نسخه آرشیو شده

احمدرضا احمدی شاعر زاده شده است
از میان متن

  • بعضی‌ها هم توی این دنیا هستند، که اساساً شاعرند، انگار از شکم مادر، شاعر بیرون آمده‌اند، حتی آدم فکر می‌کند، طرف گریه‌اش وقت تولد هم حتماً یکجور دیگری بوده، شاعرانه بوده مثلا. یکی از شاعرترین این شاعرها، احمدرضا احمدی است.
موضوع مرتبط

پنج‌شنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۰۷:۴۹ | کد خبر: 52633

حسین شیخ‌الاسلامی، روزنامه‌نگار و منتقد ادبی در یادداشتی که به مناسبت تولد هفتاد سالگی احمدرضا احمدی نوشته، می‌گوید او شاعر زاده شده است.

آدمها چند جور و چند دسته‌اند، بعضی‌ها ذاتا تاجرند، همه‌اش دنبال دو دو تا چارتا هستند، حتی وقتی با کسی رفیق می‌شوند، تو رفاقتشون هم همین حسابها را دارند.

بعضی دیگر، اساساً دانشمند هستند، یعنی هر اتفاقی برایشان می‌افتد، سعی می‌کنند، آن را تجزیه و ترکیب و بررسی کنند و عناصرش را دربیاورند، و بعد تازه تصمیم بگیرند که چه واکنشی به آن داشته باشند.

بعضی‌ها هم توی این دنیا هستند، که اساساً شاعرند، انگار از شکم مادر، شاعر بیرون آمده‌اند، حتی آدم فکر می‌کند، طرف گریه‌اش وقت تولد هم حتماً یکجور دیگری بوده، شاعرانه بوده مثلا. یکی از شاعرترین این شاعرها، احمدرضا احمدی است. او که یکی از بزگترین شاعران معاصر تاریخ ادبیات ماست، با شعر عجین شده، انگار شاعر زاده شده است، و حالا که تا چند روز دیگر، یعنی سی‌ام اردیبهشت، به سلامتی هفتمین دهه‌ زندگیش را به پایان می‌رساند و وارد دهه‌ هشتم زندگیش می‌شود، همانقدر شاعر است، که پنجاه سال پیش و وقتی وارد سومین دهه‌ زندگیش می‌شود، و همین شاعرانگی است که او را تا این حد دوست‌داشتنی و در تاریخ ادبیات ما ماندگار کرده است.

خوبی دیگر احمدرضا احمدی اینست که همانقدر که برای بزگتر‌ها، شاعر است، وقتی برای کوچکترها می‌نویسند نیز شاعرانه می‌نویسد، به همین خاطر هم، همین امسال نامزد دور نهایی جایزه‌ هانس‌کریستین اندرسن بود، که تا روزهای آخر هم خیلی از صاحبنظران احتمال می‌د‌‌ادند او برنده‌ی نهایی جایزه باشد.‌


اینها را نوشتم که بگویم کتاب «سه گلدان» که به تازگی به قلم او و توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شده است، کتابی خواندنی است، چون یک شاعر، با این مشخصات و ویژگی‌ها، به سراغ موضوع داغ و جنجالی، مثل جنگ رفته و خواسته است از زاویه‌ دید خود، یکجور که برای مخاطبان کم‌ سن و سالش هم فهمیدنی باشد، جنگ را تصویر کند.

قصه‌ کتاب، ماجرای سه گلدان است، یک گلدان گل لادن، یک گلدان گل نرگس و یک گلدان گل شمعدانی، این سه گلدان، هر کدام به دست یک کودک سپرده شده تا در زمان جنگ از آنها محافظت شود، در طول داستان، این سه گلدان، ماجراهای متفاوتی را از سر می‌گذرانند تا در نهایت، در کنار هم، آرام بگیرند.

از مهمترین نکته‌های کتاب، زبان فوق‌العاده‌ احمدرضا احمدی است، وقتی قرار باشد، متنی از یک شاعر بخوانیم، البته طبیعی است که انتظار زبان آن متن خوب و خواندنی باشد، اما می‌خواهم بگویم زبان این کتاب، و کلا زبان احمدرضا احمدی، حتی از انتظار طبیعی ما از یک شاعر هم بهتر است، جوری که وقتی متن او را می‌خوانی، انگار پدربزرگ خودت، یا عموی بزرگت مثلا، نشسته با دقت، واژه‌ها و عبارتهایی که می‌داند به گوش تو آشناست و دوستشان داری را انتخاب کرده، یکجوری که توی ذوقت نزد، کنار هم گذاشته و حالا داستانی را با استفاده از آنها برایت تعریف می‌کند، می‌خواهم بگویم وقتی کتاب داستان آقای شاعر را می‌خوانی، حس آشنایی می‌کنی با او، و این به خاطر زبانی است که این کتاب دارد.

مجموع آنچه گفتم، این نتیجه را می‌دهد که خواندن این کتاب را، نه فقط برای کودکان و نوجوانان، بلکه برای عموم کسانی که به ادبیات و شعر معاصر علاقه‌مند هستند، توصیه کنم، ترکیب نگاه شاعرانه‌ی حمدرضا احمدی، موضوعی عاطفی و دردناک مثل جنگ، و زبانی زیبا و سرراست، به علاوه‌ی ویژگیهای فنی مناسب و مطلوب کتاب، از جمله تصویرسازی‌های منحصر به فرد آن، کتاب را به یکی از کتابهای خواندنی و موفق سالهای اخیر ادبیات کودک ایران تبدیل کرده است، حواستان باشد آن را از دست ندهید.
راستش را بخواهید، هیچکدام از کتابهای آقای شاعر حرف ندارد، این را از من داشته باشید. 

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی