برج میلاد را چه کسی ساخت؟ هدف از ساخت یک چنین سازه بلندی در پایتخت چه بود؟ غلامحسین کرباسچی، شهردار دوران سازندگی در گفتوگو با مجله «شهروند» به همه این پرسشها پاسخ داده است.
برج میلاد که اکنون 16 سال از عمر ساختنش در تهران میگذرد، هفته گذشته به صورت آزمایشی مورد بهرهبرداری قرار گرفت. البته قرار نبود بهرهبرداری از نوع آزمایشی باشد، اما مسافران غرب به شرق و شرق به غرب تهران که هر روز از اتوبانهای حکیم و همت عبور میکنند و مراحل عمرانی پای برج و داخل برج را روزی دو بار مشاهده میکنند، حتما به شهرداری تهران این حق را دادهاند که افتتاح برج میلاد را به ماههای آینده موکول کند.
ورودی به محوطه برج میلاد واقع در اتوبان حکیم تنها در عرض چند روز (کمتر از یک هفته) آسفالت شد و جدولکشی و نصب چراغها در آن در یک چشم به هم زدن انجام شد.
اما امروز که حدود شش روز از افتتاح آزمایشی برج میگذرد، مسیر ورودی به برج با بلوکهای بزرگ سیمانی مسدود شده است. چرا؟ چون بهرهبرداری هفته گذشته فقط آزمایشی (شاید هم نمادین) بوده است.
برج میلاد در تهران بیش ازیک و نیم دهه قدمت دارد و بنای اولیه (ستون) آن 10 سال از عمرش میگذرد. این برج به مناسبت صدمین سالگرد تولد حضرت امام، کلنگش به زمین خورد و به همین خاطر اسمش گذاشته شد؛ «برج میلاد».
برج میلاد را چه کسی ساخت؟ هدف از ساخت یک چنین سازه بلندی در پایتخت چه بود؟ چرا در دورههای قبلی مدیریت شهری، شهرداران توجهی به این برج نداشتند؟ واقعیت دارد که در یک زمانی حتی قرار بود ستون برج نیمهکاره تخریب شود تا تهران اصلا شاهد حضور چنین سازه بلندی نباشد؟
غلامحسین کرباسچی، شهردار دوران سازندگی در گفتوگو با مجله «شهروند» به همه این پرسشها پاسخ داده است:
در بازدیدهای مختلفی که از شهرهای بزرگ دنیا داشتیم، میدیدیم که ساختمانهای مختلفی در این شهرها وجود دارد که هم به نوعی سمبل شهر است و هم جاذبه توریستی است برای شهر. آن موقع آقای ابریشمکار سفری داشتند به جاهای مختلف پاریس، تورنتو، مسکو. یادم هست پیشنهادهایی داشتند با شهردار منطقه 3 و میخواستند کاری در پارک طالقانی بکنند که در جلساتی این بحث پیش رفت.
ما آقای مهندس زرکوب را از اصفهان میشناختیم. از بچههای قدیم جهاد بودند. از خانوادههای شهدا و خانم ایشان خواهر سه شهید (شهیدان سلیمی) بود. در یکی از جلسات با حضور ایشان در بحثهایی که مطرح شد، پیشنهادی را به صورت مکتوب به عنوان یادداشت برای من فرستاد. سال 71 بود فکر میکنم، آن موقع در سازمان زیباسازی بود. یادداشت ایشان بنای کار بود که ما به ایشان بسما... را دادیم.
مکانیابی، مطالعات و مواردی از این دست خیلی طول کشید. آقای زرکوب جلسات متعددی را با مسوولان صداوسیما داشت. جلساتی با مهندس غرضی که آن موقع وزیر مخابرات بودند، داشت. مهندس غرضی خیلی مشوق این کار بود، چون با توجه به تکنولوژی مخابراتی که آن روزها بود، به چنین چیزی خیلی نیاز بود، خود صدا و سیما نقاط کور در تهران زیاد داشت، نهایتا بیش از یک سال دوره مطالعاتی مکانیابی این کار طول کشید.
علت انتخاب تپههای نصر
اینجایی که انتخاب شده، به لحاظ نداشتن نقطه کور در تهران، یک شرایط ویژه و استثنایی دارد. یعنی با توجه به اینکه در شمال تهران یکسری درهها و پیشامدگیها و کوه هست، این نقطه گیشا به همه آنها اشراف دارد. مدتها روی آن کار کردند. با نهادهای مختلفی همکاری شد. شرکت تاسیس کردند، اما کار را آن موقع کسی جدی نمیگرفت.
برای برج میلاد مخصوصا برای محاسبات چنین سازهای تجربه داخلی نداشتیم، چون بحث زلزله هم مطرح بود، باید چند باره چک میشد. از خارجیها در دو بخش استفاده شد؛ یکی قالبهای لغزنده است که از تجربیات یکی، دو شرکت کانادایی و سوئدی استفاده شد. مخصوصا در بحث محاسبات از سوئدیها استفاده کردیم، اما کار را عمدتا همین چهار شرکت داخلی به رهبری بلندپایه انجام داد.
60 میلیارد در مقابل 266 میلیارد
برآورد ما در آن زمان از هزینههای احداث برج این مقدار (266 میلیارد تومان هزینه فعلی) نبود.
مجموعه هزینهها و قیمتها پایین بود. قرار بود در مدت 36 تا 45 ماه کار جمع شود. برنامه بر چنین دوره طولانی نبود. در ذهنم هست که حدود 60 میلیارد تومان بود، اما عمده برآورد ریالی مربوط به دوره نازککاری است. آسانسورها، شیشه، نما، آب و برف و فاضلاب و ظریفکاری و... هزینه زیادی میبرد.
سادهترین وظیفه میلاد کارکرد مخابراتی است
این پروژه چند منظوره است. فقط کارکرد مخابراتی ندارد. به هر حال یک تجربه منحصر به فرد نیست. معمولا در خیلی از شهرهای بزرگ دنیا انجام شده و به هر صورت چند عملکرد را با هم دارد. سادهترین وظیفهاش همین بحث مخابرات و پوششهای آن است. برای شبکههای تلویزیونی هم کاربرد دارد.
مثلا برج دو قلوی مالزی، هنوز هم که شبکهها همه دیجیتالی شده است، 36 شبکه تلویزیونی را پشتیبانی میکند. بنابراین حتی اگر تکنولوژی ما هم خیلی پیشرفته بشود، نمیتوانیم بگوییم از چنین چیزی بینیاز هستیم. تجربه نشان داده که میتواند خیلی از کارها را تسهیل کند. نکته دوم همان بحث نماد و جاذبه شهری است.
تهران کلا 200 سال سابقه پایتختی بیشتر ندارد و همیشه توجه به آن سیاسی و اقتصادی بوده است. به عنوان یک توجه شهرسازی و این که جاذبههای شهری داشته باشد، ضعیف است. در شهرهایی که مکانهای شهری با انگیزههایی غیرسیاسی شکل گرفته است، جاذبههای طبیعی شهری بیشتر دیده میشود. چون شهر براساس نیاز روزمره مردم شکل گرفته است.
اینجا چون از اول پایتخت بوده است، چند تا کاخ در آن ساخته شده، یک بازار و چند سرا داشته است. به سمت جاذبههای فرهنگی کمتر رفتیم. بعدها چند تا سینما و تئاتر و مکانهایی از این دست ساخته شد. در آن دوره که بیش از 100 مکان فرهنگی در تهران ساخته شد، به دلیل همین کمبود بود.
برج میلاد یک چنین عملکردی را میتوانست داشته باشد. هم برای خود مردم شهر و هم برای کسانی که وارد شهر میشوند. اصولا یکی از ویژگیهای عمده شهرهای دنیا، چنین مراکزی هستند که هم خصوصیت فیزیکی فوقالعادهای دارند و هم این که با شکلگیری محیطهای اطراف، یک تعریف جدیدی پیدا میکند.
در برج میلاد همین هتل و مرکز IT و همینطور مرکز کنفرانسها، میتواند محوری بشود برای جاذبههای توریستی، هم داخلی و هم خارجی. بالاخره مردم میخواهند بیایند شهر را از این ارتفاع ببینند و این خودش کمجاذبهای نیست.
تهران نماد جدید میخواست
دلیل دیگر ما برای احداث برج همین نماد تهران بود. نماد تهران همیشه «برج شهیاد» بود که در گذشته قبل از انقلاب ساخته شده بود. انقلاب هم همیشه برای به هم ریختن نظم قدیم است. شایعاتی هم بود که کارهای انحرافی در برج شده، حالا به درست یا به غلط. ضمن اینکه «برج آزادی» آن استحکامی که باید را ندارد. بعد از 20، 30 سال زیرپایههای برج آب داده بود و موزه خراب شده بود.
کلا یک بنای بسیار مستحکم فنی و معماری نمیتوانست مطرح باشد. چون همهجا که میخواستند تهران را نشان دهند، با این برج نشان میدادند. من فکر میکنم یکی از بحثهای آن موقع هم این بود که اگر ما مدعی هستیم، میخواهیم نظام مستحکمی را انشاءا... داشته باشیم، میتوانیم نمادی را از انقلاب و جمهوری اسلامی با بنایی مستحکم و رفیع بسازیم. این برج میتواند به عنوان سمبل یک نظام، بلند با دید وسیع و با دیدی از بالا به مسائل باشد.
به برج ایراد هم گرفتند
در مورد اینکه در گذشته تصمیم بوده کل پروژه را تخریب کنند، باید بگویم مکتوب چیزی نیست.
اما در دورهای که به دوره «رای جمع کردن برای ریاست جمهوری» نامیده شد و در آن وام ازدواج و افطاری و این چیزها را میدادند، به پروژه توجهی نشد و حتی گفته شد که ساختن این برج چه لزومی دارد، چه فایدهای دارد.
حتی بحث این بود که برج و مکان آن به فروش برسد، اما چون پایه آن طوری گذاشته شده بود که قابل تکان دادن و ریشهکن کردن نبود، ماند. وقتی اصل کار در آن فونداسیون عظیم زیرزمینی باشد، نمیشود تکانش داد. تا سال 77 عمده کار بتونی آنجا تمام شده بود. به هر حال خیلی نمیشد ندیده گرفت.
هزینههای برج
یکی از انتقادات به شهرداری این بود که شما دارید از درآمد عوارض مردم هزینهای میکنید که شاید فوریتی نداشته باشد. آن موقع پاسخ این بود که ما این کار را به صورت یک کار هزینهبر نمیبینیم.
این پروژه اگر به سرانجام برسد، میتواند هزینههای خودش را جبران کند. من یادم است در آن موقع پولهایی که به «یادمان سازه» میدادیم، به عنوان وام در بودجه شهرداری ثبت میشد.
در برج میلاد هم با راه افتادن هتل و مرکز همایشها و مرکز IT میتواند هزینه خودش را جبران کند و یک جای درآمدزا خواهد بود.
الان هم باید روی این دو سه تا گزینه کار کرد که این هزینه بزرگی که انجام شده و باید هم انجام میشد، از مرکز تجارت و مرکز IT و مرکز کنفرانسها و هتل جبران شود.
برج میلاد در دوران خلاقیت ساخته شد
این برج نماد یک خلاقیت است در تهران که میتوانست نباشد. یک آدمی مثل مهندس زرکوب این طرح را داد، دیگران کمکش کردند و پشتیبانی کردند. مجموعه آن فضایی که این خلاقیتها را اجازه فعالیت میداد میتوانست بگوید نه، این اتفاق نمیافتاد، هیچ خبری هم نمیشد.
سیاستی که آن موقع مطرح بود، این بود که هر کسی فکر خلاقی دارد، اجازه دهید فعالیت کند. ما اگر بتوانیم محیط را آماده کنیم که افراد به خلاقیت تشویق شوند، مطمئن باشید 10 برابر برج میلاد پیشنهاد و خلاقیت مطرح میشود. محیطی که آن زمان بود، حتما خلاقیتآفرین بود.