صفورا نیری، شاعر کودک و نوجوان در یادداشتی که برای نشریه گل آقا برای هفتاد سالگی احمدرضا احمدی نوشته میگوید او چندین گوشه از قلب کودکیاش را حفظ کرده اس.
اردیبهشت، ماه زیبایی است. وقتی بخواهم بگویم چیزی در نهایت خوبی است؛ میگویم: اردیبهشتی است.
«احمدرضا احمدی» در این اردیبهشت، پا به هفتاد سالگی میگذارد اما دوست نزدیك او «پاشا» سنی دور و بر هفتسالگی دارد.همین است كه من میتوانم درباره احمدرضا احمدی برای شما بچهها بنویسم.
یك فیلسوف چینی (بد نیست بدانید كه فیلسوفهای چینی، مثل بقیه اجناس چینی، همیشه قلابی نیستند) میگوید: «انسان فرزانه كسی است كه گوشهای از قلب كودكیاش را حفظ كرده باشد.»
من به جرأت میتوانم بگویم كه «احمدرضا احمدی» چندین گوشه از قلب كودكیاش را حفظ كرده است. كسی كه از جوانی برای بچه ها كار كرده و كتاب نوشته، و همین الآن هم دوستی بچهها را به مصاحبت بزرگترها ترجیح میدهد، حتماً قلبش جور دیگری است.
اگر اشتباه نكنم اسم اولین كتابی كه برای بچهها نوشت، این بود: «من حرفی دارم كه فقط شما بچهها باور میكنید» و همین حالا هم او حرفهایی دارد كه فقط شما بچهها باور میكنید و شما هم حرفهایی دارید كه او از ته دل باور میكند.
اگر از من بخواهید كه فوراً یك صفت مشخص احمدرضا احمدی را برایتان بگویم، میگویم: خیلی باهوش است. آنقدر كه تیزهوشیاش باعث میشود طرف مقابل او، دست و پایش را گم كند.
با آن طنز خاص خودش، همیشه حرفی تازه برای خنداندن و به فكر واداشتن دیگران دارد، حتی وقتی كه غمگین و آزرده باشد.
احمدرضا احمدی عاشق مادرش بوده و هست. هنوز هم در لحظههای درد و ناراحتی، مادرش را صدا میزند.عاشق همسرش شهره و دخترش ماهور هم هست.عاشق گلهای شمعدانی هم هست. عاشق زیبایی میوهها و درختان و گلها هم هست. عاشق باریدن باران هم هست...
گرچه چشمهای غمگینی دارد، گرچه ماهی دوسه بار پیش پزشك میرود، گر چه درد دیگران آزارش میدهد و آسان به گریه میافتد، اما با بچهها كه باشد، خوشحال است. برای بچهها، به زبان خودشان مینویسد، با بچهها، به زبان خودشان حرف میزند و هم قد خودشان میشود.
فكر میكنم حالا میتوانیم بگوییم: احمدرضا اردیبهشتی است. بیشك، احمدرضا اردیبهشتی است.