یک مطالعه تحلیلی جدید در آمریکا نشان میدهد که دانشجویان نسل جدید این کشور نسبت به گذشته کمتر تلاش میکنند تا دیگران را درک کنند و احساس نرم و ملایم نسبت به آنها داشته باشند
یک مطالعه فراتحلیلی از تحقیقات گذشته نشان میدهد که دانشجویان کنونی آمریکا در مقایسه با گذشته همدلی کمتری نشان میدهند.
این مطالعه که در نشست سالیانه انجمن علوم روانشناختی آمریکا در بوستون ارائه شده است نشان میدهد که دانشجویان کنونی نسبت به دانشجویان بیست یا سی سال پیش کمتر تلاش میکنند تا خود را جای دوستانشان بگذارند و آنها را درک کنند یا احساس نرم و مهرآمیز و دغدغه نسبت به افراد کمشانستر در زندگی داشته باشند.
همدلی به معنای توانایی فهم درست دیگری است، بهطوریکه فرد بتواند دقیقا خود را جای دیگری بگذارد و مساله را از دریچه چشم او ببیند، بدون اینکه نظرات و دیدگاههای خود را در نظربگیرد.
به طور کلی فهم دیدگاه دیگری به خصوص دیدگاه مخالف زمانی میسر میشود که فرد بتواند نظرات، افکار و نیازهای خود را موقتا کنار بگذارد، قضاوت نکند و توجه کامل خود را به دیگری دهد، به حرف او فعالانه گوش دهد و تلاش کند احساس و افکار او را به درستی منعکس کند.
محققان این مطالعه اطلاعات مربوط به میزان همدلی را در میان تقریبا 14 هزار دانشجو در طی سی سال گذشته بررسی کردهاند.
سارا کنراث، محقق انستیتوی تحقیقات اجتماعی دانشگاه میشیگان در باره نتایج این مطالعه گفته است: ما شاهد بزرگترین کاهش در میزان همدلی دانشجویان پس از سال 2000 بودهایم.
دانشجویان امروز تقریبا 40 درصد کمتر از همسنوسالهای خود در بیست یا سیسال گذشته دارای احساس همدلی هستند.
کنراث که به همراه دو دانشجو این پژوهش فراتحلیلی را انجام داده یافتههای 72 مطالعه پیشین در باره همدلی دانشجویان را در فاصله سالهای 1979 تا 2009 را ترکیب کرده است. در همه این مطالعات از آزمونهای استاندارد برای اندازهگیری این ویژگی شخصیتی استفاده شده است.
این مطالعه نشان میدهد که دانشجویان آمریکایی به اندازه گذشته همدلی نشان نمیدهند و کمتر حاضرند تلاش کنند خود را جای دیگران بگذارند و آنها را بهتر درک کنند یا احساس دغدغه و مهرآمیز نسبت به افراد کمشانستر یا با خوشبختی کمتر داشته باشند.
مردم نیز شاهد کاهش مهربانی و کمک به دیگران هستند
کنراث در تحلیلی جداگانه اما مرتبط با این موضوع یافت که مردم عادی آمریکا نیز شاهد تغییرات پیشآمده در میزان مهربانی و کمک به دیگران در طول این مدت زمان بودهاند.
او که در دانشکده روانپزشکی دانشگاه روچستر نیز کار می کند در این زمینه گفت که بسیاری از مردم، دانشجویان کنونی را که گاه «نسل من» نامیده میشود به عنوان یکی از خودخواهترین، خودشیفتهترین، رقابتجوترین و فردگراترین و در عین حال مطمئنترین نسبت به خود در تاریخ معاصر میشناسند.
یکی از محققان میگوید «جای شگفتی نیست که چنین تاکید فزایندهای روی «خود» با کاهش ارزش و اهمیت دیگران همراه میشود.»
چرا همدلی در جوانان کاهش مییابد؟
کنراث و همکارانش اگرچه دلایلی را در این زمینه مطرح میکنند اما امیدوارند در تحقیقات آینده بتوانند آنها را بهتر شناسایی کنند.
گسترش رسانه ها و استفاده گستردهتر از آنها یکی از عوامل موثر مطرح شده از سوی محققان است. کنراد میگوید که مردم آمریکا در مقایسه با سی سال پیش سه برابر بیشتر در معرض اطلاعات غیرمرتبط با کار خود است.
از طرف دیگر نسل دانشجویی کنونی از نظر محتوای رسانهای عمدتا با بازیهای ویدئویی بزرگ شده است.
او تصریح میکند که مطالعات بسیاری از جمله تحقیقات دانشگاه میشیگان نشان میدهند که مواجهه با رسانههای خشن مردم را نسبت به درد دیگران بیحس میکند.
طلوع جدید رسانههای اجتماعی در اینترنت نیز در سقوط همدلی نقش دارد.
یکی از محققان مطالعه حاضر در این زمینه میگوید راحتی داشتن «دوستان» اینترنتی باعث میشود که مردم این توانایی را داشته باشند تا به هنگام مکالمه هر زمان که احساس کنند نمیخواهند به مشکلات دیگران پاسخ گویند بتوانند آن را قطع کنند و به تدریج بیاموزند که با افراد به طور مستقیم روبهرو نشوند.
ضمنا فضای رقابتجویی شدید و انتظارات بیش از حد نسبت به موفقیت نیز به مجموعه این دلایل اضافه میشود؛ محیط اجتماعی که علیه حرکت کند عمل میکند و علیه گوش دادن به کسی است که نیاز به کمی همدلی دارد.
تحقیقات مختلف در زمینه همدلی نشان میدهد که این ویژگی شخصیتی اجتماعی مثبت میتواند در کودکان کاملا آموخته شود و شیوههای مختلفی برای آموزش همدلی به کودکان پیشنهاد شده است.