نسخه آرشیو شده

«ايران خطرناک است، اما اگر حمله کنیم خطرناک‌تر می‌شود»
از میان متن

  • به نوشته پل واله‌لی، بمباران ايران، هديه تبليغاتی خوبی برای نيروهای تندرو ضد غربی فراهم خواهد کرد و همه تروريست‌های جهان را گرد ايران متحد می‌کند
مردمک
دوشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۸۹ - ۱۳:۵۶ | کد خبر: 55881

پل واله‌لی، معاون سردبیر روزنامه ايندپندنت بریتانیا، دیروز در یادداشتی به پيامدهای احتمالی حمله نظامی به ايران پرداخت و از رویکرد غرب برای حمله به این کشور انتقاد کرد. به نظر او، طرح حمله به ايران «سناريويی آشنا و نخ‌نماشده» است که قبلا در افغانستان و عراق آزموده شده و حالا می‌خواهد در ايران اجرا شود.

پل واله‌لی، معاون سردبیر روزنامه ايندپندنت بریتانیا، دیروز در یادداشتی به موضوع پيامدهای احتمالی حمله نظامی به ايران پرداخت و از رویکرد غرب برای حمله به این کشور انتقاد کرد. به نظر او، طرح حمله به ايران «سناريويی آشنا و نخ‌نما شده» است که قبلا در افغانستان و عراق آزموده شده و حالا می‌خواهد در ايران اجرا شود.

پل واله‌لی در یادداشت خود نوشته است: ايران دارای رژيمی سرکوب‌گر و برنامه‌ای هسته‌ای است اما حل اين مسائل با حمله نظامی، به بی‌ثباتی جهان منجر خواهد شد.

او همچنین با اشاره به ثنويت فلسفه ايرانی و انديشه مانی پيامبر ايرانی می‌نويسد: در پارس باستان که اکنون ايران ناميده می‌شود، در قرن سوم ميلادی، پيامبری زندگی می‌کرد به نام مانی که پايه‌گذار کيهان شناسی دقيقی بود که جهان را در جدال بين قلمرو معنوی خير و نور و جهان مادی تاريکی و شر می‌ديد.

نويسنده ايندپندنت در ادامه اين بحث با اشاره به «مانی‌گرايی» نهفته در سخنان اخیر تونی بلر، نخست وزير سابق بريتانيا، درباره خطر ایران، می‌نويسد: همان طور که نخست وزير سابق ما يعنی تونی بلر نشان می دهد، اين يک نگرش هستی شناسانه بود که هرگز از بين نرفته است. مانی گرايی بلر، یک بار دیگر، هفته گذشته در مصاحبه‌ او با بی.بی.سی در مورد کتاب جديدش، خود را نشان داد؛ وقتی که گفـت: به نظر من پذيرش ايران هسته‌ای کاملا غيرقابل قبول است. فکر می‌کنم ما بايد آمادگی برخورد با آنها را داشته باشيم و در صورت نياز به ايران حمله نظامی کنيم.

معاون سردبیر ايندپندنت می‌نويسد: من هرگز از بلر انتظار نداشتم که در مورد جنگ عراق عذرخواهی کند. او حتی اگر می‌خواست هم نمی‌توانست. آدم‌هايی که عليه او بودند از عذرخواهی او خوشحال نخواهند شد و آنها که فرزندانشان به عنوان سرباز در جنگ ازبين رفتند، احساس خيانت خواهند کرد و خواهند گفت که آنها اشتباهی قربانی شدند.

«ایران، جای ناخوشایندی است»

به عقيده نويسنده، هيچ کس در اين مورد توهم ندارد که ايران امروز جای بسيار ناخوشايندی است. او از جمله به ماده 102 قانون جزای ايران در مورد سنگسار مردان و زنان اشاره کرده و می‌نويسد: مردان هنگام سنگسار بايد تا کمر در خاک دفن شوند و زنان تا گردن چرا که سنگ نبايد به پستان زنان بخورد و آنها را از مادری محروم کند و اگر قربانی بتواند فرار کند، عمل سنگسار متوقف می‌شود و در اين ميان مردان بيشتر از زنان شانس فرار دارند.

اما به نوشته پل واله‌لی، اين تنها سيستم قضائی وحشيانه نيست که ايران را به مکانی نامطبوع تبديل کرده است بلکه چنان که انتخابات رياست جمهوری سال گذشته نشان داد، دموکراسی مورد ادعای حکومت آن نيز قلابی است. هزاران تن از معترضان به نتايج انتخابات دستگير، 80 تن از آنان زندانی و 10 نفر به مرگ محکوم شدند.

آقای واله‌لی همچنين به حمله نيروهای بسيجی به منزل مهدی کروبی، از رهبران مخالف دولت ايران اشاره کرده که طی آن مهاجمان با بمب‌های دست ساز به خانه آقای کروبی حمله کرده‌اند، در حالی که نيروهای پليس ايران، تماشاگر صحنه بوده‌اند.

با این حال این تحلیلگر معتقد است پاسخ اين‌ها، لزوما بمباران ايران نیست. به نظر پل واله‌لی، طرح حمله به ايران سناريويی آشنا و نخ‌نما شده است که قبلا در افغانستان و عراق آزموده شده و حالا می‌خواهد در ايران اجرا شود.

پل واله‌لی آنگاه به تشريح اين سناريو می‌پردازد: اول آن کشور به عنوان يک تهديد استراتژيک معرفی می‌شود. بعد بايد دنبال يک بهانه بود: افغانستان محل اختفای اسامه بن لادن است، صدام دارای سلاح‌های کشتار جمعی است و ايران مشکوک است به توليد بمب اتمی. بعد نوبت تحريم می‌رسد که اکنون دور چهارم آن عليه ايران آغاز شده است و سرانجام، آخرين راه حل محتوم پيش کشيده می‌شود: حمله نظامی.

نويسنده ايندپندنت با قاطعيت می‌نويسد که هدف ايران از دنبال کردن برنامه هسته‌ای، دستيابی به سلاح هسته ای است چرا که به اعتقاد او ايران از چهارسو در محاصره کشورهایی است که دارای سلاح هسته‌ای هستند. روسيه در شمال، هندوستان و پاکستان در شرق و اسرائيل درغرب کشور که گفته می‌شود 400 کلاهک هسته‌ای دارد.

«این‌ها برای آغاز جنگ کافی نیست»

به باور آقای واله‌لی، بدون شک بهتر اين بود که ايران هرگز صاحب سلاح هسته‌ای نمی‌شد چرا که داشتن سلاح‌های اتمی، منطقه را بی‌ثبات می‌کند و موجب مسابقه تسليحاتی بين مصر، عربستان سعودی، دولت‌های عربی حوزه خليج فارس و ترکيه خواهد شد. همين طور به ايران اجازه خواهد داد که با قدرت بيشتری از حزب‌الله لبنان و حماس فلسطين دفاع کند. اما نویسنده در این یادداشت ضمن تاکید بر این‌که هيچ کدام از اين‌ها مطلوب نيست، معتقد است این‌ها نیز برای آغاز جنگ، «کافی» نیست.

به نوشته پل واله‌لی، آقای احمدی‌نژاد، معجونی از نظرات متناقض است. وی قبلا گفته بود که در صورت تامين سوخت راکتور هسته‌ای تهران، غنی‌سازی اورانيوم را رها خواهد کرد اما در نماز جمعه روز قدس گفت که اسرائيل و حاميانش ضعيف‌تر از آن هستند که بخواهند به تاسيسات هسته‌ای ايران حمله کنند.

نويسنده ايندپندنت، آنگاه با اشاره به اختلاف نظر بين مقامات سياسی ايران، می‌نويسد که در حال حاضر، هيچ هدف مشترکی بين آنها در مورد برنامه هسته‌ای ايران وجود ندارد.

به باور وی حمله نظامی به ايران جدا از آنکه باعث کشتار غيرنظاميان شده، نتايج آن بدتر از تحمل ايران دارای سلاح هسته‌ای خواهد بود.

از نگاه او، بمباران ايران، هديه تبليغاتی خوبی برای نيروهای تندرو ضد غربی فراهم خواهد کرد و همه تروريست‌های جهان را گرد ايران متحد خواهد کرد.

به نوشته پل واله‌لی، بمباران ايران برخلاف هدفش، به سادگی باعث ايجاد ناآرامی و آشوب در منطقه خاورميانه خواهد شد.

نويسنده در پايان دوباره به ايده ثنويت گرایی مانوی انديشه تونی بلر بازگشته و می‌نويسد: اين شرايطی نيست که نياز به رهبرانی داشته باشد که همه دنيا را سياه و سفيد می‌بينند. يکی بايد به ياد تونی بلر، اين مرد مذهبی بياورد که مشهورترين مانی گرای غرب چه کسی بود. او همان سن اگوستين بود که می‌گفت نور را ديده و تبديل به ضد حرکتی شد که خود بنيان گذاشت. مانی و پيروان او اکنون همه رسما مرتد به حساب می‌آيند.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی