نسخه آرشیو شده

خودروسازی ایران به گل نشسته است
از میان متن

  • صادرات بدون برنامه، که دراغلب موارد منطق اقتصادی ندارد و بیشتر به کار تبلیغات سیاسی دولتمردان می آید
احمد سیف
جمعه ۱۹ شهریور ۱۳۸۹ - ۰۰:۴۱ | کد خبر: 55827

احمد سیف، استاد اقتصاد در لندن در یادداشتی به بحران صنعت خودروسازی در ایران می‌پردازد.

پیش از این نوشته بودم که «رکورد زدن» شاخص بورس تهران، نه نشانه رونق اقتصاد -که وجود ندارد- بلکه به واقع بیانگر رشد یک حباب مالی خطرناک است که دیر یا زود خواهد ترکید.

کمتر از یک ماه پیش -در 13 مرداد- همشهری تیتر زد که «بحران صنعت خودرو را فراگرفت» و در اینجا می‌خوانیم که ایران خودرو برای اولین بار در 45 سال گذشته، زیان‌ده شد و درسال مالی 1387 درکنار بدهی‌های چشمگیری که دارد  177 میلیارد تومان هم زیان داشت. قائم مقام مالی ایران خودرو گفته  که این شرکت تقریبا 9 برابر سرمایه ثبتی خود به بانک‌ها بدهكار است، اما به ازای آن دارایی دارد.

براساس قانون تجارت ایران هر زمان بدهی شرکتی به بیش از نیمی از سرمایه‌های آن شرکت برسد شرکت مذکور طبق تعریف قانونی، ورشکسته شده است.

به ادعای یکی دیگر، سرمایه دفتری ایران خودرو بین 10 تا 12 میلیارد دلار تخمین زده می‌شود و طبق آخرین آماری که داریم این بنگاه بیش از 9 میلیارد دلار بدهی دارد. یعنی بدهی ایران خودرو بین 75 تا 90 درصد سرمایه دفتری آن است و براساس قانون تجارت ایران، این شرکت که در واقع بزرگترین تولید کننده خودرو در خاورمیانه شناخته می‌شود، ورشکسته است.

برای من هم چنان به صورت یک معما باقی مانده است که مدیران این بنگاه‌ها با چه ترفندی توانسته‌اند در بازاری که بر آن کنترل تقریبا انحصاری دارند، این همه زیان و بدهی بالا بیاورند؟

فراموش نکنیم که داریم از بازاری صحبت می‌کنیم که درهمه این سال‌ها مصرف‌کنندگان ایرانی را «واداشته بودند» تا برای خودروهایی با کیفیتی پائین‌تر از متوسط جهانی، بهایی بیشتر از بهای جهانی بپردازند و تا همین اواخر هم، واردات خودروی خارجی به شدت تحت کنترل بود و حتی وقتی این بازار اندکی باز شد بر خودروهای وارداتی تعرفه‌های 100 و 130 درصدی وضع کردند.

به گل نشستن ایران خود رو دلایل متعددی دارد. یکی از دلایل عمده و اساسی احتمالا این است که از چهار سال پیش ایران خودرو تولید پیکان را متوقف کرد و تا کنون هم نتوانسته است خودروی بدیلی به جای آن تولید کند و بازار را به پراید که به‌وسیله سایپا تولید می‌شود باخت.

همشهری پیکان را به اسبی تشبیه کرده است که ارابه ایران خودرو را می‌کشید. «اسبی که با اینکه چندان جوان نبود، اما سودآورترین محصول این شرکت محسوب شده و نیاز اقشار متوسط جامعه را تامین می‌کرد.

عوامل ورشکستگی

-هزینه سرسام‌آور، طراحی و تولید خودروی «سمند» با هزینه‌های سرسام آور.

-صادرات بدون برنامه، که دربیشتر موارد منطق اقتصادی ندارد و بیشتر به کار تبلیغات سیاسی دولتمردان می‌آید.

-اجرای طرح‌های نامناسب، برای نمونه گاز سوز کردن خودروها

- گسترش بی‌برنامه و بدون هدف و پرهزینه‌ واحدهای تولیدی رنتیجه وعده‌های آقای احمدی‌نژاد درسفرهای استانی در پوشش ضدیت با تمرکز گرایی 

- حماقت در رقابت اگرچه باور کردنش دشوار است ولی برنامه‌ریزی تولیدی درایران خودرو آن چنان مغشوش و درهم است که حتی برای محصولات تولیدی خود هم رقیب می‌تراشد

به عنوان نمونه، پژو 405 و سمند و همین طور «رانا» و « پژو 206» با هم در بازار رقابت خواهند کرد.

البته رانا قراراست دو سال دیگر تولید شود، ولی معلوم نیست در آن صورت رقابت آن با پژو 206 که آن‌هم از سوی ایران خودرو تولید می‌شود چه خواهد شد؟ برای طراحی «‌رانا» 110 میلیارد تومان از بیرون تحمیل شد و این «رانا» همان خودرویی است که قرار بود در 1383 به نام «نیو پیکان» تولید شود، ولی دولت وقت -آقای خاتمی- تولیدش را متوقف کرد، ولی با روی کار آمدن آقای احمدی‌نژاد و فشار وزارت صنایع همان پروژه را با صرف هزینه‌های بسیار زیاد پی‌گرفتند.

- بی‌برنامگی زمانی: در اقتصاد مدرن این اساسی است که طرح‌های تازه به بهترین صورت و درکوتاه‌ترین مدت انجام بگیرد. ولی درایران خودرو، به نظر می‌رسد که هر وقت عشق‌شان بکشد سعی می‌کنند پروژه‌ای را تمام کنند. همین پروژه «رانا» و یا در کنار آن پروژه «موتور ملی» الان پنج سال است که دردست اجراست و هنوز عملیاتی نشده‌اند.

-اقتصاد سیاست زده: متاسفانه در تعداد قابل توجهی از تصمیماتی که اتخاذ می‌شود، به نظر می‌رسد که ملاحظات سیاسی وعمدتا تبلیغاتی، برعوامل اقتصادی و مالی ارجحیت پیدا می‌کنند و نتیجه این که طرح‌هائی که منطق اقتصادی‌شان می‌لنگد به اجرا در می‌آید. برای مثال به تولید سمند در ونزوئلا بنگرید.

برای تولید هرسمند تقریبا 4000 دلار صرف خرید و حمل قطعات آن می‌شود و برآورد شده است که مدیران و مهندسان ایران خودرو هم به‌طور متوسط سالی بیش از 1000 پرواز به ونزوئلا دارند و کل تولید سمند در ونزوئلا هم «چند هزار» بیشتر نیست و تازه باید با خودروهای بسیار مرغوب‌تر امریکائی و ژاپنی و دیگر ملت‌ها رقابت کند. تعجبی ندارد که سمند ونزوئلا به شدت زیان‌آور است.

- منطق ملانصرالدین: از آن جائی که قطعه‌سازان ایران خودرو ضرر می‌کردند، مدیران ایران خودرو تصمیم گرفتند که این قطعات را گران بخرند تا قطعه سازان «سودآور» بشوند و ظاهرا به عقل‌شان هم نرسید که به این ترتیب، خودشان «زیان آور» می‌شوند، که شده اند.

 - سیاست‌پردازی نسنجیده، در سال 1383 قراربود تندر 90 که یک پروژه مشترک با فرانسوی‌ها بود به جای پیکان بیاید و به گفته افشین روغنی معاون وزیر صنایع، بنا بود سالانه 450 هزار دستگاه تندر90 در ایران تولید شود و اگرچه قطعه سازان دیگر ازجمله ساپکو و سازه گستر می‌توانستند قطعات مورد نیاز را تولید نمایند ولی فرانسوی‌ها درایران شرکت «‌رنو پارس» را به این منظور ایجاد کردند و به گفته روغنی این شرکت فرانسوی «ناشی‌گری» کرد و تیراژ تولید تندر 90 کاهش یافت و اگرچه رقمی به دست نمی‌دهد ولی می‌گوید که عملا تولید این خودرو غیر اقتصادی شد.

اگرچه ایرانی‌ها فرانسوی‌ها را مقصر می‌دانند ولی مدیر فرانسوی رنو پارس هم گناه را به گردن ایرانی‌ها می‌اندازد و می‌گوید طبق قرارداد، قرار بود که بعد از تحویل قطعه، حداکثر ظرف 10 روز بهای آن کارسازی شود ولی پیش آمده است که بعد از 70 روز هم این پرداخت‌ها صورت نگرفته است و به همین دلیل خودروسازان ایرانی و عمدتا ایران خودرو بیش از 100 میلیون دلار به رنو پارس بدهی دارند.

با بلند پروازی‌های اولیه، بعد قرارشد که سالی فقط 30 هزار خودرو تولید شود و تندر 90 اگرچه دو سال است که به این میزان تولید می شود ولی هم چنان زیان می‌دهد.

-خلف وعده، دراین مورد تنها ایران خودرو نیست که به وعده وفا نمی‌کند. درموارد مکرر، تولید‌کنندگان خودرو درایران مدل‌های هنوز تولید نشده را پیش فروش کرده و حتی بخش عمده بها را دریافت می‌کنند و بعد خودروئی به کسی تحول نمی‌شود.

اگرچه ممکن است با این کار مشکلات مالی کوتاه‌مدت حل بشوند ولی برای بنگاه مشکلات درازمدت ایجاد می‌شود. به چند مورد اشاره می‌کنم: رئیس سازمان تعزیرات حکومتی از انسداد حساب شرکت ایران خودرو دیزل مربوط به خودروهای کامیون هوو و ضبط نه میلیارد ریال به نفع کامیون داران خبرداد. اگرچه این شکایت درابتدا تنها 400 شاکی داشت، ولی سرانجام به صدور حکم برای 2904 شکایت منجرشد.

دراینجا می‌خوانیم که «پس از خودروی تندر‌90 كه با ماه‌ها تأخیر به مشتریانش واگذار شد، این بار این اتفاق برای خودروی مینیاتور افتاده است.» از قرار 12 هزارنفر برای خرید مینیاتور اسم‌نویسی کرده‌اند و جالب این که «این پیش‌فروش در حالی صورت می‌گرفت كه هنوز نه خط تولید خودروی مذكور راه‌اندازی شده بود و نه این خودرو استانداردهای لازم برای تولید انبوه را پشت سر گذاشته بود اما این خودرو پیش‌فروش شد تا شاید بخشی از هزینه‌های تولید آن تأمین شود.» و حالا با گذشت یک سال سایپا به این متقاضیان پیشنهاد کرده است که خودروی پراید تحویل بگیرند و دلیل‌اش هم آن است که خط تولید مینیاتور با گذشت چندین ماه از زمان تحویل، هنوز به راه نیفتاده است.

کار به حدی خراب شده است که حتی داد خبرگزاری فارس هم درآمده و دراین باره نوشت، درحالی خریداران چشم انتظار تحویل خودروی مینیاتور هستند که «نه تنها هنوز تولید ابتدایی آن در مجموعه سایپا آغاز نشده بلكه حتی خط تولید آن نیز به بهره برداری نرسیده است.»

دراینجا ولی با نمونه‌های دیگری روبرو می‌شویم «تاخیر دو ساله در تحویل ویرا، ساگا و جن 2 (محصولات شركت زاگرس خودرو) به مشتریان از جمله موارد شكایت مشتریان بوده است.»

زاگرس خودرو دو سال پیش باشرایط بسیار جذاب خودروی ویرا را پیش فروش کرد و سه هزار نفر با پرداخت نزدیک به 15 میلیون تومان و تحویل چهار ماهه دراین تله افتادند. مدتی بعد زاگرس خودرو اعلام کرد که به زودی ویرا با دو میلیون تومان افزایش قیمت روبرو می‌شود و تنها راه خریدن آن به قیمت قبلی پیش خریدن آن است.

هنوز خودروی ویرا را تحویل نداده، زاگرس خودرو به پیش فروش ساگا با قیمتی بالاتر اقدام کرد و از متقاضیان ویرا خواست که اگربخواهند خودروی ساگا را به جای ویرا تحویل بگیرند، بهتر است مابه‌التفاوت قیمت را واریز نمایند که برخی از خریداران این کار را نیز کردند.

ولی خودروئی تحویل نشد و «در نهایت پس از دریافت چك‌های با مدت زمان چهار یا پنج ماهه، با برگشت چك‌های صادر شده روبرو شدند.»

شرکت تاپکو هم فیات سی‌ینا را به قیمت 15 میلیون تومان پیش‌فروش کرد و به گفته یک از مال‌باختگان اگرچه هفت ماه از زمان تحویل گذشته است ولی از خودرو خبری نیست.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی