یادداشت حاضر نگاه انتقادآمیزی دارد به گزارش منتشر شده توسط مجموعه فعلان حقوق بشر در ایران که در نخستین روز اردیبهشت ماه منتشر شد و به موارد نقض حقوق بشر در ایران، در فروردین ماه 1389 پرداخته بود.
رصد نقض حقوق بشر در ایران به سادگی ممکن نیست؛ محدودیتهای ایجاد شده توسط دستگاه قضایی و نهادهای امنیتی، ایجاد رعب و وحشت، تهدید خانوادههای زندانیان، فشارهایی که بر روی فعالین حقوق بشر در ماههای اخیر صورت گرفته و همه همه دیدهبانی حقوق بشر در ایران را به طور کامل با مشکل مواجه کرده است.
صدها زندانی وجود دارند که حتی پیدا کردن نامشان برای فعالین حقوق بشر سخت و گاها غیر ممکن است.
در این بین گروههای حقوق بشر در این زمینه با مشکلات و مسائل زیادی روبهرو هستند و موظف هستند در زمینه اطلاعرسانی همه جوانب کار را در نظر بگیرند. برای مثال اگر گزارش موارد نقض حقوق بشر را منتشر میکنند باید دقیق و بر اساس اطلاعات و ارقام موجود باشد. آمار به قول معروف «کیلویی» ارائه دادن برای اطلاعرسانی از موارد نقض حقوق بشر مشکلی را حل نمیکند.
اگر در یک جلسه سازمان ملل موارد نقض حقوق بشر را ارائه کنید، باید برای تک تک موارد سند و دلیل و برهان داشته باشید، غیر از این موراد ارائه شده مورد قبول قرار نمیگیرد.
روز گذشته [اول اردیبهشت] «مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران» گزارشهای آماری ماهیانهای با ارقامی جالب ارائه داد که تمام آنها اشتباه و با گزارشهای دیگر ارائه شده همخوانی نداشت. 38 هزار مورد نقض حقوق بشر را برشمردن آن هم در یک ماه بسیار جالب توجه است، اما کدام 38 هزار مورد؟ نگاهی میکنیم.
دبیر مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در اسفند ماه گذشته آمار میدهد که در طول 11 ماه گذشته گروه مطبوعاش 40 هزار مورد نقض حقوق بشر در ایران را بر شمرده است. حال مشاهده میکنیم که تنها در یک ماه 38 هزار مورد نقض حقوق بشر در ایران شمارش شده است! در 11 ماه و یک ماه آمار ارائه شده تنها 2 هزار مورد با هم اختلاف دارند؟ آیا این آمارها بر اساس اسناد است و موارد شمارش شده؟
در گزارش 38 هزار مورد نقض حقوق بشری که آورده شده نوشته شده است 68 مورد بازداشت و نقض حقوق اقلیتهای مذهبی در فروردین ماه گذشته داشتهایم، اما وقتی در گزارش ماهانه اقلیتهای مذهبی که همراه این مورد و همزمان از سوی همین گروه منتشر شده نگاه میکنیم و موارد را بر میشماریم با چنین رقمی روبهرو نمیشویم. همچنین آمارهای ارائه شده در گزارشهای تفکیک شده دیگر این گروه نیز با این آمار نمیخواند.
کار در زمینه حقوق بشر به خاطر حساسیتهای آن باید علمی، تخصصی و با دقت صورت بگیرد، امری که به هیچ عنوان در گزارشهای مذکور دیده نمیشود. روز گذشته [اول اردیبهشت] که این آمارها را نگاه میکردم به سرعت متوجه علمی نبودن و دقیق نبودن این گزارش شدم. گفتم بهتر است صحبتی نکنم تا زحمت بچههای این گروه زیر سوال قرار نگیرد. اما امروز گزارش دیگری از لیست زندانیان از طرف مجموعه فعالان منتشر شد که اشتباهی بدتر از گزارشهای دیروز بود.
گزارشی از زندانیان دربند و محکوم که سراسر لیست پر از اشتباه است و به هیچ عنوان قابل استناد نیست. تیتر برگزیده شده برای این گزارش «38 قرن زندان و 39 اعدام» میرساند که این گزارش صرف تبلیغ یک کار بزرگ تهیه شده است و به هیچ عنوان به دقیق بودن آن توجهی نشده است. در یک نگاه گذار، دهها زندانی را دیدم که آزاد شده یا محکومیتهایشان عوض شده است. به نظر میرسد این گزارش تقریبا مربوط به 6 ماه قبل است!
اشکال زیاد در این لیست هست که هر کس نگاهی کند به راحتی آن را میفهمد. فقط یک مورد را میگویم، دکتر حسام فیروزی در زندان اوین در بازداشت به سر میبرد، دوستان زحمت کشیدهاند او را در این گزارش به 15 ماه زندان محکوم کردهاند! البته این آمار محکومان سال 88 عنوان شده و گویا حبس قبلی دکتر حسام ذکر شده است که مربوط به سال 87 است. یا علیرضا فیروزی را میتوان مثال زد در این لیست که هنوز خود و خانوادهاش نمیدانند اتهاماش چیست و دوستان اتهام «اقدام علیه امنیت» ملی را برای او عنوان میکنند!
به این عزیزان خسته نباشید میگویم برای این گزارشها و تمامی زحماتی که برای دفاع از حقوق بشر میکشند، اما اگر تنها برای تبلیغ و این که بگویند ما چنین گزارشهایی میتوانیم بدهیم کار میکنند، اکیدا توصیه میکنم، از دادن چنین گزارشهایی خودداری کنند. چرا که اینگونه و از این پس گزارشهای اینچنینی را زیر سوال میبرند. از همین اسامی زندانیان به راحتی بیش از دهها اشتباه فاحش میتوان گرفت.
اینکه فقط صرف انتشار، آماری ارائه کنیم بدون اینکه بتوان استنادی به آن کرد، اولین اشکالش به هدر رفتن زحمت خود دوستان و سلب اعتماد عمومی است. به ویژه اینکه در انتهای گزارش هم بنویسیم با وجود فشار بر فعالان حقوق بشر این گزارش تهیه شده است و منت بگذاریم بر خواننده.
برای تهیه چنین گزارشی هیچ خطری وجود ندارد. یک نفر کافی است در خارج از ایران باشد، دو سه روز پای کامپیوتر خود وقت بگذارد، چنین گزارشی، البته بسیار دقیقتر حاضر میشود نه چنین آمار کیلیویی.
مطلب مورد استنادی که آمار این گزارش را به 38 هزار مورد رسانده این است: 90 درصد کارگران عسلویه اخراج شدند: اخراجهای گسترده در عسلویه تعداد کارگران را از 40 هزار نفر در سال 83 به 4 هزار نفر کاهش داده است. همانطور که ملاحظه میشود از سال 83 نه فروردین ماه.