محمد درویش، عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع، از بی توجهی رسانهای، دولتی و مردمی به روزهای بزرگداشت طبیعت مینویسد.
در طول نیمقرن گذشته میتوان به جرأت ادعا کرد که محیط زیست، همواره در شمار مظلومترین و بدشانسترین حوزههای حیات اجتماعی مردم ایران قرار داشته است. مردم ما معمولاً حتی مجال ندارند تا به محیط زیست فکر کنند، چه رسد به این که بخواهند برایش دل بسوزانند و مانند یک سلحشور جان برکف از حقوق و منافع برحقش به دفاع برخیزند؛ همان گونه که در اصل 50 قانون اساسی ایران نیز بر آن تأکید شده و حفظ محیط زیست را در شمار وظایف شهروندی یکان یکان از ایرانیان معرفی کرده است.
در باره این که چرا مردمان ساکن در کشوری که از یکی از 5 طبیعت و چشمانداز ممتاز جهان برخوردار است، تا این اندازه باید نسبت به ملاحظات محیط زیستی بیتفاوت و سهلانگار باشند، تاکنون سخنان و تحلیلهای فراوانی گفته شده و به رشته تحریر درآمده است. امّا شاید بتوان برآیند همه علتها را در فقر دانایی دانست؛ فقری که از دو نارسایی عمده در کشور، یکی در حوزه فرهنگ و دیگری در حوزه مدیریت سرچشمه میگیرد و هم آنها را متأثر میکند.
اینک امّا نمیخواهم به چرایی این فقر بپردازم، بلکه مایلم تا به بهانه تعطیلات طولانی نوروزی که سرانجام به پایان رسید، به یکی دیگر از بدشانسیهای طبیعتدوستان در ایران اشاره کنم؛ رخدادی که البته ریشه در وزن پایین و ناچیز گرایههای محیط زیستی در وطن دارد و آن هم ریشه در همان آفتی که پیشتر به آن اشاره کردم.
نخستین روز نوروز، روز انقلاب بهاری، بر بنیاد یک رسم دیرین که سابقهاش به سال 1969 میلادی باز میگردد، با عنوان روز جهانی زمین گرامی داشته شده و از سوی سازمان ملل متحد، به رسمیت شناخته میشود. ابتکاری که یک آمریکایی به نام جان مک کانلی، آن را بنیان نهاد و مورد استقبال دبیرکل وقت سازمان ملل متحد و کارشناسان یونسکو هم قرار گرفت. امّا در ایران، هرگز این روز جدی گرفته نشد. میدانید چرا؟ زیرا در نخستین روز فروردین کسی را نمیتوانی پیداکنی که بخواهد برای برپایی و گرامیداشت یک آیین جهانی تدارک دیده و یا شرکت کند. بنابراین، این فرصت تاریخی عملاً از دست رفت و مثل خیلی فرصتهای دیگر در این بوم و بر سوخت.
پس از آن، یعنی در دومین روز بهار، مصادف با 22 مارس، در حالی که مردمان 195 کشور عضو سازمان ملل متحد روز جهانی آب را جشن میگیرند، در ایران به ندرت حتی میتوانی مدیر مسئولی در حوزه آب یا محیط زیست یا منابع طبیعی را بیابی که بخواهد در مورد فواید آب و ضرورت پاسداشت بهینه این عنصر حیاتی زندگی و روز جهانی 22 مارس سخن رانده و مصاحبه کند. غمانگیزتر آن که رسانههای دیداری و شنیداری ما هم اغلب در خواب نوروزی به سربرده و دریغ از اندک اشارهی مؤثری به چنین رویداد مهمی، به خصوص برای ایرانیانی که چند سال است در مرز تنش آبی به سر میبرند و از نامدیریتهای بخش آب کشور، آسیبهای فراوانی دیده و میبینند. انگار وقتی روزنامهها تعطیل هستند، صدا و سیماییها هم یک جورهایی باید در بیخبری خیامی غوطهور باشند.
و امّا سوّمین رویداد جهانی که برای چهارمین سال پیاپی در ایران شهید شد، ساعت زمین بود. ابتکاری که از سال 2007 در کشور استرالیا جرقهاش زده شد و امسال مردمان بیش از 4 هزار شهر در 125 کشور جهان از این ابتکار حمایت کرده و در اعتراض به روند شتابناک انتشار گازهای گلخانهای و جهانگرمایی، از ساعت 20:30 به وقت محلی، چراغهای خود را خاموش کردند. این اتفاق باید در ساعت 8:30 بعداز ظهر روز شنبه، هفتم فروردین ماه (27 مارس) میافتاد، اما دریغ از کوچکترین همراهی بخشهای دولتی و خبررسانی صدا و سیما برای پیوستن ایران به این آیین سبز ارزشمند در جهان. جالب اینجاست که وقتی به میزان صرفهجویی انرژی برق در کشورهایی نظیر چین، روسیه، فرانسه و حتا مصر و پرو و اندونزی پی میبریم و اخبار آن را تعقیب میکنیم، بیشتر افسوس میخوریم که چرا وزارت نیرو از چنین ابتکار سودمندی در ایران حمایت نمیکند؟
و بدینترتیب، حدیث تکراری تعطیلات نوروزی با شهادت سه رخداد مهم زیستمحیطی جهان در وطن به پایان رسید و تا روز جهانی محیط زیست که همه ساله با 15 خرداد (روز عزای ملّی) مصادف شده، طرفداران محیط زیست در ایران میتوانند خوش باشند و دستکم خود را برای مراسم روز دوّم اردیبهشت (22 آوریل) یا روز زمین، آماده کنند.