فرید زکریا، تحلیلگر مسایل سیاسی در مقالهای که در واشنگتن پست منتشر شد، از واکنشهای سناتور مک کین درباره مسایل سیاسی ایران انتقاد کرد.
فرید زکریا، نویسنده و تحلیلگر سیاسی در مقاله روزنامه واشنگتن پست هشدار داد که توجه بیش از حد به جنبش اعتراضی در ایران، دولت آمریکا را به سوی جنگ سوق خواهد داد.
آقای زکریا در هشدارهای خود در مقاله «توهم انقلاب ایران» به مقاله جان مک کین، سناتور جمهوریخواه آمریکا اشاره کرد و از آن انتقاد کرد.
به گفته این تحلیلگر مقاله سناتور مک کین ثابت میکند که اگر وی رئیس جمهور آمریکا بود، گزینه «سرنگونی حکومت ایران» را انتخاب میکرد زیرا او از تمایل خود علیه این حکومت سخن گفته است.
آقای زکریا مقاله مک کین را یک «بدعت» دانسته و گفته است که سناتور مک کین خواستار حمایت آمریکا و جهان از مردم ایران برای تغییر دولت جمهوری اسلامی شده است.
سناتور مک کین در مقاله اخیر خود از دولتمردان ایران به عنوان «جنایتکاران دغلباز» نام برده و گفته است: این جنایتکاران میدانند این حکومتی که از نظر اخلاقی ورشکسته شده در سمت نادرست تاریخ ایران قرار گرفته است. آمریکا باید با تحریمهای شدیدتر ایران و ترغیب اروپا، خاورمیانه و آسیا در این زمینه، در سمت درست تاریخ ایران و در کنار مردم این کشور قرار بگیرد.
سناتور مک کین با اشاره به معترضان ایرانی در تظاهرات پس از انتخابات خرداد 88، میگوید: وقتی مردم ایران میپرسند «اوباما تو با مایی یا با آنها؟» این یعنی این که مردم ایران میخواهند که آمریکا کار بیشتری برایشان انجام دهد و از آرمانشان حمایت کند.
آقای مک کین خطاب به باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا میگوید: اگر اوباما از مردم ایران حمایت کند، آنگاه مردم این کشور شجاعت جنگیدن خواهند داشت؛ جنبش سبز پابرجا خواهند ماند و مردم ایران به تغییرات دموکراتیک دست خواهند یافت.
نقد دیدگاه زکریا
پس از آنکه فرید زکریا اندیشههای سیاستمداران آمریکایی از جمله سناتور مک کین را درمورد ایران زیر سوال برد، لئون وایزلتیر، نویسنده واشنگتن پست، نقدی بر این دیدگاه آقای زکریا نوشت.
به باور لئون وایزلتیر، این دیدگاه فرید زکریا برای زیرسوال بردن اندیشههای دیگران درمورد ایران درواقع یک تناقض آشکار از دیدگاه خود آقای زکریا را نشان میدهد که «خواستار ترکیبی از قدرت اخلاقی همراه با قدرت نظامی و دموکراسی همراه با وحشت در جمهور اسلامی است.»
به گفته این منتقد، فرید زکریا فرد لیبرالی است که بهنظر میرسد دیدگاههای جهانی او توسط جورج بوش، رئیسجمهور پیشین آمریکا، تثبیت شده است.
لئون وایزلتیر، نوشته است: بهنظر میرسد که آقای زکریا باور دارد حامی بینظیر جنبش سبز ایران است زیرا در مقالهای که هفته گذشته در واشنگتن پست نوشت، تاکید کرد که یکی از اعضای کمیته جایزه اکبر گنجی، مخالف دولت ایران، بوده است.
به گفته نویسنده مقاله، اما عمق موضوع در این جمله فرید زکریا است که نوشته بود: محمود احمدینژاد شاید واقعا بازنده انتخابات ریاست جمهوری سال 2009 بود اما این انتخابات یک «جنگ تنگاتنگ» بود که در آن احمدینژاد میلیونها رای بهدست آورد.
به گفته لئون وایزلتیر «البته آقای احمدینژاد از حمایت برخوردار است و به همین دلیل جنگ علیه او یک جنگ واقعی است اما این درست نیست آنگونه که فرید زکریا ادعا کرده، بگوییم که تنها حکومت ایران قدرت دین و ملیگرایی را در طرف خود دارد.»
این منتقد نوشته است: جنگ میان دیکتاتورها و دموکراتها در واقع جنگ میان روایتهای متفاوت از ملت ایران است زیرا تشکیلات دینی ایران پس از پاسخ سرکوبگرانه حکومت به قیام سال گذشته، بهطور برگشت ناپذیری دچار شکاف و گسیختگی شده است و آن یکپارچگی مردمی روحانی در ایران که زکریا ترسیم کرده، وجود خارجی ندارد.
«احمدینژاد، منحصر به فرد در طبقه حاکم ایران»
لئون وایزلتیر در این مورد به مقاله فرید زکریا در نیوزویک اشاره کرد که به گفته نویسنده چند هفته پیش از آنکه احمدینژاد انتخابات ژوئن 2009 را بدزدد و موجب شورش در کشور شود، زکریا این مقاله را در نیوزویک نوشت.
فرید زکریا در این مقاله گفته بود: هر چیزی که درمورد ایران میدانید، نادرست است؛ حکومت ایران میخواهد قدرت هستهای داشته باشد اما میتواند به یک برنامه هستهای غیرنظامی صلحآمیز هم راضی و خشنود باشد.
فرید زکریا به گفتههای آیتالله خمینی، بنیانگزار جمهوری اسلامی و آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، اشاره کرده که براساس سخنان آنها «سلاح هستهای در قاموس اسلام حرام است» و نتیجهگیری کرده بود «حکومتی که مشروعیت خود را از اسلام گرفته چگونه میتواند خلاف آن عمل کند و سلاح هستهای بسازد.»
به گفته فرید زکریا، احمدینژاد اگرچه «یک ملای دیوانه» درنظر گرفته شده، اما در چشم تشکیلات روحانی ایران یک خار است؛ رهبر عالی کشور در انتخابات سال 84 از نامزدی او حمایت نکرد؛ ارتباطات خانوادگی با ملاهای رده بالا ندارد و همین باعث شده که از احمدینژاد یک شخصیت منحصر به فرد در طبقه حاکم ایران ساخته شود.
به باور لئون وایزلتیر این حرف فرید زکریا بیمعنی است و بیمعنیتر هم شده است زیرا آقای زکریا در این مقاله گفته بود: ایران یک حکومت دیکتاتوری نیست؛ ایران یک الیگارشی است که درمیان نخبگان حاکم بر آن نارضایتی و بحث گسترده است.
نویسنده مقاله با تمسخر از این بخش از مقاله فرید زکریا یاد میکند و مینویسد: الیگارشی خامنهای و احمدینژاد شهروندان ایران را سرکوب، زندانی، تجاوز و شکنجه میکند و میکشد.
به نوشته نویسنده «الیگارشی ایران حکومت دینی و تروریسم را در منطقه و فرای مرزهای منطقه ترویج میکند و تمام این موارد کاملا مشهود است.»
نویسنده مقاله میپرسد: چرا آقای زکریا آنقدر از این مسئله میترسد که سیاست خارجی آمریکا به چنین حکومتی در ایران با شدت و قاطعیت و خشونت پاسخ دهد. شاید او فکر میکند که سیاست احترام و سازش باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا، برنامه هستهای ایران را حل خواهد کرد و برای حاکمان ایران نجابت بهبار خواهد آورد.
به باور نویسنده، «هیچ پایه واقعی و عملی برای این طرز فکر فرید زکریا وجود ندارد و این طرز فکر یک توهم به مراتب بزرگتر از توهمی است که آقای زکریا بابت آن ابراز تاسف میکند که بههیچ وجه توهم نیست.
نویسنده نوشته است: واقعگرایی واقعی شامل این شناخت است که صلح هستهای و صلح اجتماعی در ایران تنها با ورود به دموکراسی قابل تحقق است و این که از 12 ژوئن 2009 ورود دموکراسی به ایران تنها یک آرزو نیست. خودداری اوباما از حمایت قاطع مقاومت مردم ایران علیه دیکتاتوری یک احتیاط نیست بلکه یک خطا است.
نویسنده با لحن کنایه نوشته است: اما زمانی که دموکراسی به ایران بیاید آنگاه فرید زکریا به ما اطمینان خواهد داد این موضوع آرزوی دیرینه او بوده است.
Payroni You just shut up Basji Mozdor
آمریکا بیجا میکند برای ما تصمیم بگیرد چه می خواهیم یا چه نمی خواهیم. ایران کشوری با معادلات پیچیده است که ذهن کند و سطحی آمریکایی ها کشش درک آن را ندارد، اینها فعلا کثافتی که در عراق و افغانستان به بار آوردند جمع کنند هنر کرده اند.