احمد سیف، استاد اقتصاد در لندن در یادداشتی که برای مردمک نوشته، به نقد ادبیات سیاسی دولتمرادان ایرانی میپردازد و آن را «مایه بیآبرویی» ملت ایران میخواند.
هنوز عرق کیهان، ایران و وطن امروز از سانسور گفتههای آیتالله لاریجانی درنقد زبان و ادبیات عقبمانده و سخیف آقای احمدینژاد خشک نشده بود که معاون اول ایشان، آقای رحیمی با همان شلختگی و با همان بیمایگی قدم به میدان گذاشت و حرفهائی زد که قبل از هرچیز رسوا کننده گوینده آن است.
تازگیها روزنامه کیهان هم با اهانت بیشرمانه و رسوا به همسر رئیس جمهوری فرانسه، باعث بیآبرویی ملی ما شد. نمیدانم از دست این «لومپنهای دولتمرد» به که میتوان پناه برد؟ تاسف در این است که این آقایان ظاهرا «خدمت به مردم» را با سخن گفتن به زبان «عقبماندهترین» بخش همان مردم اشتباه گرفتهاند.
به عنوان آدمی که دو کلمه اقتصاد خواندهام و الان هم دیگر چیزی نمانده که پس از 30 سال تدریس و تحقیق بازنشسته بشوم، چند سالی بود هرچه میکردم نمیفهمیدم چرا دولت «مهرورز» آقای احمدینژاد 400 میلیارد دلار درآمدهای نفتی را آتشزده و با آن آتش به جان تولید درایران افتاده است.
کار به حدی خراب شده است که حتی در پوشش مبارزه با تحریم، بالاخره به این صرافت افتادهاند که واردات به ایران را به قول خودشان «مدیریت» کنند و جلوی واردات اجناس بنجل را بگیرند که خودش خیلی خوب است. اگر برخلاف آن چه که دراین پنج سال کردهاند، این کار را با حداقل کاردانی و مسئولیتپذیری انجام بدهند، و برای درست انجام شدنش برنامهریزی کنند، بدون تردید، «مدیریت» واردات به نفع اقتصاد ایران خواهد بود. با این همه، آقای رحیمی این گره کور را برای من گشودند. خودتان بخوانید:
«...دلار و یورو را از سبد ارزی خارج خواهیم کرد و جای آن رالا و پول هر کشوری که با ما همکاری کند را قرار میدهیم چرا که این ارزها را نجس میدانیم...»
اگرچه منظور ایشان را از «ارزهای نجس» خوب نمیفهمم، ولی میدانم که «دلار نجس» را که نمیشود شست، لابد باید آن را آتش زد همان گونه که دراین پنج سال زدهاند.
و اما «اقتصادندانی» معاون اول آقای احمدینژاد را ملاحظه کنید که ظاهرا نمیداند اصولا «سبد ارزی» یعنی چی و اصولا چه ارزهایی را درآن نگاه میدارند و برای چه منظوری نگاه میدارند.
اگر قرار است به جای دلار و یورو، «ریال» را در این سبد بگذارید، این دیگر چرا اسمش هم چنان «سبد ارزی» است! «ارز» تا جایی که من میدانم یعنی واحد پول خارجی. تازه همین سبد ارزی را که در آن ریال دارید، به بانک ملی شعبه لندن یا پاریس ارائه بدهید، آیا مدیرانی که از سوی خود شما منصوب شدهاند، حتی یک دسته تربچه هم به جایش به شما میدهند؟ عکسالعمل بقیه دنیا بماند.
ظاهرا معاون اول که یک خط در میان عنوان دکتری هم دارد، نمیداند که پولهای غیر قابل تبدیل -مثل ریال- دربیرون از ایران ارزشی به قدر هیچ دارند و به همین دلیل درمبادلات بینالمللی جایی ندارند. دینار صربستان و خیلی واحدهای پولی دیگر هم در این دسته هستند.
از همان فرمایشات ایشان این قطعه هم خواندنی است. او با اشاره به 21 میلیارد دلار مبادلات اقتصادی ایران با اروپا میگوید: «از این مبلغ سه میلیارد آن را ایران میفروشد و 17 میلیارد را اروپاییها به ایران میفروشند که آن هم سویا ذرت و گندم درجه سه برای خوراک چهارپایان است که این را قطع خواهیم کرد و وسایل و قطعات حساس را جوانان ایرانی خواهند ساخت که البته این موضوع زمان نیاز دارد.»
شما هم حتما شنیدهاید که میگویند آدم دروغگو کم حافظه میشود! خوب آقای رحیمی اگر واردات ایران از اروپا فقط سویا، ذرت و گندم درجه سه آن هم برای خوراک چهارپایان است، درآن صورت «قطعات حساس» آنها دیگر کدام است که جوانان ایرانی آنها را بسازند.
تازه گیرم که خوراک چهارپایان را قطع کردید، خوب این مخلوقهای بیزبان، چه باید بخورند. اگر هم دارید برای مصرف عموم چیزی میگویید که این زبان سخیف چیست که درسر تا سر این سخنان، به عنوان یک مقام عالی رتبه دولتی، بهکار می گیرید.
این تازه معاون مثلا اولشه اون یکیا دیگه چه اعجوبه ای هستند!!!!!!