نویسنده این مقاله معتقد است که نه اسرائیل و نه آمریکا شواهدی درباره ادعاهای خود برای ارسال موشک به حزبالله توسط ایران و سوریه ارائه نمیدهند، اما درگرفتن جنگی تازه علیه حزبالله و منافع ایران در لبنان قطعی است.
وزیر دفاع آمریکا بار دیگر درباره ارسال موشک از ایران و سوریه به حزبالله لبنان هشدار میدهد.
به گفته رابرت گیتس، هم اکنون حزبالله به نقطهای رسیده که از بسیاری از کشورها بیشتر راکت و موشک دارد و کشورهای منطقه از بلند پروازیهای هستهای و از توان موشکی و تهدیدات نظامی ایران نگرانند.
این سخنان تنها یک هفته پس از ادعاهای اسرائیل درباره نقش سوریه در ارسال موشکهای اسکاد به حزبالله مطرح میشود.
دیدار رابرت گیتس و ایهود باراک نخستین دیدار دو وزیر دفاع آمریکا و اسرائیل از هنگام بر سر کار آمدن باراک اوباما بود و در حالی انجام گرفت که روابط واشنگتن و تل آویو بر سر موضوعات مرتبط با روند گفتوگوها در خاورمیانه و به ویژه ایران دچار تنش شده است.
رهبران کشورهای عرب از واشنگتن خواستهاند که به متحد کلیدی خود در منطقه، یعنی اسرائیل فشار آورد تا سیاستهای توسعه طلبانهاش را در مناطق فلسطینی کمی تعدیل کند و بر سر میز مذاکره با محمود عباس، رهبر تشکیلات خودگران فلسطینی بنشیند.
مقامهای آمریکایی نه تنها از سیاستهای شهرک سازی دولت نتانیاهو و تخریب اماکن مقدس در بیتالمقدس سخنی نگفتهاند، بلکه با چنین موضعی نشان داند که همکاری و همراهی کاخ سفید با اسرائیل تنها به مسائل راهبری منحصر نبوده و حتی جزئیات را هم در بر میگیرد.
این اعتقاد در برخی محافل سیاسی وجود دارد که موضعگیری وزیر دفاع آمریکا گامی برای کاستن از فشارهای مختلف بر تل آویو است که سیاستهای دست راستی دولت حاکم در آن انتقادات زیادی را حتی از میان متحدان عرب آمریکا برانگیخته است.
همچنین سخنان رابرت گیتس و شباهت آن به ادعاهای هفته گذشته اسرائیل علیه سوریه به نوعی پوشاندن اختلاف آمریکا و اسرائیل درباره سرگیری گفتگو با رهبران فلسطینی است.
به تازگی انتشار خبر ساخت شهرکهای یهودینشین توسط اسرائیل در هنگام ورود جو بایدن، معاون رئیس جمهوری آمریکا به سرزمینهای اشغالی، واکنش آشکار آمریکاییها را برانگیخت، ب طوری که هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا از این کار اسرائیل انتقاد کرد و آن را توهین به دولت آمریکا خواند.
اما به نظر میرسد با دیدار ایهود باراک و رابرت گیتس و سخنان مطرح شده در مقابل خبرنگاران علیه ایران، سوریه و حزبالله، از تنشها میان دولت نتانیاهو و اوباما کاسته شود.
این تحول، پیروزی مهمی برای دولت دست راستی اسرائیل به شمار میرود.
بنیامین نتانیاهو میتواند حتی به قمیت بیاعتباری قولهای اوباما به اعراب، با قدرت تمام سیاستهای افراطی خود را ادامه داده و در عین حال از پشتیبانی کامل واشنگتن در مقابل تهدید حزبالله، ایران و سوریه برخوردار باشد.
اما جدا از دلالتهای کوتاه مدت، این را هم باید پرسید که دیدار دو مقام نظامی آمریکا و اسرائیل چه اهمیتی در روابط بلند مدت آنها دارد؟
کاخ سفید هم مانند متحدان خود در اسرائیل، محور ایران، سوریه، حزبالله و حماس را خطری راهبردی برای امنیت خاورمیانه و منافع خود میبیند.
بعید است با توجه به روند قدرت گرفتن حزبالله در لبنان، اسرائیل و آمریکا به طور نامحدود سیاست حمله لفظی را ادامه دهند و برای کاستن از قدرت حزبالله و محور ایران و سوریه دست حمله نظامی نزنند.
چنین حمله نظامی نیازمند برخی زمینهسازیها برای کسب مشروعیت در میان افکار عمومی و توافق بینالمللی خواهد بود.
چون نه اسرائیلیها و نه آمریکاییها شواهدی درباره ادعاهای خود درباره فرستادن موشکهای اسکاد یا گراد به حزبالله توسط ایران و سوریه رو نمیکنند، نمیشود تصور کرد که این اتهامها بتواند به طور جدی زمینه ساز راه انداختن جنگ علیه حزب الله یا ایران در آینده نزدیک باشد.
به علاوه، چنین ادعاهایی نشان دهنده وقوع حادثهای تازه و متفاوت از پیش نیست.
از هنگام پایان جنگ اسرائیل علیه لبنان در سال 2006، مقامهای آمریکایی و اسرائیلی چندین بار ادعای فرستادن سلاح و موشک توسط ایران و سوریه به حزب الله را مطرح کردهاند.
اما نکتهای که وجود دارد این است که درگرفتن جنگی دیگر علیه حزبالله توسط اسرائیل گریزناپذیر است و اسرائیل نمیتواند وجود یک گروه قدرتمند نظامی در کنار مرزهای خود در لبنان را تحمل کند.
ادعاهای مطرح شده درباره فرستادن موشک به حزبالله را هم باید زمینهچینی برای جنگ آینده قلمداد کرد.
هیچکس نمیداند این جنگ چه وقت آغاز خواهد شد، اما روشن است که واشنگتن چک سفید جنگ آینده را از هم اکنون به تل آویو داده است.