نسخه آرشیو شده

رفتار جنسی زنان در یائسگی تنها به هورمون‌ها مربوط نیست
از میان متن

  • تغییرات روان‌شناختی و اجتماعی زندگی زنان در دوره میانی زندگی، مشکلات احتمالی روان‌شناختی و هیجانی، رضایت زن از روابط جنسی با همسر و نیز وجود برخی اختلالات یا عوارض جانبی برخی داروها مهم‌ترین عوامل تعیین‌کننده غیرهورمونی موثر در روابط جنسی زنان در دوره یائسگی هستند
موضوع مرتبط

مردمک
شنبه ۲۴ مهر ۱۳۸۹ - ۱۳:۱۲ | کد خبر: 57009

یافته پژوهش جدید دیدگاه گذشته را در باره تاثیر تغییرات بیولوژیک در فعالیت جنسی زنان در دوره یائسگی با مطرح کردن تاثیر بیشتر عوامل روانی اجتماعی در این زمینه به چالش می‌کشد.

پژوهش محققان دانشگاه شیفیلد بریتانیا نشان می‌دهد که عوامل اجتماعی و روان‌شناختی، بیشتر از تغییرات بیولوژیک در رفتار جنسی زنان در طول دوره یائسگی نقش دارند.

این مطالعه کیفی که در «مجله روان‌شناسی سلامت» منتشر شده دریافته است که برخلاف شواهد پیشین، تجربه زنان در باره فعالیت جنسی در طی دوره یائسگی در افراد مختلف بسیار متفاوت است و همیشه هم مستقیما به عوامل زیستی مربوط نیست.

گروه تحقیق با 12 زن بریتانیایی مصاحبه کردند تا از دیدگاه‌ آنان در باره دوره یائسگی و ارزیابی آن‌ها از تجربه خود در باره فعالیت جنسی خود و نیز ارضای جنسی در این دوران مطلع شوند.
مطالعات پیشین عمدتا در چارچوب‌های زیستی این موضوع را بررسی کرده‌اند و تغییرات هورمونی را در این زمینه با اهمیت می‌دانند.

یافته‌ها نشان داد که تقریبا همه زنان تغییراتی را در این دوره تجربه کرده بودند، اما عمدتا این تغییرات به چند عامل بیرونی ارتباط داشت. مراقبت از یک خویشاوند در خانه، تمایل جنسی کمتر شریک جنسی و نیز کیفیت رابطه با او در کنار عوامل زیستی مانند تغییرات تجربه شده در سطح هورمون‌ها از سوی زنان گزارش شد.

بنابراین به نظر محققان، زنان در دوره میانی زندگی، تغییرات زیادی را تجربه می‌کنند که مربوط به شیوه زندگی آن‌هاست و در رابطه جنسی آن‌ها اثر می‌گذارد.

دکتر شارون هینچ‌کلیف در دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه شیفیلد می‌گوید که مطالعه او و همکارانش تاثیر عوامل روانی- اجتماعی را روی فعالیت جنسی در دوره یائسگی بررسی کرده است تا دیدگاه جدید را در برابر دیدگاهی قرار دهد که شرایط این دوره زندگی زنان را صرفا با دید پزشکی می‌نگرد.

او در ادامه می‌گوید که تحقیقات زیستی تمایل دارند تا تاثیر منفی کاهش هورمون‌ها را در قابلیت زنان برای درگیرشدن در فعالیت‌های جنسی و لذت بردن از آن گزارش کنند. در حالی‌که مطالعه اخیر نشان می‌دهد که برخی از زنان حتی در این دوره با افزایش تمایل جنسی خود روبرو هستند.

دکتر هینچ‌کلیف اظهار امیدواری کرد که این پژوهش بتواند دیدگاه‌هایی را به چالش بکشد که زنان را به عنوان یک گروه متجانس تلقی می‌کنند. هم‌چنین دیدگاه‌هایی در معرض این چالش قرار می‌گیرند که در آن، یائسگی رویدادی تلقی می‌شود که در زندگی جنسی همه زنان اثر مشابهی دارد.

عوامل غیرهورمونی موثر بر فعالیت جنسی زنان در دوره یائسگی

علاوه بر تغییرات هورمونی، عوامل غیرهورمونی نیز بر فعالیت جنسی زنان اثر می‌گذارند که به‌طور خاص به دوره یائسگی مربوط نمی‌شوند و ممکن است در سایر دوره‌های زندگی زنان نیز روی فعالیت‌جنسی آنان اثر بگذارند.

تمایل و پاسخ جنسی زنان به شدت وابسته به وضعیت و شرایط بیرونی و عوامل روانی‌- اجتماعی است، بنابراین بهداشت روانی و اجتماعی زن در این زمینه نقش مهمی ایفا می‌کند.

درست به همین دلیل است که زنان بسیاری که دستگاه تناسلی آن‌ها از نظر زیستی و فیزیولوژیک سالم است، ممکن است مشکلات مختلفی در زمینه فعالیت جنسی خود تجربه کنند.

چنین عواملی در دوره یائسگی نیز مطرحند. در این دوره معمولا تغییرات روان‌شناختی و اجتماعی مهمی در زندگی زنان رخ می‌دهد. مثلا فعالیت جنسی شریک زندگی زن به دلیل بالارفتن سن کاهش می‌یابد و این امر روی فعالیت جنسی زن اثر می‌گذارد.

هم‌چنین برخی از زنان دراین سنین در حال کشمکش با مسائل مربوط به نقش مادری خود هستند، کودکان بزرگ‌تر شده‌اند و برای تحصیل، کار یا ازدواج، خانه را ترک می‌کنند و مادر درحال یافتن جایگاه جدید خود در زندگی است.

از طرف دیگر رضایت زن از روابط جنسی با شریک جنسی‌اش و نیز سلامت روان‌شناختی او در تمایل جنسی‌اش نقش مهمی دارد.

سلامتی هیجانی زن و نبود اضطراب و افسردگی، رضایت هیجانی از روابط خود با شریک جنسی، رضایت از آخرین رابطه جنسی ، نبود اختلال در تیروئید و عدم مصرف داروهای خاص نیز از جمله عوامل موثر دیگر در روابط جنسی زنان دردوره یائسگی محسوب می‌شوند.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی