نسخه آرشیو شده

شغل دوم در ایران
از میان متن

  • در ایران دو شغله بودن و حتی چند شغله بودن از پدیده‏هایی محسوب می‏شود که در بازار کار رایج شده و بخش قابل توجهی از بازار کار را در بر گرفته است
موضوع مرتبط

جمعه ۰۲ مهر ۱۳۸۹ - ۱۳:۳۹ | کد خبر: 56341

نویسنده این مطلب در وبلاگ کافه اقتصاد،‌ به بررسی نقش بین تعهد کاری در بین افرادی که بیش از یک شغل دارند (در ایران) می‌پردازد.

اقتصاددانان جنبه‏های مختلف شغل دوم و چگونگی اثر آن بر بازار کار را به عنوان یکی از موضوعات رایج در بازار کار مورد مطالعه قرار می‏دهند.

یکی از اثرات شغل دوم ایجاد انگیزه برای بروز کژمنشی در رفتار کارکنان است. از آنجایی که عملکرد کارکنان به طور مستقیم توسط کارفرما قابل مشاهده نیست، این امکان برای کارکنان وجود دارد که با کاهش تلاش خود در شغل اول، توان خود را صرف شغل دومی نمایند که برای آن‏‏ها نقش فرعی دارد. در واقع کارکنان تعهد خود به ارائه یک سطحی از تلاش در محیط کار را نادیده گرفته و در شغل اول خود کم‏کاری می‏کنند. با وجود گستردگی ادبیات نظری در این زمینه، محققان برای مطالعه تجربی این پدیده در بازار کار با مشکلاتی مواجه هستند که این مطالعات را محدود به بعضی از مشاغل خاص مانند پزشکی می‏کند. در این نوشتار قصد دارم تا فارغ از مباحث نظری‏ و تجربی که در این زمینه وجود دارد، به بررسی وضعیت شغل دوم در بازار کار ایران بپردازم و در نهایت یک سوال را در این زمینه مطرح کنم.

در ایران دو شغله بودن و حتی چند شغله بودن از پدیده‏هایی محسوب می‏شود که در بازار کار رایج شده و بخش قابل توجهی از بازار کار را در بر گرفته است.

بررسی‏ داده‏ها نشان می‏دهد که به طور متوسط 19% کارکنان در بین سال های 1371 تا 1382 دارای شغل دوم بوده اند.[ii] همچنین، مطالعه داده های بودجه خانوار در سال 1387 نیز نشان می‏دهد که در بخش روستایی27% و در بخش شهری 8% و در نتیجه در کل کشور به طور متوسط 18% افراد دارای شغل دوم بوده‏اند.

با یک حساب سرانگشتی و در نظر گرفتن جمعیت فعال کشور در سال 1387، در نتیجه حذف شغل دوم در حدود چهار میلیون شغل در کشور ایجاد خواهد شد[iii]. اما آیا این تحلیل درست است؟ به عبارت بهتر، با فرض طراحی مکانیسمی برای حذف شغل دوم، آیا مشاغل ایجاد شده می‏تواند به عنوان شغل اول افراد بیکار به شمار رود؟

در جدول1، مشاهده می‏شود که در بخش شهری میانگین درآمد سالیانه افراد تک شغله تقریبا شش‏ میلیون و سیصد هزار تومان است، در حالی که افراد دوشغله به طور متوسط سالیانه در شغل اول پنج میلیون ریال و در شغل دوم سه میلیون و نهصد هزار ریال درآمد دارند. همچنین براساس جدول شماره دو، افراد تک شغله به طور متوسط در هفته 48.5ساعت کار می‏کنند ولی افراد دو شغله در شغل اول خود به طور متوسط 31.4 ساعت و در شغل دوم خود 21.4 ساعت کار می‏کنند.

اولین نکته‏ای که می‏توان از این اعداد و ارقام استخراج کرد میزان درآمد متوسط کارکنان تک و دو شغله در هر یک از مشاغل خود است. میانگین دستمزد دریافتی افراد تک شغله 2600تومان است، در حالی که افراد دو شغله نه تنها در شغل اول خود به طور میانگین ساعتی 3200تومان دریافتی دارند، بلکه در شغل دوم خود ساعتی 3800تومان دریافت می‏کنند. لذا می‏توان نتیجه گرفت که افراد دو شغله دارای بهره‏وری بالاتری در شغل دوم خود هستند، لذا احتمال وجود کژمنشی در رفتار کارکنان دوشغله وجود دارد.

در واقع این افراد توان خود را در شغل اول ذخیره می‏کنند و آن را در شغل دوم خود به کار می‏گیرند و در نتیجه دستمزد متوسط بیشتری را دریافت می‏کنند. یکی دیگر از نکات قابل توجه این آمار بالاتر بودن دستمزد افراد تک شغله هم در شغل اول و هم در شغل دوم است، آیا این بدان معناست که افراد دو شغله افرادی هستند که دستمزد آن‏ها از میانگین دستمزد در بازار کار بالاتر است؟

اگر تحصیلات را یکی از عوامل موثر بر افزایش دستمزد کارکنان بدانیم، لذا انتظار داریم که افراد دوشغله به طور معمول از مشاغلی باشند که احتیاج به تحصیلات آکادمیک دارد، ولی نمودار3 نشان می‏دهد که این موضوع صحت ندارد و افراد یقه آبی بیشترین سهم را در میان افراد دوشغله دارند، این موضوع را چگونه می‏توان توجیه کرد؟ حال با توجه به پاسخ این سوال و اینکه ترکیب افراد بیکار از نظر سطح تحصیلات به چه صورت است، می‏توان در مورد اینکه حذف شغل دوم برای کاهش بیکاری کارگشا است یا نه،گمانه زنی‏هایی انجام داد.

 

 

http://www.fararu.com/vdcfjjdt.w6dj1agiiw.html

[ii] خصوصیات اقتصادی-اجتماعی خانوارها-مرکز آمار ایران سال های 1371-1373 و 1380-1382

[iii] اطلاعات سری زمانی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی