نسخه آرشیو شده

«منشور جنبش سبز، مانیفست دموکراسی است»
عکس از موسی هاشم زاده
از میان متن

  • عباس میلانی: میرحسین موسوی درعین حال که تاکید می‌کند، دین در آینده ایران حضور دارد اما به‌طور آشکار طرفدار استقلال نهادهای دینی از نهادهای حکومتی است.
مردمک
چهارشنبه ۰۲ تیر ۱۳۸۹ - ۰۸:۳۸ | کد خبر: 53666

عباس میلانی، تحلیلگر مسائیل ایران، در مقاله‌ای در روزنامه وال استریت جورنال، منشور جنبش سبز میرحسین موسوی را تحلیل کرده است.

رئیس مرکز مطالعات ایران در دانشگاه استنفورد آمریکا می‌گوید: بسیاری از ناظران خارج از کشور، پیام میرحسین موسوی به طرفداران خود برای شرکت نکردن در مراسم نخستین سالگرد انتخابات جنجالی ریاست جمهوری دوره دهم را، ناقوس مرگ جنبش سبز دانستند.

عباس میلانی در مقاله‌ای در روزنامه آمریکایی وال استریت جورنال نوشت: دو روز پس از سالگرد انتخابات، آقای موسوی بیانیه‌ای منتشر کرد و آن را «منشور جنبش سبز» نامید که اگرچه مطبوعات غرب به این بیانیه توجهی نشان ندادند، اما ناگفته‌های پیام آن قابل توجه است. 

چند روز پیش از نخستین سالگرد انتخابات 22 خرداد، میرحسین موسوی و مهدی کروبی که از رهبران مخالف دولت شناخته می‌شوند، مردم را به تظاهرات خیابانی در سالگرد انتخابات فراخواندند، اما در آستانه روز سالگرد، دعوت خود را پس گرفتند.

آقای میلانی معتقد است که منشور جنبش سبز میرحسین موسوی شدیدترین انتقاد او از وضعیت موجود کشور است که در آن حکومت ایران را «فساد نهادینه‌ای» معرفی کرده که پشت پرده‌های قدیس‌نمایی را نمایان کرده است.

این پژوهشگر می‌گوید که آقای موسوی در این منشور، این واقعیت را به باد انتقاد می‌گیرد که ایران بزرگ‌ترین آمار اعدام را دارد و به این حقیقت اشاره می‌کند که ذخایر ملی کشور توسط مقام‌های حکومتی تاراج شده است.

به گفته وی، آقای موسوی درعین حال در این منشور برخی راهکارها و اهداف شفاف جنبش دموکراتیک خود را پیشنهاد داده است زیرا او به‌طور آشکار، خود و جنبش سبز را در سنت یک‌صد سال اخیر ایران قرار داده است که طرفدار مدرنیته، دموکراسی، سکولاریزم و حاکمیت قانون است.

جنگ قدرت تاریخی

آقای میلانی براین باور است که در صد سال اخیر، جنگ سیاستمداران ایرانی میان دو دسته بوده؛ افرادی که طرفدار حاکمیت مردم به عنوان تنها مرجع مشروع کشور بوده‌اند و افرادی که معتقد به مشروعیت خدایی هستند.

این تحلیل‌گر مسائل ایران دراین باره توضیح می‌دهد: نخستین بار جنگ میان این دو دسته در سال 1950 نمایان شد، زمانی که در اولین قانون اساسی ایران قدرت قانونگذاری پادشاه را که تا آن زمان یک «هدیه الهی» بود و شاه ادعای «سایه خدا در زمین» را داشت، محدود کرد.

به گفته وی، آیت‌الله خمینی در سال 1979 و اکنون آیت‌الله خامنه‌ای و فلسفه ولایت فقیه که ادعا می‌کند تنها یک فقیه تا زمان ظهور امام دوازدهم جانشین او است، طرفداران قدرتمند مشروعیت الهی هستند.

آقای میلانی درعین حال به رویکرد میرحسین موسوی اشاره می‌کند که در بیانیه‌اش نوشته بود: جنبش سبز چیزی نمی‌خواهد جز حاکمیت مردم و هدف نهایی جنبش در برابر حکومتی که قانون‌شکن است و قانون را تحقیر می‌کند، یک انتخابات آزاد و سالم است.

به باور نویسنده، آقای موسوی استدلال می‌کند که تنها راه مردم برای رسیدن به پیروزی، حفظ و تداوم یک جنبش گسترده و دموکراتیک است که فراگیر، تکثرگرا و مخالف با انتقام و خشونت باشد و به گفت وگو و بخشش تمایل داشته باشد.

آقای میلانی می‌گوید: میرحسین موسوی درعین حال که تاکید می‌کند، دین در آینده ایران حضور دارد اما به‌طور آشکار طرفدار استقلال نهادهای دینی از نهادهای حکومتی است.

جدایی دین از حکومت

به تعبیر عباس میلانی، این تاکید موسوی بر جدایی دین از حکومت، همان درخواست سکولاریزم واقعی است که در گفتمان سیاسی اخیر ایران نمایان شده است.

بنابرارزیابی نویسنده، آقای موسوی می‌گوید که جنبش سبز ایران به معیارهای بین‌المللی حقوق بشر احترام می‌گذارد و بدون توجه به دین، ایدئولوژی، جنسیت، قومیت و موقعیت جغرافیایی، به برابری کامل در برابر قانون باور دارد.

با این حال آقای میلانی می‌گوید که این سخنان آقای موسوی، در تضاد شدید با قانون حقوقی اسلامی کنونی ایران است که مرد را بر زن و مسلمان را بر اقلیت‌های حقوقی برتر می‌داند.

به گفته وی، آقای موسوی همچنین طرفدار یک سیاست خارجی «منطقی و شفاف» است و از گفت‌وگو و دیپلماسی به‌جای «ماجراجویی و حیله‌بازی» حمایت می‌کند.

نقد اندیشه‌های موسوی

عباس میلانی می‌گوید برخی از خواسته‌ها و اندیشه‌های آقای موسوی ازسوی برخی اندیشمندان ایرانی نقد شده که در واقع بخشی از همان خواسته‌هایی است که به انقلاب 1979 دامن زد.

به گفته وی، ائتلافی که شاه را سرنگون کرد و آیت‌الله‌ها را به قدرت رساند، ائتلافی بدقواره از اندیشه‌ها و نیروهای نامتجانس بود و محمود احمدی‌نژاد و آیت‌الله خامنه‌ای نماینده نیروهای به‌شدت مرتجع همان ائتلاف هستند.

آقای میلانی دراین باره نوشته است: آقای موسوی در این بیانیه عناصر دموکراتیک آن ائتلاف را نشان داده است؛ دعوت او به گفت‌وگوی انتقادی درمورد راه‌های بهبود این مانیفست، اعتراض به تهدیدهای رژیم و گردن کلفت‌های آن، به چرخش جدید در جنبش دموکراتیک ایران اشاره می‌کند.

این تحلیل‌گر مسائل ایران معتقد است که آقای موسوی که زمانی «نخست‌وزیر تندرو و محبوب آیت‌الله خمینی بود»، اهداف دموکرات‌های دوراندیش ایران را بیان کرده است.

به باور نویسنده، جهان امروز با یک انتخاب شفاف روبه‌روست؛ حکومتی با سیاست‌های وحشی‌گرانه در داخل و برنامه جنجالی هسته‌ای در خارج یا احتمال ایجاد ایران دموکراتیک با سیاست خارجی مسئول.

آقای میلانی به جهانیان هشدار می‌دهد که برخلاف دوران آپارتاید آفریقای جنوبی، هرگونه حمله به آقای موسوی منجر به انزوای کامل حکومت ایران خواهد شد.

نویسنده در پایان چنین نتیجه می‌گیرد که ایران دموکراتیک تنها راه‌حل مشکل ایران در عرصه جهانی است و مانیفست جدید آقای موسوی نویدبخش رسیدن به این هدف است.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی