با آغاز رای گیری برای گزینش نمایندگان مجلس عوام در بریتانیا، تصمیمگیری بر سر تعیین سرنوشت سیاسی این کشور رسما آغاز شده است. طبق قانون انتخابات در بریتانیا، رهبر حزبی که اکثریت کرسیهای مجلس عوام را به دست آورد، به عنوان نخستوزیر این کشور تعیین شده و از سوی ملکه بریتانیا، مامور تشکیل کابینه و دولت جدید میشود.
با آغاز رایگیری برای گزینش نمایندگان مجلس عوام در بریتانیا تصمیمگیری بر سر تعیین سرنوشت سیاسی این کشور رسما آغاز شده است.
به گزارش روزنامه گاردین، بیش از 44 میلیون رای دهنده روز پنجشنبه ششم ماه مه، به پای صندوقهای رای رفتند تا با آرای خود، 650 نماینده مجلس را از میان حدود چهارهزار و 150 نامزد انتخاباتی احزاب مختلف برگزینند.
طبق قانون انتخابات در بریتانیا رهبر حزبی که اکثریت کرسیهای مجلس عوام را به دست آورد به عنوان نخستوزیر این کشور تعیین شده و از سوی ملکه بریتانیا مامور تشکیل کابینه و دولت جدید میشود.
درهفتههای گذشته، رقابت انتخاباتی تنگانگی بین رهبران سه حزب اصلی و قدرتمند بریتانیا یعنی حزب کارگر، حزب محافظه کار و حزب لیبرال دمکرات برای کسب قدرت در این کشورجریان داشته است.
برای نخستین بار در تاریخ سیاسی بریتانیا رهبران احزاب رقیب این فرصت را پیدا کردند که رو در روی هم در مقابل مردم قرار گرفته و با یکدیگر در مورد برنامههای سیاسی شان مناظرهکنند.
با وجود انتقادهای زیادی که در زمینه مسائل مهمی چون شرکت بریتانیا در جنگ عراق و افغانستان، مسئله مهاجران و افزایش میزان جرم و تبهکاری در بریتانیا متوجه حزب کارگر بوده این حزب توانسته با کسب اکثریت قابل توجه کرسیهای مجلس عوام از سال 1997 تا کنون دولت را در اختیار داشته باشد.
اما نظرسنجیهای اخیر نشان میدهد محبوبیت این حزب در میان مردم بریتانیا کاهشیافته و رقبای دیگر یعنی، حزب محافظه کار و حزب لیبرال دمکرات، توانستهاند با ارائه برنامههای اصلاح طلبانه خود به چالش با حزب حاکم پرداخته و نظرات مردم بریتانیا را به خود جلب کنند؛ به نحوی که در حال حاضر پیشبینی در مورد اینکه کدام حزب برنده اصلی این انتخابات خواهدبود کار بسیار دشواری است.
نامشخص بودن نتایج انتخابات بریتانیا نگرانیهای زیادی را در مورد سیاستهای داخلی و خارجی این کشور دامنزدهاست.
بسیاری میخواهند بدانند دولت آینده بریتانیا با مسائل بغرنج داخلی چون آموزش و پرورش، بهداشت و درمان همگانی، کسری بودجه و اقتصاد نابسامان بریتانیا، افزایش جرایم و تبهکاری در این کشور، مهاجران خارجی، مالیات بر درآمد و مسکن، بیکاری و تعیین پول رسمی کشور چگونه مواجه خواهدشد.
همچنین این دولت در زمینه سیاست خارجی چه روشی را برای حل مسائل حساس و پیچیدهای چون حضور نیروهای بریتانیایی در عراق و افغانستان، روابط این کشور با ایالات متحده و ایران در پیش خواهدگرفت.
نامزدهای انتخاباتی و چالشهای پیش رو
مناظرههای زنده و پرشور تلویزیونی میان گوردون براون، رهبر حزب کارگر، و نخستوزیر فعلی بریتانیا، دیوید کامرون، رهبر حزب محافظه کار و نیک کلِگ، رهبر حزب لیبرال دموکرات، چهره متفاوت و پرهیجانی به فضای انتخاباتی امسال بریتانیا بخشید؛ مناظرهای که جیمز لندیل، معاون دبیر سیاسی بی.بی.سی، از آن به عنوان «رویدادی تاریخی» در عرصه سیاست معاصر بریتانیا یادکرد. مناظرههایی که نه تنها بیانگر برنامههای سیاسی متفاوت هر یک از این رهبران برای اداره کشور بود بلکه تواناییها، مهارتها و قابلیتهای سخنوری و خطابه پردازی این رهبران را در مقابل مردم به نمایش گذاشت.
نیک کلگ، رهبر جوان و مدرن حزب لیبرال دمکرات، با شیوه بیان و سخنوری خود و در پیشگرفتن تاکتیکهای هوشمندانه رقابتی، توانست در این مناظرهها، خود را به عنوان رقیب قدرتمند گوردون براون و دیوید کامرون، رهبر حزب محافظه کار، معرفی کند.
رفتار سنجیده نیک کلِگ و قدرت او در خطابه پردازی باعث افزایش ناگهانی محبوبیت او در میان مردم بریتانیا شد و شانس حزب لیبرال دمکرات را برای در اختیار گرفتن قدرت در این کشور پس از سالها دوری این حزب از قدرت افزایش بخشید و باعث نگرانی جناحهای رقیب وی شد.
اما موضعگیری نیک کلگ در مورد مهاجران خارجی و برنامه او که قصد دارد به چند صد هزار مهاجر غیرقانونی که یبش از ده سال است در بریتانیا ساکناند و میتوانند به زبان انگلیسی حرف بزنند، اجازه اقامت قانونی در این کشور بدهد، به نقطه ضعف او در جامعه محافظه کار بریتانیا بدل شدهاست.
در این زمینه حزب محافظهکارمعتقداست باید با ورود مهاجران خارجی به شدت مقابله کرد و آمار این مهاجران باید از چند صد هزار در سال به حداکثر چند ده هزار در سال برسد. آنها همچنین مخالف ورود شهروندان اتحادیه اروپا به خاک بریتانیا با انگیزه یافتن کار هستند.
همین طور حمایت حزب لیبرال دمکرات از تغییر پول رسمی این کشور و پیوستن بریتانیا به منطقه یورو در صورت استقبال مردم در همه پرسی باعث انتقاد شدید محافظه کاران از سیاستهای این حزب شد.
محافظه کاران میگویند: نیک کلگ، رهبر حزب لیبرال دموکرات، آماده است با هر پیشنهادی از طرف اتحادیه اروپا برای تضعیف بریتانیا موافقت کند.
حزب کارگر که در انتخابات سال 2005 بریتانیا پیروز شد و برای سومین بار قدرت را در این کشور در اختیار گرفت بعد از مخالفت گسترده عمومی با مشارکت بریتانیا در جنگ عراق محبوبیتاش به شدت کاهش یافت.
در میان احزاب رقیب حزب لیبرال دمکرات تنها حزبی بود که با شرکت بریتانیا در جنگ عراق و ادامه حضور نیروهای بریتانیایی در خاک این کشور مخالفت کرد.
موضوع بحرانی دیگر افزایش روز افزون شمار تلفات جانی و معلولین جنگ در افغانستان است که موجب کاهش میزان پشتیبانی مردم از ادامه حضور ارتش بریتانیا در افغانستان شدهاست.
حزب محافظهکار که از مدافعان شرکت بریتانیا در جنگ عراق و افغانستان بوده همواره به خاطر عدم تجهیز کافی سربازان بریتانیایی و تلفات گسترده این نیروها در خاک عراق و افغانستان از حزب کارگر انتقاد کردهاست.
به این ترتیب اگرچه هر سه حزب رقیب اصلی بریتانیا در برنامههای خود بر ادامه حضور بریتانیا در این جنگ تا پیروزی نهایی تاکید کردهاند اما تصمیمگیری درباره حضور نیروهای بریتانیا در خاک افغانستان از چالشهای بزرگ دولت آینده بریتانیا خواهدبود .
از سوی دیگر حزب کارگر در سالیان اخیر با چالشهای بزرگ مالی و سیاسی مواجه بودهاست. در جریان رسوایی مالی مربوط به هزینهسازی نمایندگان پارلمان در سال 2009 حزب محافظه کار تلاش بسیاری کرد تا این رسوایی را نتیجه نظام فاسدی که رهبری آن به مدت ده سال به عهده حزب کارگر بوده معرفیکند.
موضوع ایران در مناظره انتخاباتی نامزدهای رقیب
ایران در بحثها و مناظرههای تلویزیونی نامزدهای رقیب سه حزب اصلی بریتانیا حضور بسیار کم رنگی داشت. در این مناظرهها بیشتر بحثها حول محور برنامه هستهای ایران و سیاست بریتانیا در قبال فعالیتهای هستهای ایران متمرکز بود و در مورد تنشهای سیاسی و بحران روابط ایران و بریتانیا و همچنین قطعنامه جدید تحریم علیه ایران حرفی زدهنشد.
رهبران هر سه حزب با تردید و سوءظن به فعالیتهای هستهای ایران مینگرند و معتقد به ادامه اعمال فشارهای اقتصادی برای وادار کردن دولت ایران در متوقف ساختن فعالیتهای هستهایاش هستند.
حزب لیبرال دموکرات گزینه حمله نظامی بریتانیا به ایران برای وادار کردن این کشور به دست شستن از فعالیتهای هستهای خود را قاطعانه رد میکند اما حزب کارگر رسیدن به چنین مرحلهای را بعید میداند و حزب محافظه کار نیز همه گزینهها را مد نظر دارد.
گوردون براون، رهبر حزب محافظه کار، در مناظره انتخاباتی به نیک کلگ درباره خطر ایران هشدار داد و گفت: واقع بین باش نیک! چون ایران ممکن است سلاح اتمی داشته باشد و تو نمیتوانی در مقابل آن کاری از پیش ببری. در مقابل همه خطرهایی که از سوی کشورهایی مثل ایران و کره شمالی با آن مواجهیم واقع بین باش.
به اعتقاد مجید تفرشی، تحلیلگر مسائل سیاسی مقیم لندن، حزب کارگر تاکنون به پیروی از سیاستهای آمریکا سیاست چالشگرانهای را در مورد ایران دنبال کرده اما حزب محافظه کار تا حدی مایل به مماشات با ایران است.
به اعتقاد آقای تفرشی بخشی از این گرایش به دلیل سیاستهای کلی این حزب است و بخشی دیگر به واسطه نفوذی است که نورمن لموند بر سیاستهای این حزب دارد. چون آقای لموند علاوه بر این که شخصا علاقمند به بهبود روابط سیاسی و اقتصادی ایران و بریتانیاست، سالهای زیادی رئیس اتاق بازرگانی ایران و انگلیس بوده و همچنان نیز از چهرههای شاخص در میان سیاست مداران و نخبگان این کشور و مدافع بهبود روابط تهران و لندن است.
به اعتقاد این تحلیلگر سیاسی حزب لیبرال- دموکرات بریتانیا به جهت این که علاقمند رابطه انتقادی با آمریکاست در مورد ایران نیز مانند عراق نگاه انتقادی دارد و معتقد است که دولت بریتانیا مثل آمریکا با ایران دشمنی میورزد.
از دید آقای تفرشی این نگاه حزب لیبرال دموکرات بیشتر متوجه دو چالش هستهای و روابط ایران و فلسطین است اما در ارتباط با دیگر چالشهای ایران مانند بحثهای حقوق بشری و حقوق زنان این حزب سازش ناپذیرتر از دیگر احزاب رقیب خود با ایران است.
به گفته آقای تفرشی، بیشتر انتقاداتی که از نظر حقوق بشر، اقلیتها و زنان ایران در پارلمان بریتانیا مطرح میشود از سوی نمایندگان حزب لیبرال دموکرات بوده و دو حزب کارگر و محافظه کار در این موارد تنشهای کمتری با ایران دارند.
بحران روابط میان ایران و بریتانیا
روابط ایران و بریتانیا در سالهای بعد از انقلاب اسلامی دچار افت و خیز بسیاری بود. زمانی این رابطه به دلایلی مانند اتهام حمایت بریتانیا از عراق در جنگ با ایران و حمایت بریتانیا از سلمان رشدی هنگام صدور فتوای قتل او از طرف آیتالله خمینی، رهبر ایران، رو به تیرگی رفت، اما در دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی این روابط بهبود پیدا کرد.
اما بعد از انتخابات ریاست جمهوری ایران در خرداد ماهسال 88 و اعتراضها و ناآرامیهای پس از آن تنش سیاسی میان ایران و بریتانیا بالا گرفت و به دوباره تیرگی گرایید.
در همین زمان آیتالله علی خامنهای، رهبر ایران، در انتقاد از دخالت دولتهای خارجی در امور داخلی ایران دولت بریتانیا را «خبیث» نامید.
همچنین در اواخر دی ماه سال گذشته گروهی از نمایندگان مجلس ایران طرحی را در مورد کاهش رابطه ایران با بریتانیا به به کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس فرستادند.
به دنبال آن علاالدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ایران، با ارسال نامهای به سایمن گس، سفیر بریتانیا در ایران، دولت بریتانیا را متهم به «اظهارات مکرر و مداخلهجویانه مقامات بریتانیایی و تلاش برای نقض حاکمیت ملی جمهوری اسلامی ایران» کرد و راه اندازی شبکه بی.بی.سی فارسی را نمونهای از این «دخالتها» دانست.
اما سفیر بریتانیا در تهران در مصاحبه خود با بخش فارسی بی.بی.سی این ادعا را رد کرد و گفت: لندن مایل است برای حل برخی مشکلات مهم فراروی جهان با تهران همکاری کند. سفیر بریتانیا در تهران در گفتوگو با بی.بی.سی گفت: کشورش در این که چه کسی بر ایران حکومت میکند دخالتی ندارد.