شیرین عبادی، حقوقدان و فعال حقوق بشر در این مقاله که در روزنامه وال استریت ژورنال چاپ شد، با رویکردی انتقادی به مجازات سنگسار و قوانین جزایی ایران نگاه کرده است.
شیرین عبادی، حقوقدان و فعال حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل، با رویکردی انتقادی به مجازات سنگسار و قوانین جزایی ایران نگاه کرده است. این مقاله از روزنامه وال استریت ژورنال ترجمه شده است.
پرونده هولناک سکینه محمدی آشتیانی، مادر دو فرزند که به جرم زنای محصنه به سنگسار محکوم شد، به درستی توجه ما را به قوانین جزایی دراکونی* ایران معطوف می کند که در بر دارنده ظالمانهترین مجازاتها برای زنان است.
حتی آقای لوئیس ايگناسیو لولا دی سیلوا، رئیس جمهور برزیل که متحد جدید ایران است، رسما به خانم آشتیانی پیشنهاد پناهندگی داده است.
ایران هنوز واکنش رسمی نسبت به این پیشنهاد دولت برزیل نداده است [تا هنگام انتشار این مقاله] اگرچه یک رهبر خارجی نمیتواند در مورد یک پروسه قضایی داخلی کشور دیگر، دخالت مستقیم داشته باشد.
اما این دخالت یعنی درخواست رسمی از آقای محمود احمدینژاد، رئیس جمهوری ایران، نشان میدهد که سابقه نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی نمیتواند از دیپلماسی پرونده هستهای جدا باشد.
پیش از انقلاب اسلامی، زمانی که من به عنوان قاضی در ایران کار میکردم، روابط جنسی بین افراد که بر مبنای رضایت دو طرف آنها بود، در سیستم جزایی ایران به حساب نمیآمد.
اما بعد از انقلاب، نسخهای از قوانین اسلامی در ایران وضع شد که حتی در مقایسه با استانداردهای جهان اسلام نیز فوقالعاده شدید بود.
در حکومت جدید، روابط جنسی خارج از چهارچوب زندگی زناشویی، طبق قانون مستحق مجازات است.
طبق ماده 86 این قانون، مجازات داشتن روابط جنسی خارج از چهارچوب ازدواج برای زن و مرد مجرد، صد ضربه شلاق و برای فرد متاهل، اعدام با سنگسار است.
در ظاهر این طور به نظر میآید که سنگسار یک مجازات جنسیت محور نیست چرا که در قانون تصریح شده که مردان زناکار نیز همین پایان ظالمانه در انتظارشان خواهد بود. اما قوانین ایران چند همسری را مجاز میشمارد، از این رو به مردان راه فرار را هم نشان میدهد.
از آنجا که قانون ایران، «ازدواج» را حتی به مدت چند ساعت بین مردان و زنان مجرد به رسمیت میشناسد، مردان میتوانند ادعا کنند که روابط زناکارانهشان در واقع ازدواج موقت بوده است.
با استفاده از این گزیر قانونی، مردان خطاکار به ندرت محکوم به سنگسار میشوند اما زنان متاهل متهم به زنا، از این حق برخوردار نیستند.
قوانین حقوقی ایران پر از این نوع تناقضها است که عملا فرآیند درست قضایی را ناممکن میسازد.
برای مثال، اگر مرد یا زنی به دلیل مسافرت همسر یا جدایی دراز مدت، از نظر جنسی به همسرش دسترسی نداشته باشد و به این دلیل مرتکب زنا شود، صد ضربه شلاق برای مجازات او کفایت میکند. اما این قانون مدت این جدایی را مشخص نکرده است، از این رو قضات دادگاه این اختیار را دارند که درباره مجازات متهمان زنا، بین شلاق یا سنگسار تصمیم بگیرند.
همچنین اگر زن متاهلی با فرد صغیر (کم سن و سال) روابط جنسی داشته باشد، مجازات سنگسار او میتواند به شلاق کاهش یابد (قوانین ایران سن بلوغ را برای دختران 9 سال و برای پسران 15 سالگی میشناسد).
بنا بر این طبق قانون، زن متاهلی که با مرد 40 ساله زنا کند، باید به سنگسار محکوم شود اما اگر با جوان 15 ساله زنا کند، میتواند از مزایای داشتن رابطه جنسی با افراد صغیر استفاده کند.
در صورتی که ارتکاب زنای یک مرد یا زن ثابت شده باشد، قضات ایرانی میتوانند بدون شهادت شاکی خصوصی، حکم سنگسار را در مورد او صادر کنند.
مطابق قانون، فرد گناهکار حتی اگر به وسیله همسرش بخشیده شود، باز هم میتواند سنگسار شود.
در ضمن ماده 105 قانون کیفری، به یک قاضی این اختیار را میدهد که تنها بر مبنای «دانش» خود فرد متهم به ارتکاب زنا را به سنگسار محکوم کند. بر این اساس، قاضی میتواند یک زن را صرفا بر مبنای شکایت شوهرش سنگسار کند.
این خطاهای فاحش، بدیهیترین دلایل برای این است که ایران باید در این نوع مجازاتهای کهنه تجدید نظر کند، کاری که بیشتر کشورهای اسلامی، سالها پیش برای هماهنگ کردن اسلام با هنجارهای مدرن، انجام دادهاند.
سالها است که حقوقدانان اسلامی به ویژه آیتالله یوسف صانعی از سنگسار انتقاد میکنند.
این حقوقدانان معتقدند که این گونه تنبیهات مربوط به صدر اسلام در صحرای عربستان است و بر اساس سنتهای آن زمان وضع شدهاند. اما به اعتقاد حقوقدانان، قرآن هیچ اشارهای به سنگسار نمیکند. بنابراین، مجازاتهای خفیفتر مثل زندان یا جریمه میتواند به جای آن درنظر گرفته شود.
جمهوری اسلامی به این بحثها و اعتراضهای وکلا و فعالان حقوق بشر بیاعتنا است.
شاید سرزنشهای متحدان قدرتمندی چون برزیل بتواند تهران را مجبور کند که ببیند آیا این اجرای این کیفرها با منافع ملی ایران سازگار هست یا نه.
ایران سعی میکند با عدم اعلام حکم سنگسار به طور علنی، مجامع بینالمللی را از ظلمی که در داخل کشور اتفاق میافتد، بیخبر نگه دارد.
خبرهای مربوط به سنگسار آهسته و دهان به دهان به رسانههای جمعی و جاهای دیگر راه پیدا میکند.
یک سال و نیم پیش، مردی به جرم زنا در شهر قزوین سنگسار شد، اما ما نمیدانیم که در این سه دهه گذشته، چند نفر با سنگسار در ایران کشته شدهاند.
سکینه آشتیانی ممکن است یک نفر از آنها باشد. کسان دیگری نیز در موقعیت او قرار دارند، اما این که تعدادشان چند نفر است، هیچکس نمیداند.
* اشاره به مجازاتهای شدیدی که به وسیله دراکون، کاتب یونان باستان وضع شد.