مصطفی قوانلو قاجار، روزنامهنگار و نویسنده وبلاگ «روزنامهنگار نو» در یادداشت کوتاهی در وبلاگش به وضعیت خبرنگاران ایرانی پرداخته است.
امروز داشتم با دوستم درباره روز خبرنگار و پیامكهای تبریك جماعت خبرنگار حرف میزدم. پیامكهایی پر از یاس و ناامیدی و آخرش یه تبریك. فلسفه این تبریك صنفی چیه؟
بذارین وضعیتی رو كه الان در مطبوعات حاكم هست براتون شرح بدم، خودتون قضاوت كنین؛ ببینین جای تبریك گفتن باقی میمونه؟
اینكه یه عده از دوستان خبرنگار حاضرن تحت هر شرایطی روزنامهنگاری كنن. البته انگیزهها فرق میكنه. یه عده حاضرن به خاطر اینكه اسمشون توی چشم باشه و سابقه روزنامهنگاری برای خودشون دست و پا كنن، یه عده به خاطر مشكلات مالی، یه عده به خاطر اینكه كار دیگهای بلد نیستن.
اما به چه قیمتی این عده حاضرن توی روزنامهها كاركنن؟ حتی اگه چند ماه حقوق نگیرن؟ حتی اگه بهشون بیاحترامی بشه؟ حتی اگه ازشون مدرك سوپیشینه بخوان؟ حتی اگه براحتی و با كوچكترین بهانهای اخراج بشن؟ حتی اگه از طبیعیترین امكانات مثل بیمهشدن توسط كارفرما محروم باشن؟ حتی اگه هیچ قرارداد كاری نداشته باشن؟
اینها باعث شده تا همیشه كارفرما دست بالا بشه. اگه بهش بگی كه این رقم كمه، میدونه كه صد نفرآدم این بیرون در وایساده و حاضره بیاد تو. ما ها حتی مثل بناها اتحاد نداریم.
بنا و نقاش و كابینتساز از یه قیمتی پایینتر نمیاد، چون میدونه كه در نهایت به نفع خودش نیست. بنا قیمت رو نمیشكونه و حاضر نیست اگه دستمزدش روزی 20 تومن باشه با 10 تومن بیاد كار كنه. اما خبرنگارها این كار رو می كنن. با كمترین حقوق حاضرن كار كنن با 200 تومن با 300 تومن. بنابراین كارفرما نمیاد برای یه خبرنگار 800 تومن هزینه كنه، چون میدونه كه كلی خبرنگار بیكار هست.
این وسط ما شاهد افت كیفی مطالب روزنامهها و نشریات هستیم. دوستان بسیاری خارج از كشور رفتن، جای خالی اونها رو خبرنگارانی با تجربههای كمتر و آموزشهای ناكافی پر كردهاند.
در این وسط بیشتر از هر چیز خلا صنفی احساس میشه. انجمن صنفی كه كلا تعطیل شد. جماعت خبرنگار پشت هم نیستن. هیچ تشكل و عامل وحدتی بینشون وجود نداره. خبرنگارها این روزها بیپناهتر از همیشه هستن.
واقعا نمیدونم كه توی وضعیت برای چی و به چه دلیل باید روزخبرنگار رو تبریك بگم و پیامك بزنم. چون فكر میكنم خبرنگاری كه نمیتونه حق خودشو بگیره، نمیتونه دم از آزادی، آزادگی و دفاع از مظلوم بزنه، چون خودش یه جورایی داره بهش ظلم میشه.
من رو ببخشید كه جواب پیامكهاتون رو ندادم، ببخشید كه پیامك نزدم، ببخشید كه حوصله نداشتم
هر چه بگندد نمکش می زنند وای به وقتی که بگندد نمک\n\nخبرنگار ضدعفونی کننده جامعه از هر گند و کثافتی است.خبرنگار در جستجوی داروها حتی \nتلخ ترین آنها است تا از درد وعفونت جامعه کم شود .هنر یک خبرنگار ماهر در آن است تا تلخترین\nداروها را چنان در شیرین ترین واژها بیامیزد تا جامعه توانایی خورد آن دارو را داشته باشد و آن را پس نزند.مشکل خبرنگاران ایرانی آن است که نمی خواهند مسئولیت پس زدن داروها را از طرف جامعه یا مدیریت آن را بپذیرند.\nحال در اوج سرافکندگی خبرنگاری را می بینیم که نه تنها به دنبال یافتن دارو برای دردهای جامعه نیست بلکه در پی یافتن دارویی برای گذران زندگیش ودر حرفه خبرنگاری می باشد.\nخبرنگار محترم: هنگامی خودت را خبرنگار بدان که جامعه و مدیریت آن را به اهمیت حرفه ات \nآگاه کرده باشی و غم نان نداشته باشی.اگر چنین نیست،هر چه دقت کنی، در تصویر خود در آیینه خبرنگاری را نخواهی یافت.خودت را خسته نکن.