اين راهی نیست که يک‌شبه بشود به آن رسيد. برای تحمل و مدارا همه‌پرسی لازم نيست، بايد در عمل آن را اجرا کرد.
 
من يک دوست اصلاح‌طلب دارم که به دايره اهل قدرت هم بسيار نزديک بود و هنوز هم کمابيش نزديک است. با همه مشی اصلاح‌طلبانه‌ای که دارد، اما هر باری که جلوی چشم من با آدمی از اقليت‌های مذهبی دست داده جلوی چشم من رفته و وضويش را تجديد کرده. گاهی به شوخی به او گفته‌ام اگر با بودایی‌ها يا بهايی‌ها دست بدهی لابد خونت را عوض می‌کنی.
 
تصور کنيد اصلاح‌طلبان بتوانند به همه‌پرسی جامه عمل بپوشانند. همين که دو روز قبل از همه‌پرسی از خودشان بپرسند با اعتقادات خودشان چه می‌کنند، کافی‌ست که برای ادامه يا لغو همه‌پرسی تصميم بگيرند.
 
اگر همه‌ مردم حق دارند در سرنوشت کشور شريک باشند، آن وقت بايد شراکت در حکومت را تجربه کنند و برای چنين تجربه‌ای همه‌پرسی لازم نيست. اگر هم که قرار است يک چيزی شبيه به «نه يک کلمه کم نه يک کلمه زياد» را به همه‌پرسی بگذارند، آن وقت تجربه نشان داده که لزومی به اين همه هزينه کردن نيست، جنگ اول به از صلح آخر.
این مطلب را به اشتراک بگذارید

امیر

حرف دل من را زدی.

امیر | ۱۲ فروردین ۱۳۸۹ - ۱۵:۵۹
صفحه 1 از 1 صفحه
آگهی