آرش غفوری در یادداشتش به خودداری محمود احمدینژاد از مصاحبه با روزنامهنگاران ایرانی از یک سو و مصاحبههای متعدد او با روزنامهنگاران غربی از سوی دیگر پرداخته است.
اگر روزنامه نگار هستید و قصد مصاحبه با رئیس جمهوری ایران را دارید مطمئن باشید شناسنامه یا گذرنامه ایرانی تان به درد نمی خورد، شما باید حتمن پاسپورت اروپایی یا ترجیحاً آمریکایی تان را نشان دهید تا دفتر آقای رئیس جمهور به شما وقت مصاحبه بدهد.
اگر هم دانشجو هستید و قصد دارید در مورد مدیریت جهان از احمدی نژاد سئوالاتی بپرسید بازهم کارت دانشجویی دانشگاه تهران و شریف به کارتان نمی آيد؛ اما اگر از دانشگاه کلمبیای آمریکا آمده باشید و رئیس جمهور ایران را دعوت کنید، حتماً به دعوت شما پاسخ مثبت می دهد و در جمع شما صحبت می کند.
در عین حال این را هم به یاد داشته باشید که اگر زندانی سیاسی هستید و خانواده تان به هر دری می زند تا شما را از چهاردیواری رهایتان کند باید حتماً دورگه ایرانی-اروپایی یا ایرانی-آمریکایی باشید که انتظار داشته باشید دل رئیس جمهور برایتان به رحم بیاید. هرچند اگر ایرانی هم نباشید که دیگر نور علی نور است.
محمود احمدی نژاد به شما وقت اختصاصی هم می دهد تا با اتهام جاسوسی وثیقه بگذارید و از کشور خارج شوید و با اتهام تجاوز به مرزهای ایران، کت و شلوار تنتان می کند و برای بازگشت به وطنتان بدرقه می شوید.
آنچه که در بالا ارائه شده تمام آن چیزی است که از پاسخگویی احمدی نژاد در تمام طول پنج سال ریاست جمهوری اش تصویر شده است. مهربان با جهان، خشمگین در خانه. حتی وقتی رئیس دولت ایران قرار است شاخ و شانه هم بکشد آن گاه که به نیویورک و سازمان ملل می رود از پاسخگویی می گوید و اینکه قرار است جهان را مدیریت کند و می خواهد با رئیس جمهور آمریکا مناظره نماید تا مسائل جهان روی میز حل شود.
اما امان از روزی که به ایران بر می گردد، ادبیات وی از مناظره پاستوریزه به "ریخت مرده شور برده" و "ممه لولو برده" تغییر می کند و در حالی که تا هفته قبل در نیویورک درخواست مناظره و مفاهمه می داد امروز در تهران مبارز می طلبد. احمدی نژاد البته حق دارد. او در حالی مدعی می شود که عدم حضور نمایندگان کشورهای اروپایی و آمریکایی در سخنانش در اجلاس سران سازمان ملل اهمیتی ندارد که در طول پنج سال ریاست جمهوری، هیچ فرصت مسافرتی را به آمریکا از دست نداده است و شش بار فقط به نیویورک رفته است.
در اروپا هم او حتی حاضر شده است به بهانه کنفرانس های جهانی همچون کنفرانس سازمان خوار و بار بین المللی (فائو) به کشوری مثل ایتالیا برود و البته هرگونه تحقیری را همچون عدم استقبال در فرودگاه و عدم دعوت به ضیافت شام نخست وزیر برای سران تحمل نماید. بعد هم برای کوچک کردن مقام های کشورهای دیگر مانند سارکوزی فرانسه و اوبامای آمریکا مدعی شود آنها تازه کار هستند و باید فرصت داشته باشند تا در سیاست بین المللی بیشتر بیاموزند، غافل از آنکه خودش هم در ریاست جمهوری محصول همین فرصت ها و البته تازه کارتر از بسیاری از همان ها بود.
ادعای مدیریت جهان هم درحالی توسط او مطرح می شود که دولت ایران امروز در ضعیف ترین وضعیت سیاسی و اقتصادی بعد از جنگ قرار دارد. همه اینهاست که باعث شود محمود احمدی نژاد، رئیس دولت دهم، هیچگاه جرات و جسارت آن را پیدا نکند که برای پاسخگویی به میان خبرنگاران ایرانی و دانشجویان وطنی برود.
آن یکی دو بار هم که پیش از این رفته است غیر از غوغا و هیاهو در دانشگاه در معدود جلسات ویژه خبری با خبرنگاران بوده که آن هم با بذله گویی های ویژه احمدی نژاد به نوعی رفع و رجوع شده است. به همین دلیل انتظار پاسخگویی از احمدی نژاد جز در مواردی که در ابتدا گفته شد انتظار موجهی نیست.
از همین رو هم هست که وقتی قرار می شود احمدی نژاد به دانشگاه برود ترجیح می دهد بدون تبلیغات در دانشگاه حاضر شود مبادا که با سئوالات اعتراضی دانشجویان رو به رو گردد، هرچند با این شیوه هم از خشم دانشجویان پرسشگر رهایی ندارد. احمدی نژاد هرچند سعی داشت به سنت همه ساله محمد خاتمی، رئیس جمهور پیشین ایران، در سخنرانی آغازین روز بازگشایی دانشگاه در سال تحصیلی جدید و میراث سخنرانی در روز دانشجو – 16 آذر – وفادار باشد، اما از همان سال های اول خوب دریافت که کسی در دانشگاه برایش فرش قرمز پهن نمی کند و اگر فحش و بد و بیراه نشود سوت و کف هم در انتظارش نیست تا بنا به عادت مالوفش از این تشویق های ظاهری به عنوان خوراک تبلیغاتی استفاده کند.
حتی شعارهای ساختارشکن "مرگ بر ..." هم می شنود و اتوموبیل ریاست جمهوری در هیاهوی دانشجویان کج و راست می گردد و خلاصه اینکه از این شیوه پاسخگویی آبی برای آقای احمدی نژاد گرم نمی شود تا همانگونه که هر ساله انتظار شهریور ماه را می کشد تا به نیویورک آمریکا برود و برای خودش معرکه راه بیندازد، در مهرماه هم هیجان حضور در دانشگاه و آغاز سال تحصیلی جدید را داشته باشد و در 16 آذرماه پاسخگوی سئوالات دانشجویان گردد.
به همین دلیل هم هست که اگرچه محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری است که بیشترین مصاحبه های خبری با خبرنگاران غیر ایرانی در خارج و دوربین های صدا و سیما در داخل را داشته است اما در خارج با کسانی مصاحبه می کند که احاطه ای به مسائل ایران ندارند تا او بتواند در روز روشن اتهام افراد مختلف را انکار کند و آمار دروغین ارائه نماید. در داخل کشور هم دوربین صدا و سیما وقتی به سراغ آقای رئیس جمهوری می رود که ایشان خودش درخواست می کند و توضیح می دهد که چه پرسیده شود و چه سئوالاتی مطرح نگردد.
شاید این همان تحقق وعده احمدی نژادی مبنی بر آزادی 360 درجه ای باشد. آن آزادی که احمدی نژاد در آغازین روزهای ریاست جمهوری اش وعده اش را داد و اسباب تمسخر و خنده مخاطبان را فراهم ساخت. اما او راست می گفت. آزادی احمدی نژاد 360 درجه ای است. آزادی در نقطه صفر تا شما آزاد باشید که حرکت نکنید.
ba nazarate in maghale kamelan movafegh hastam, aghaye ahmadinejad azadie 0 darjeee dadae ast