نسخه آرشیو شده

شاعر زنده؛ روشنفکر حی و حاضر
از میان متن

  • از آغاز دهه 40 روشنفکری معاصر ما با وجود شاعران بزرگ و هنرمندان تراز اول به صورتی شاید زنده‌تر حرکت خود را پی‌گرفت. احمد رضا احمدی نیز که از دهه 40 در فرهنگ ما حضور جدی دارد خود را به عنوان شخصیت ناسازگار معرفی‌کرد.
موضوع مرتبط

آیدین آغداشلو
پنج‌شنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۰۷:۴۸ | کد خبر: 52635

آیدین آغداشلو در بزرگداشت احمدرضا احمدی می‌گوید او یکی از مستقل‌ترین روشنفکران تاریخ روشنفکری ایران در پنجاه سال اخیر است.

ادای دین به بزرگان چندان با تاریخ روشنفکری گذشته ما سازگاری نیست و در این میان بسیاری از روشنفکران شکوه داشتند از اینکه هرگز حق آن‌ها به جا آورده‌نشده‌است.

حتی بسیاری از روشنفکران ایرانی روزهای خوش و توفیق‌شان را ندیده‌اند. برخی نیز روزگارشان را با توطئه سکوت گذرانده‌اند. در این میان بسیاری نیز به غلط و نا به جا مورد تحسین قرار گرفتند.

روشنفکری ایرانی در کنار جلال و عظمت و کارهای ارزشمندی که تاکنون به انجام رسانیده‌است نقاط ضعفی نیز داشته که یکی از آنها بی اعتنایی به برخی از هنرمندان و روشنفکران است.

اما من بسیار خوشحالم که در سال‌های گذشته احمد رضا احمدی و شعرش مورد توجه قرار گرفته است. من تاکنون بیش از 10 مقاله درباره شعر او نوشته‌ام.

احمد رضا احمدی با طنزش، حضور زنده و ذهن بازکاونده و شگفت انگیزش، زمینه وسیع و گسترده‌ای را برای ثبت خاطره در ذهن کسانی که او را می‌شناسند به‌ وجود آورده‌است و به مرور با نقل سینه به سینه این خاطرات، می‌توانند احمد رضا احمدی را تبدیل به یک اسطوره کنند.

ترجیح می‌دهم این چند کلمه را اختصاص بدهم به اهمیت احمد رضا احمدی به عنوان یک روشنفکر تراز اول، یک روشنفکر حی و زنده، که حداقل از آغاز دهه 40 شمسی در تمام جریان‌های فرهنگی این مملکت حضور دائمی و مستمر داشته و هیچ لحظه‌ای مردم‌اش را ترک نکرده، چه به معنای منزوی شدن و چه به معنای این که از جایی به جای دیگر سفر کند.

من احترام بسیار زیادی از این حیث برای او قائلم. مساله حضور زنده شاعر در میان مردمش و پاسخگو بودنش و نوازشگر بودنش بحثی است که در تاریخ روشنفکری ما مغفول مانده‌است.

از آغاز دهه 40 روشنفکری معاصر ما با وجود شاعران بزرگ و هنرمندان تراز اول به صورت شاید زنده‌تری حرکت خود را پی‌گرفت. احمد رضا احمدی نیز که از دهه 40 در فرهنگ ما حضور جدی دارد، خود را به عنوان شخصیت ناسازگار معرفی کرد.

شخصیتی که اهل معامله و دنباله رو نبود و خود در عنفوان جوانی، در لحظه شکوفایی، راه گشا نیز بود و جریانی را در شعر امروز ایران آغاز کرد که ثمرات پر‌باری برای ما داشته و خواهد‌داشت. جریانی که پیش از او زیر بار توطئه تحقیر و تمسخر مدفون مانده‌بود.

باید به شاعر دیگری به نام هوشنگ ایرانی اشاره کنم که او هم دارای همه صفاتی بود که احمد رضا احمدی دارا است اما او هم مانند بسیاری از روشنفکران ما در مقطعی شروع به فعالیت کرد که بارها مورد استهزا قرار گرفت و در نهایت خودش تصمیم گرفت راهش را ادامه ندهد.

بی شک احمدرضا احمدی شاعری نیمایی سرا نیست او همانند هر هنرمند دیگری از مسیرهای کوبیده شده در شعر استفاده کرد تا به مسیر اصلی شعر خودش برسد. اگر زمانی قرار باشد که نسب نامه او را ترسیم کنیم او در جایگاه بالاتر و بهتری خواهد ایستاد.

او هنرمند آوانگارد و پیشرویی بود و تمام فشارهایی که بر او وارد می‌شد را تحمل کرد. این موضوع از سخت جانی او ناشی نمی‌شود او با عزت نفسی که داشت توانست به چنین جایگاهی برسد.

به همین دلیل من احمد رضا احمدی را یکی از مستقل‌ترین روشنفکران تاریخ روشنفکری ایران در 50 سال اخیر می‌دانم.

احمدرضا شاعری است که توانسته جهان را به تعریف و تعبیر خودش در آورد و آن را با دیدگان خودش تماشا کند.

وقتی درباره احمدرضا احمدی فکر می‌کنم این منظره را می‌بینم که او پشت پنجره‌ای در حالی که دست‌هایش را به پشت‌اش تکیه داده، ایستاده و به بیرون نگاه می‌کند.

پنجره‌‌ای از طبقات بالای یک عمارت رفیع. او از این تماشا تنها بخشی را با زمزمه‌های طولانی و طلایی برای ما بازگو می‌کند.

این که شعر او سیاسی است یا اجتماعی، تغزلی است یا فقط از درون خودش به ما آگاهی و اطلاعات می دهد، بحث بسیط و گسترده‌ای است که در این نوشته فرصت آن نیست.

احمد رضا انسانی است که فقط به نگاه کردن اکتفا نمی‌کند، مثل هر هنرمند بزرگی زمزمه‌اش را به ما هدیه می‌کند.

با این زمزمه هستی حیات ما را بارور می‌کند. من به عنوان یک دوست چندین ساله بسیار از او آموخته‌ام. او با وجودش و شعرهایش سختی‌های زندگی را برای من آسان کرده‌است.

من هر وقت نیاز داشته باشم رای تاییدی بگیرم به سراغ شعرهای سعدی و احمد رضا احمدی می‌روم. آثار این دو شاعر جز کتاب‌های بالینی من هستند.

جایگاه احمد رضا در شعر معاصر ایران در کنار تمام جریان‌های شعری غریب، جایگاه یگانه‌ای‌است. شعر او به صورت مستقل و ناب مسیر خود را پی‌گرفته‌است.

این چنین است که وقتی درباره روشنفکران مستقل صحبت می‌کنم، به هنرمندی اشاره می‌کنم که با تمام وجود در تمام مراحل زندگیش شعرش را دنبال کرده است.

چیزی که همیشه برای من مجهول مانده، این است که احمد رضا در زندگی شخصی و اجتماعی‌اش همواره شوخ و اهل طنز است اما او هرگز از طنز در شعرش به عنوان یک اسلحه استفاده نکرده‌است.

او در شعرش به ویژه در شعرهای سال‌های اخیرش بسیار جدی و مغموم است.

گاهی فکر می‌‌کنم آیا شعر او و زندگی‌اش دو راه مختلف را پی‌گرفته‌اند. اما گمان نمی‌کنم چرا که او همان گونه که زندگی کرده شعر گفته‌است.

حوزه‌ای که او در آن کار می‌کند بخش درونی‌تری را در بر می‌گیرد که در لحظه تکوینش رو به بیرون ندارد، از این رو شعر احمد رضا احمدی جدی و مغموم است.

به هر تقدیر امیدوارم که احمد رضا احمدی زندگی طولانی، با سعادت و پر‌باری داشته‌باشد و کتاب‌های ارزشمندی برای ما به ارمغان بیاورد.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

صفا

سپاس از کار بسیار زیبایی که کرده اید
متن ها - به ویژه در این ویژه نامه احمدرضا احمدی - سرشار از ایراد نگارشی ست.
خوب است که دقت بیشتری از این زمینه شود

سپاس مجدد

صفا | ۳۰ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۰۹:۳۹
صفحه 1 از 1 صفحه
آگهی