خبرگزاری آسوشیتدپرس گزارشی درباره پناهندگان ایرانی همجنسگرا پرداخته که به امید مهاجرت به غرب به ترکیه رفتهاند.
http://www.washingtonpost.com/wp-dyn/content/article/2010/04/25/AR2010042501460.html
خبرگزاری آسوشیتدپرس در گزارشی به مشکلات پناهجویان همجنسگرایی ایرانی پرداخته که به امید مهاجرت به غرب، به ترکیه میروند.
این گزارش با توصیف ساختمان مخروبهای آغاز میشود که به عنوان «خانه همجنسگراها» در شهر کایسری ترکیه شناخته میشود و حتی ارزش آن را ندارد که پنجرههای شکسته و پوشاندهشده با پلاستیک و روزنامه آن درست شود، چرا که کودکان محل دوباره آن را خواهند شکست.
این خانه دو طبقه، منزل میانراه غیررسمی پناهندگان همجنسگرای ایرانی است که امیدوارند بتوانند به غرب بروند.
آسوشیتدپرس مینویسد که مجازات همجنسگرایی در ایران مرگ است. این خبرگزاری مدعی است گروههای حقوق بشر برآورد میکنند که حدود چهار هزار همجنسگرا پس از انقلاب اسلامی در این کشور اعدام شدهاند.
پنج سال پیش، با روی کار آمدن محمود احمدینژاد در ایران تنش فضای کشور در این زمینه بیشتر شد. وی در سخنانش در دانشگاه کلمبیای آمریکا در سال 2007 اعلام کرد که هیچ فرد همجنسگرا در ایران وجود ندارد.
بنا به این گزارش، سال گذشته در یک حکم رسمی به مراکز دولتی ایران، کارمندان همجنسگرا به ازدواج یا استعفا فراخوانده شدند که این گام دولت ایران به عنوان تلاشی برای حذف افراد همجنسگرا تلقی شد.
علیرضا نعیمیان یکی از افراد خوششانسی است که پس از دو سال ونیم زندگی در ترکیه از سوی سازمان ملل به او گفته شد که میتواند به آمریکا مهاجرت کند.
او از واقعهای که منجر به خروج او از کشور شد حکایت میکند که یک روز در سال 2007 گروهی از بسیجیها که متوجه موی بلند او در تاکسی در شهر رودهن شده بودند او را بازداشت میکنند، به خانهاش میبرند و بیرحمانه به او تجاوز میکنند.
او وادار میشود به لواط اعتراف کند و وقتی تصمیم میگیرد که از آنها شکایت کند، او و خانوادهاش را تهدید میکنند. نعیمیان که مردی 42 ساله است میگوید: تنها از خدا آرزوی مرگ میکردم تا بمیرم و از دست آنها خلاص شوم.
درحالیکه او حرف میزد سنگی به نزدیکی پنجره اتاقش اصابت کرد. در بیرون از خانه چهار نوجوان در حال فرار بودند. او گفت که این ساختمان به بدی شناخته شده است.
نعیمیان یکی از نه همجنسگرایی ایرانی است که در این آپارتمانهای نیمهویرانه زندگی میکند.
آزار همجنسگراهای ایرانی در ترکیه
همجنسگراهای زن و مرد از ایران به ترکیه میآیند، چرا که برای آمدن به این کشور نیاز به ویزا ندارند.
براساس گفته ساقی قهرمان، مدیر «سازمان دگرباشان جنسی ایران» یا سازمان همجنسگرایان ایران که مرکز آن در تورنتوی کاناداست، اخیرا 92 همجنسگرای ایرانی به ترکیه پناهنده شدهاند.
بسیاری از آن ها به وسیله دولت ترکیه در شهر کایسری و شهرهای اطراف جا داده شدهاند و پناهگاه موقت آنها تحتالشعاع هزاران ایرانی دیگر قرار گرفته که به دلیل مسائل سیاسی پس از انتخابات مناقشهبرانگیز سال گذشته ایران به ترکیه آمدهاند.
ایرانیهای همجنسگرا سعی میکنند در حالیکه در انتظار مهاجرت به کشور دیگری بسر میبرند، در این منطقه محافظهکار ترکیه کمتر خود را نشان دهند، چرا که میترسند برایشان مزاحمتی ایجاد کنند.
رودابه پرورش، همجنسگرای 32 ساله که دو سال است در ترکیه بسر میبرد، درمورد مزاحمتهای موجود در این کشور میگوید که حتی پلیس به آنها میگوید در داخل خانه بمانند.
او که پرستار بوده حتی از کارکنان سازمان حقوق بشر هم شاکی است که به او گفتهاند: فتنه بهپا نکن. تو به قدر کافی و پیشاپیش در معرض چشم همگان قرارگرفتهای.
زن همجنسگرای دیگر، هنگامه، که نخواست نام فامیل خود را به گزارشگر آسوشیتدپرس بگوید گفت که یک سال پیش دو جوان ترک او را کتک زدهاند.
به هرحال ترکیه مآمن این افراد است، چرا که آنها در ایران با تهدیدات مختلف از سوی همکاران یا ماموران امنیتی روبهرو هستند که آن ها را اذیت میکنند یا سعی می کند از آنها در جهت منافع جنسی خود استفاده برند.
آمار همجنسگرایی در ایران و مجازات آن
ساقی قهرمان با اشاره به عدم وجود آمار رسمی در مورد جمعیت همجنسگرا در ایران گفت که اخیرا براساس اطلاعات حاصل از گزارشهای روانشناسی حاصل از خدمات مشاورهای دوره سربازی یا عملیات جراحی تغییر جنسیت نشان از وجود 200 هزار همجنسگرا در کشور 66 میلیونی ایران است.
تغییر جنسیت در ایران قانونی است و بسیاری از همجنسگراها آن را راهی برای امکان زندگی جنسی قانونی یا اجتناب از مجازات شدید یافتهاند.
بنابه گزارش گروههای حقوق بشر، مسوولان ایرانی در نوامبر سال گذشته از محکومیت به اعدام سه فرد همجنسگرا بدون ذکرتاریخ خبردادهاند. این گزارش میافزاید که در سه سال گذشته 12 نفر زیر 18 سال بهاتهام لواط به مرگ محکوم شدهاند که یکی از آنها اعدام شده است و از محل نگهداری بقیه اطلاعی در دست نیست.
در تابستان 2005 نیز دو نوجوان در مشهد به دلیل روابط همجنسگرایی در ملاءعام به دار آویخته شدند که یکی از آنها به هنگام ارتکاب جرم زیر 18 سال بود.
براساس قوانین اسلامی ایران مجازات روابط همجنسگرایی بین دو مرد، مرگ است و در زنان در سه بار اول ارتکاب، صد ضربه شلاق و در نوبت چهارم مرگ است.
بنا به گزارش آسوشیتدپرس وکلای حقوق بشر میگویند که غالبا محکومیتها براساس اعترافات اجباری است.
برخی از قضات ملایمتر هستند. قهرمان میگوید: متهمان را به معاینه جنسی میفرستند و سپس آنها را آزاد میکنند. راهنمای دینی که از سوی روحانیان تصویب شده میگوید که استعمال کدو به خاطر لذت، همجنسگرایی نیست. بنابراین مردان همجنسگرا غالبا ادعا میکنند که چنین کاری کردهاند و بدینترتیب از محکومیت به خاطر لواط میگریزند.
خصومت خانوادهها و مسوولین با همجنسگرایان
ورای محدودیتهای قانونی همجنسگرایی در ایران، این افراد از سوی مسوولان دولتی و نیز خانوادههای خود با بیمهری و دشمنی شدید روبهرو هستند
هنگامه از سال اول دانشگاه خود سخن میگوید که چطور مراجعه او به مشاور دانشگاه به خاطر جلبشدنش به زنان باعث اخراج همیشگی او از دانشگاه شد.
او از اجبار مادرش به ازدواج با این امید که «درمان شود» و تهدید او به خودکشی برای ممانعت از آن سخن گفت و اینکه سرانجام پس از گیرافتادن در یک رابطه جنسی با یک زن، از کشور خارج میشود.
احمد سجادی ایرانی همجنسگرای 22 سالهای است که وقتی به مادرش در اینباره میگوید نزد روانپزشک برده میشود و او قول میدهد با ده جلسه درمانی او را به حالت عادی برگرداند. اما در جلسه درمان به او گفته میشود که این کار گناه است و «قیمت نجاتش خیلی زیاد.»
او پس از دومین جلسه درمانی نه تنها از پلیس میگریزد بلکه از پدر خود نیز فرار میکند؛ نظامی سابقی که همجنسگرایی را توهینی به دین خود و وضعیت پسرش را مایه شرم خود میداند.
سجادی حتی در ترکیه نیز احساس گناه دارد و در حالیکه چشمانش اشکآلود است میگوید:«وقتی کودک بودم مادرم همیشه صحبت از داشتن نوه و عروس و آینده من میکرد که با هم و با شادی زندگی خواهیم کرد...اما من حتی یک روز خوش در زندگی ندیدم.»
قهرمان، فعال حقوق همجنسگراها در تورونتو میگوید که هر فرد همجنسگرا که من میشناسم، حداقل دو بار اقدام به خودکشی کرده است. نعیمیان که خود همجنسگراست این گفته را تایید میکند.
گزارش آسوشیتدپرس با این گفته علیرضا نعیمیان، خاتمه میپذیرد. او با نگاهی به گذشته زندگی خود در ایران میگوید که در این کشور برای دوام زندگی، (یک همجنسگرا) باید یک هنرپیشه تمام وقت باشد.