احمد سیف استاد اقتصاد در لندن در یادداشتی که برای مردمک نوشته، آمارهای مطرح شده از سوی مسئولان دولتی را در مورد نرخ رشد اقتصادی ایران با چالش میکشد.
به گفته معاون اقتصادی بانک مرکزی رشد اقتصادی ایران در سال 87 بدون نفت نیم درصد و با نفت 0.8 درصد بوده است. اگرچه او از اختلاف با وزرات صنایع بر سر این آمار سخن گفت ولی توضیح بیشتری نداد.
به گمان حسین قضاوی دلیل رشد پایین اقتصاد علاوه بر رشد منفی بخش نفت، کمبود بارندگی درسالهای 86 و 87 بود که موجب شد تا بخش نفت و کشاورزی درایران با کاهش رشد روبرو شده و رشد اقتصاد را کاهش بدهند.
درهمین زمینه او از کاهش هزینه مصرف خانوارها و همچنین کاهش سرمایه گذاری بخش خصوصی در بخش مسکن خبر داد. اگرچه رشد سرمایه گذاری دربخش مسکن درسالهای 86 و 87 همه نشانههای یک رشد بادکنکی را نشان میدهد- به ترتیب 75 درصد و 64 درصد ولی در نه ماه اول سال 88 این سرمایه گذاری با کاهش 7.1 درصدی روبرو شده است.
یک نکته جالب دیگر درسخنان معاون اقتصادی بانک مرکزی این است که درشرایطی که هزینه مصرفی کاهش داشته و دربازار با کاهش تقاضا روبرو بودهایم ولی 22 شرکت فعال دربورس تولیدات خود را 93 درصد افزایش دادهاند که که به گفته ایشان «کالاهای ساخته شده به جای فروش در بازار به انبار رفته است».
یک نکته دیگر هم که به گمان من نشانه نزول فعالیتهای تولیدی درایران است این که قیمت واحد صادرات غیر نفتی ایران با 143 دلار کاهش به کمتر از 440 دلار رسیده است.
این که رشد اقتصاد ایران دراین سالها به واقع به چه میزان بود معمائی است که راه حل ساده و سرراستی ندارد.
در بالا رقم رشد اقتصاد ایران درسال 1387 را خواندهاید. مدتی پیش آقای احمدی نژاد ادعا کرده بود که رشد اقتصادی ایران در 1387 بیش از 6.9 درصد بوده و بعد وقتی خبرنگاران از آقای حسینی، وزیر اقتصاد، درباره ادعای آقای احمدی نژاد که با ارقام بانک مرکزی نمیخواند، پرسیدند، وی با بیان اینکه «هیچ کس آمار تولید نمیکند» در توضیح رقم اعلام شده از سوی رئیس دولت به آمار رسمی بانک مرکزی درباره ششماهه نخست سال 87 و نه کل سال استناد کرد.
وزیر اقتصاد گفت: در شش ماهه اول سال 87 رشد بخش صنعت 4.7 درصد و رشد بخش خدمات 9.5 درصد بوده است كه این دو رشد نرخ در دنیا كمنظیر است.
ممکن است این گونه بوده باشد ولی نمیدانم وزیر اقتصاد از کدام منبع آماری حرف می زند چون آمارهای رسمی بانک مرکزی ادعای وزیر اقتصاد را تائید نمیکند.
در شماره 57 نشریه «روندهای اقتصاد» (economic trends)، تولید ناخالص داخلی ایران در شش ماهه اول سال 1387 معادل 270020 میلیارد ریال بود که در مقایسه با شش ماه اول سال 1386 نشان دهنده رشد 2.7 درصدی است، نه رقمی که آقای احمدی نژاد به دست داده و بوسیله آقای حسینی هم تائید شده است.
و اما برای این که سر از رمز و راز این معما دربیاوریم بد نیست یک تصویر کلی از اقتصاد از سال 1384 به این سو به دست بدهم.
بر اساس نشریه رسمی بانک مرکزی که مشخصاتش را به دست دادهام مشاهده میکنیم که در چهارسال گذشته یعنی از سال 1384 تا پایان نیمه سال اول سال 1388 ایران از صادرات نفت و گاز 310.5 میلیارد دلار درآمد داشته که میانگین سالانهاش 69 میلیارد دلار میشود.
درطول همین مدت اندکی کمتر از 250 میلیارد دلار کالا وارد ایران شده است. درهمین جدول مشاهده میکنیم که تراز خدمات هم برای این مدت نزدیک به 35 میلیارد دلار منفی بوده است. کل صادرات غیر نفتی ما دراین دوره نیز نزدیک به 69 میلیارد دلار است. به عبارت دیگر برای هر دلار صادرات غیر نفتی ایران بیش از چهار دلار واردات داشته است.
برای کل دوره، تراز منفی تجارتی ایران درکل نزدیک به 181 میلیارد دلار بوده که میانگین سالانه اندکی از 40 میلیارد دلار بیشتر میشود.
واردات منهای صادرات غیر نفتی- ارقام به میلیون دلار
اگر تراز منفی بخش خدمات را اضافه کنیم میانگین سالانه تراز منفی تجارتی ایران اندکی کمتر از 48 میلیارد دلار خواهد شد. برای سال 1384 تراز منفی تجارتی ایران- یعنی واردات منهای صادرات غیر نفتی- نزدیک به 33 میلیارد دلار بود.
برای این سال تراز منفی بخش خدمات هم 6.2 میلیارد دلاربود. ولی برای سال 1387 این تراز منفی نزدیک به 50 میلیارد دلار شد.
اگر در نظر داشته باشیم که تراز منفی بخش خدمات هم دراین سال بیش از 8.8 میلیارد دلار بود، کل تراز منفی برای همین یک سال 58.8 میلیارد دلار میشود که رقم چشمگیر و نگران کنندهای است.
به سخن دیگر، شاهد افزایشی معادل 17 میلیارد دلار (با درنظرگرفتن بخش خدمات، 19.6میلیارددلار) درکسری تراز پرداختهای کشور هستیم. جالب این که تراز منفی تجارتی ایران در همه این سالها افزایش داشته است. در این بررسی از خدمات چشم پوشیدهام.
البته افزایش این تراز منفی نباید تعجب آور باشد چون در همه این سالها میزان رشد صادرات غیر نفتی از رشد واردات به ایران بسیار کمتر بوده است.
ارقام به میلیون دلار( بخش خدمات را در نظر نگرفته ام)-رشد به نسبت سال قبل
رشد صادرات و واردات نسبت به سال قبل
حتی برای شش ماه اول سال 1388 کسری تراز تجارتی ایران برای سه ماه اول 9726 میلیون دلار و برای سه ماه دوم نیز با 10.5 درصد افزایش به 10749میلیون دلار رسید.
برای این که اهمیت این آمارها روشن تر شود باید به وضعیت تولید هم دراقتصاد ایران توجه کنیم. برای این منظور توجه شما را به آمارهائی که درنشریه دیگر بانک مرکزی جمهوری اسلامی بررسی سالیانه 1387 آمده است جلب میکنم.
این که درسال 1387 میزان کسری تراز پرداختهای کشور به 50 میلیارددلار میرسد نباید دراکثریت مطلق این موارد هم چنین شاهد کاهش میزان تولید به هکتار هم بودهایم. چون همان طور که مشاهده میکنیم درصد کاهش تولید از درصد کاهش سطح زیر کشت بیشتر است.تعجب برانگیز باشد چون از سیزده قلم تولیدات کشاورزی به غیر از سیب زمینی، تولید دیگراقلام به شدت کاهش یافته است. بیشترین کاهش درتولید چای بود که از 165.6 تن در 1386 به 27 تن در1387 رسید و بعد از آن شاهد کاهش 66درصدی در تولید جغندر بودیم. دراین جدول میزان کاهش را بر اساس نشریه «Annual Review» به درصد به دست داده ام.
میزان کاهش تولید به درصد | ||
درصد کاهش در | درصد کاهش تولید | درصد کاهش سطح زیر کشت |
گندم | 49.9 | 27.3 |
جو | 50.1 | 34.8 |
برنج | 18 | 14.4 |
ذرت | 25.3 | 21.9 |
پنبه | 6 | 0.5 |
چغندر | 66.2 | 66.2 |
نیشکر | 41.7 | 0.6 |
چای | 83.7 | - |
حبوبات | 45.5 | 27.3 |
سیب زمینی | 15.2 افزایش | 17.8 افزایش |
پیاز | 8.2 | 14.8 |
پسته | 51.2 | - |
ولی آن چه که به گمان من نگران کننده است کاهش درسطح زیر کشت است. درحال حاضر پاسخ این پرسش را نمیدانم که دلیل این کاهش چشمگیر سطح زیر کشت گندم، جو و برنج و از این سه مهم تر چغندر آیا خشکسالی و بلایای طبیعی است – یعنی آیا این کاهش موقتی است - یا این که واردات بی رویه این محصولات موجب شده که عاملان اقتصادی درگیر این تولیدات عطایش را به لقایش بخشیده و به شهرها مهاجرت کرده باشند.
با آن چه از مقوله واردات شکر و برنج میدانیم بعید نیست که این کاهش دائمی بوده باشد.
البته درهمین نشریه از سرمایه گذاری براساس جواز واحدهای صنعتی هم آمارهائی به دست دادهاند که از 24 رشته در 20 رشته با کاهش چشمگیرسرمایه گذاری روبرو بودهایم. بیشترین کاهش درصنایع سازنده رادیو، تلویزیون و ابزارهای ارتباطی بود که درسال 1387 به نسبت سال 1386 شاهد کاهشی معادل 80.8 درصد بوده ایم.
درجدول زیر فقط از چند نمونه چشمگیر اطلاعاتی به دست می دهم.
کاهش جوازسرمایه گذاری در1387 به نسبت سال 1386به درصد
وضعیت بخش کشاورزی و صنعت را به اختصار مشاهده کردیم. و اما ازبخش نفت، اگرچه با تداوم بحران جهانی بعید است که شاهد تحولات چشمگیری دربازارهای نفتی باشیم ولی بد نیست یادآوری نمایم که کل درآمد ایران از گاز و نفت درسال 1386 نزدیک به 82 میلیارددلار بود ولی برای نیم سال اول سال 1388 میدانیم که کل درآمد ایران از گاز و نفت اندکی بیشتر از 31 میلیارددلار بوده است.
به دلایلی که من از آن بی خبرم درآمد ایران از صادرات نفت و گاز به تساوی درفصول مختلف سال تقسیم نمیشود. مثلا برای سال 1386 از آمارهای بانک مرکزی میدانیم که 70 درصد درآمدها در نیم سال اول به دست آمده است- یعنی کل درآمد ایران از صدور نفت و گاز در6ماه اول سال 1386حدودا 57.5 میلیارددلار بود-
حال اگر فرض کنیم که درآمد ایران درسال 1388 هم از همان الگوی سال قبل تبعیت می کند، به نظرم پیش بینی درآمد ایران از نفت و گاز درسال 1388 بین 44 تا 45 میلیارددلار خواهد بود.
اگرچه این را هم می دانیم که میزان واردات به ایران درنیم سال اول 1388 به نسبت نیم سال اول سال 1387 معادل 5.9میلیارددلار کاهش یافته است ولی با این وصف، اگر این پیش بینی من درباره درآمدهای نفتی سال 1388 درست دربیاید به احتمال زیاد ایران برای تامین مالی واردات خود با یک مشکل جدی مالی روبرو خواهد شد. چون اگرهمان الگوی وارداتی سال قبل تکرار شود- که با وجود کاهشی که درتولیدات صنعتی و کشاورزی مشاهده کرده ایم، محتمل است- درآن صورت کل واردات به ایران اندکی از 57میلیارددلار بیشتر خواهد بود که 12تا 13 میلیارددلار از کل درآمدهای ایران از صدورنفت و گاز بیشتر است.
به عنوان جمع بندی باید اشاره کنم که از سال 1384 تا پایان نیم سال اول سال 1388 ایران از صدورنفت و گاز و صادرات غیر نفتی خود نزدیک به 380میلیارددلار درآمد و برای واردات کالا و خدمات نیز معادل 285میلیارددلار هزینه داشته است.
به عبارت دیگر، باید برای این دوره 95 میلیارد دلار مازاد ارزی در«صندوق ذخیره ارزی» موجود باشد. اگرچه درباره این صندوق اطلاعات قابل وثوق نداریم ولی به ظن قاطع میتوان ادعا کرد که چنین ذخیرهای وجود ندارد.
یعنی میخواهم براین نکته تاکید کنم در این دوره که درآمد ایران از صدورنفت و گاز از کل واردات به ایران بیشتر بود، درته دیگ ذخیره ارزی ما چیزی باقی نمانده است در حالی متوسط سالیانه مازاد با درنظر گرفتن همه این اقلام سالی بیش از 21 میلیارد دلار بوده است.
با این حساب، وای به روزگار اقتصاد ایران اگر درآمدش از صدورنفت و گاز از میزان وارداتش کمتر باشد. دیگر از پی آمدهای اقتصادی مخرب تحریمهائی که به قرار دردست نهائی شدن است دیگر چیزی نمیگویم.
نيم در صد بوده