نسخه آرشیو شده

کارگران ایرانی؛ گم‌شده در برنامه‌ها
کارگر ایرانی / عکس از فارس
از میان متن

  • دبیرکل خانه کارگر پیش‌بینی کرده است که وضع بحرانی معیشت با شوک تورمی ناشی از اجرای هدفمندکردن یارانه‌ها تشدید شود.
مردمک
جمعه ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۰۴:۵۹ | کد خبر: 52101

در آستانه یکم می یا 11 اردیبهشت، روز جهانی کارگر، علیرضا محجوب، رئیس فراکسیون کارگری مجلس و دبیرکل خانه کارگر، ابوالقاسم سرحدی‌زاده، وزیر پیشین کار و امور اجتماعی، و علی ربیعی، جامعه شناس و فعال کارگری، درباره وضع کارگران ایرانی سخن گفته‌اند.

در آستانه 1 می یا 11 اردیبهشت، روز جهانی کارگر، علیرضا محجوب، رئیس فراکسیون کارگری مجلس و دبیرکل خانه کارگر، ابوالقاسم سرحدی‌زاده، وزیر پیشین کار و امور اجتماعی، و علی ربیعی، جامعه شناس و فعال کارگری، درباره وضع کارگران ایرانی سخن گفته‌اند.

کارگران ایرانی در دهک‌های اقتصادی و اجتماعی جزو طبقات فرودست جامعه محسوب می‌شوند و منابع خبری مختلف همواره از افزایش اعتراضات کارگری ایران خبرمی‌دهند.

بر اساس این گزارش‌ها فعالان کارگری با اشاره به وضع معیشتی کارگران، دولت را به عدم تحقق وعده‌های اقتصادی متهم کرده و از سیاست‌های غیرشفاف وزارت کار ابراز نگرانی کرده‌اند.

برخی فعالان کارگری نیز فقر اقتصادی و گرانی تنها مشکل اساسی کارگران نمی‌دانند، بلکه مشکل اصلی را در فقدان تشکل‌های کارگری موثر و محدودیت شوراهای کارگری می بینند که سبب تضعیف موقعیت آنها در مقابل کارفرمایان شده است.

علیرضا محجوب، رئیس فراکسیون کارگری مجلس و دبیرکل خانه کارگر، ابوالقاسم سرحدی‌زاده، وزیر پیشین کار و امور اجتماعی، و علی ربیعی، جامعه شناس و فعال کارگری، در گفت‌وگوهای جداگانه‌ای با خبرگزاری کار ایران (ایلنا)، درباره وضع کارگران ایرانی سخن گفته‌اند.

کارگران روی لبه تیز چاقو

علیرضا محجوب رئیس فراکسیون کارگری مجلس معتقد است که کارگران در سال 89 باید کمربندهای خود را سفت کنند؛ به دلایل معیشتی ناشی از افزایش اندک دستمزدها و تورم آینده ناشی از هدفمند کردن یارانه‌ها، مشکلات بنگاه‌های اقتصادی و تغییرات قانون کار.

به گفته وی در حال حاضر کارگران روی لبه چاقویی راه می‌روند که برای حذف حمایت‌های حقوقی آنها تیز شده است.

تاکنون چندین پیش‌نویس در رابطه با اصلاح قانون کار منتشر شده و پیش از آن نیز چندین ماده از این قانون قابلیت اجرایی خود را از دست داده‌اند.

دبیرکل خانه کارگر گفت: در سال‌های اخیر عده‌ای از روی بی‌اطلاعی و یا تمسخر قانون کار را قانون کارگر می‌نامند و این در حالی است که ماهیت این قانون به عنوان تنظیم‌کننده روابط کار دفاع از حقوق قشر ضعیف کارگر در مقابل گروه قدرتمند سرمایه‌دار است.

همچنین ابوالقاسم سرحدی‌زاده، وزیر پیشین کار و امور اجتماعی تاکید کرد: قانون کار باید با تعریف حدود، کارگر را از بند معاش و امنیت شغلی آزاد کند تا کارگر بتواند مدام به سطح دانش و آگاهی خود بیافزاید.

به عقیده وی در قانون فعلی کار ، نهادهای کارگری چه با اسم تشکل، سندیکا، انجمن صنفی یا شورا نقش پررنگی دارند، اکما اجرای قانون که شرط اساسی است صورت نمی‌گیرد.

سرحدی‌زاده می گوید: نهادهای مستقلی که باید وجود داشته باشند و از حقوق کارگر دفاع کنند که تقریبا نداریم. هم دولت در این عرصه مقصر بوده و هم به آگاهی‌های کارگران ما برمی‌گردد. بخشی هم به صنعت ما بازمی‌گردد که چون صنعت درست و حسابی نداریم، پس نباید انتظار داشته باشیم که تشکل‌های قدرتمند از دل این صنعت بیرون بزند.

هدفمند کردن یارانه‌ها؛ شوک تورمی برای کارگران

دبیرکل خانه کارگر پیش‌بینی کرده است که وضع بحرانی معیشت با شوک تورمی ناشی از اجرای هدفمندکردن یارانه‌ها تشدید شود: از آنجایی که با هدفمند کردن یارانه‌ها بهای آب، برق، گاز و سایر کالاهای اولیه تولید افزایش چشمگیری خواهد داشت باید منتظر افزایش بیشتر هزینه تمام‌شده تولیدات داخلی باشیم.

وی تاکید کرد که علم اقتصاد همواره به پرهیز از ایجاد شوک‌های اقتصادی توصیه می‌کند و شواهد نشان می‌دهد که شوک اقتصادی به ندرت نتایج مثبتی به دنبال داشته است.

علیرضا محجوب تورم ناشی از هدفمند کردن یارانه‌ها را 20 درصد پیش بینی کرد و گفت اگر تورم 25 درصدی سال گذشته را اضافه کنند 45 درصد می‌شود و این امر یعنی نصف شدن قدرت خرید مردم؛

رئیس فراکسیون کارگری مجلس تصریح کرد که طرح اقتصادی دولت با 20 هزار میلیارد هیچ‌گاه محقق نخواهد شد چرا که درآمد دولت به صورت تصاعدعددی است و دولت شاید در کوتاه‌مدت احساس نشاط داشته باشد ولی در نهایت به افسردگی رسیده و حتی نخواهد توانست برنامه‌های روزمره و معمولی خود را نیز اجرا کند.

معیشت؛ همّ و غم کارگران

جامعه کارگری ایران همواره با مشکلات معیشتی گسترده‌ای روبه‌رو است و کمتر اجازه تلاش در عرصه‌های دیگر را یافته است. ذهنیت جامعه کارگری درگیر مسایل معیشتی است و کمتر فرصتی برای فکر به موارد دیگر مانند سیاست داشته است.

سرحدی‌زاده می‌گوید: جامعه کارگری ما به شدت از مسایل سیاسی دورافتاده و تنها دغدغه مسایل معیشتی دارد. در بین این جامعه جریان، گروه و شخصیت‌های بالای سیاسی نداریم .نحوه برخورد با کار و کارگری موجب شده که این جامعه دائما در حال نزول باشد و هم‌اکنون کارگران هیچ سهمی از دولت و مجلس ندارند.

وزیر پیش کار و امور اجتماعی معتقد است مشکل اصلی، سطح نازل آگاهی‌های جامعه کارگری و لازمه چنین ظرفیت و آگاهی، حضور و شرکت در قدرت سیاسی است که در جامعه کارگری دیده نشده است و باز هم مشکل برمی‌گردد به دغدغه معیشتی که اجازه نمی‌دهد این جامعه به فکر مسایل و نیازهای ثانویه و اجتماعی و سیاسی بیفتد.

وی بخشی از این موضوع را آگاهانه می‌داند؛ به این معنی که جامعه روشنفکری و روحانیت ایران توجه ویژه‌ای به جامعه کارگری نکردند و هیچ تلاشی برای رشد جامعه کارگری از آن ناحیه صورت نگرفته است.

علی ربیعی جامعه شناس تاکید می‌کند که در حال حاضر یک طبقه متوسط که از لحاظ اقتصادی ضعیف و فقیر ولی از لحاظ فرهنگی و جایگاه منزلتی جزو طبقات متوسط و آگاه است، شکل گرفته است و آنها را بازیگران سیاسی ناآرام در ایران امروز می‌داند.

اما به نظر وی طبقه کارگر ایران تا امروز خصلت سیاسی به طور عام نداشته است و به طور خاص، تشکل‌های کارگری و نخبگان جامعه کارگری بیشتر سیاسی بودند. برای همین تحرکات جریان کارگری عمدتا متکی به تشکل‌ها و افراد شده و فهم درست و بایسته‌ای از جنبش کارگری، به‌خصوص در لایه‌های زیرین یعنی سطح عموم کارگران وجود ندارد.

این فعال کارگری با اشاره به اینکه تغییرات عمده‌ای که جریان کارگری امروز دنبال می‌کند، بحث معیشتی است، گفت: حتی مشارکت کارگران هم به مسائل معیشتی گره خورده است. کارگر عموما به تحرکات در سطوح سیاسی بی‌اعتناست، پس مشارکت این قشر در تحولات هم قابل پیش‌بینی نیست.

دولت؛ کارفرمای بزرگ کارگران

به اعتقاد این جامعه‌شناس در کشورهای جهان سوم و در حال گذار مانند ایران، طبقه سرمایه‌دار یا وجود ندارد و یا بسیار ضعیف است. دولت در این کشورها خود جای طبقه سرمایه‌دار نشسته و غالب صنایع و اقتصاد در اختیار دولت است.

علی ربیعی وضعیت اقتصادی کشورهای دارای نفت را بدتر می‌داند چون در این کشورها دولت خود سعی دارد موتور توسعه باشد، به جای کارآفرینان و نخبگان می‌نشیند. نوعی طبقه پولدار غیرمولد بدون سرمایه، تجهیزات، تکنولوژی، ابزار تولید، نخبه‌گی و کارآفرینی به وجود آمده که کاملا بی‌هویت است و کمکی به رشد اقتصادی نمی‌کند.

وی در ادامه گفت: بعد از انقلاب روند حاشیه‌رانی سرمایه‌داری تولیدی با بحث مصادره تشدید شد. با دولتی کردن بخش اعظمی از صنایع، ما این روند را تشدید کردیم. طبقه پولداری در بخش مسکن، ارز و دلالی وارد شد که برای شناسایی آنها باید جامعه‌شناسی فساد در کشور صورت گیرد. در این جریان تمام فشارهای بر طبقه کارگر وارد می‌شود و متاسفانه بازیگر روبروی آنها دولت است.

ابوالقاسم سرحدی‌زاده درباره رابطه کارگر و کارفرما می‌گوید: دولت به علت اینکه کارفرمای بزرگ اقتصاد است ترجیح می‌دهد تا جامعه کارگری رشد لازم را بدست نیاورد زیرا رشد جامعه کارگری، برخورد میان این دو را به همراه خواهد داشت.

وی همچنین تصریح کرد: مدیریت ما چه در بخش خصوصی و چه در بخش دولتی یا ناکارآمد یا ناآگاهانه‌اند. برخی سعی دارند کارگر را در سطح نازلی از دانش نگه دارند تا کارگر نتواند مشکلی برای آنها ایجاد کند. این برداشت غلط باعث می‌شود که تولیدات ما مدام در عرصه جهانی از خلاقیت و کیفیت تهی شود و کارخانه‌های بیشتری تعطیل شوند. ایراد از قانون کار نیست، از مدیریت ما و کارگر ماست.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی