رضا خندان، همسر نسرین ستوده، وکیل دادگستری و فعال حقوق زنان، پس از دو ماه و نیم توانست برای نخستین بار با همسرش ملاقات کابینی داشته باشد. آقای خندان پس از این ملاقات گفت که از شدت لاغری، چهره خانم ستوده برای او قابل تشخیص نبوده است.
همسر نسرین ستوده، وکیل دادگستری و مدافع حقوق زنان و کودکان از ادامه اعتصاب غذای خانم ستوده در زندان خبر داد.
رضا خندان که پس از گذشت دو ماه و نیم از زمان دستگیری خانم ستوده، توانست پنجشنبه 20 آبان ماه برای نخستین بار با او 10 دقیقه ملاقات کابینی داشته باشد، گفت که همسرش قبل از زندان 57 کیلو وزن داشته، اما در مدت بازداشت حدود 13 کیلو لاغر شده است.
به گزارش پایگاه خبری مدرسه فمینیستی، آقای خندان افزود: «دیگر چهره او برایم قابل تشخیص نبود.»
خانم ستوده در ملاقات کابینی خود به همسرش گفته است که در مدت اعتصاب غذا، دو بار زیر سرم رفته است.
این وکیل دادگستری که پیش از این از سوم مهر تا اول آبان در اعتصاب غذا بود، در ملاقات با همسرش اعلام کرده است که به درخواست دوستان و وکلایش اعتصاب غذای خشک خود را شکسته ولی تا رسیدن به خواستههایش، اعتصاب غذا را به صورتی که فقط از آب استفاده کند، ادامه خواهد داد.
خانم ستوده در این روز علاوه بر همسرش، خواهر و برادر خود را نیز ملاقات کرده است.
نسرین ستوده که وکالت بسیاری از فعالان سیاسی، بهویژه پس از انتخابات خرداد 1388 را برعهده دارد، از 13 شهریور در پی احضار کتبی به دادسرای اوین بازداشت شد.
دستگیری او موجی از اعتراضهای نهادها و چهرههای فعال حقوق بشر را به همراه داشت که همگی خواستار آزادی او شدند.
در آخرین واکنشها، روز چهارشنبه 19 آبان ماه، مارکوس لونینگ، مسئول امور حقوق بشر در دولت آلمان، بازداشت این وکیل دادگستری را نمونهای از «برخورد سیستماتیک دولت ایران با مدافعان حقوق بشر» در ماههای گذشته توصیف کرد و از جمهوریاسلامی خواست که او را آزاد کند.
پیشتر هم کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران، با انتشار بیانیهای از کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد خواسته بود تا از مقامهای ایرانی بخواهند سلامتی نسرین ستوده را تضمین و او را آزاد کنند.
شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل که از موکلان خانم ستوده بوده است هم از ناوی پیلای، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل خواسته است که در خصوص گزارش ها مبنی بر آزار او و سایر وکلای حقوق بشر ایرانی اقدام کند.
به گفته همسر نسرین ستوده، تاکنون سه مقام قضائی و امنیتی قول دادهاند که او را با «تبدیل قرار» آزاد کنند ولی هیچکدام به وعدههایشان عمل نکردهاند. پیشتر آقای خندان گفته بود پرونده همسرش شرایط عادی را طی نمیکند.
قرار است خانم ستوده، روز 24 آبان به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی»، «اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت ملی» و «همکاری با کانون مدافعان حقوق بشر» محاکمه شود.
این فعال حقوق زنان و کودکان، برنده جایزه بینالمللی حقوق بشر از کمیته بینالمللی حقوق بشر ایتالیا در سال 2008 است.
move in Canada where all man living under discrminiation by women and have happy life
میخواهید به قدرت نفوز نقابداران فراماسونری مارکسیست روسی پی ببرید ؟ به کیهان لندن که به نظر همین فراماسونری مارکسیست روسی هوادار سلطنت طلبان است، قسمت نظردهندگان مراجعه کنید :\nآنجا عده ای که بعضی از آنها در سایت اخبار روز (ستاد فراماسونری مارکسیست های روسی ) نظر دهنده رسمی هستند و همیشه به لیبرال ها ، ملیون ، ملی مذهبی ها ، اصلاح طلبان غیر روسی ، سلطنت طلبان ، مشروطه خواهان ، و حتا مجاهدین ( منهای حسن داعی السلام و اصفهانی که مجاهد توبه کرده در خدمت فراماسونری هستند ) حمله میبرند اما کلامی علیه کانون نویسندگان که مرکز فراماسونری روسی در ایران است ( به سرکردگی زر افشان ضد جنبش سبز و دانشجویی ، دولت آبادی که به قول شهرنوش پارسی روستایی بدون سواد آکادمیک است و تندخوست و به همه میپرد و به سروش پرید که چرا به کروبی رای داده نه موسوی ، اسماعیل خوئی که میگوید شعار نه غزه نه لبنان جمهوری ایرانی شعار فاشیستی و مثل هیتلر است ! و ....) و هرگز سخنی علیه رژیم و جنایاتش بر زبان نمی اورند ، چیزی نمیگویند . چطور آرامش دوست دار به این کانون نویسندگان خودمان نامه نمی نویسد ؟ چطور اگر گنجی بپرسد ۲۷ میلیون شما کجاست همه به او حمله میکنند ؟ چه طور در همین کیهان لندن چریک فدایی سابق الهه بقراط که حالا مثلا تغییر دین داده هنوز به مالکیت خصوصی و سرمایه داری گیر میدهد ؟ چطور این نظر دهنده ها به راه کارگر گیر داده اند که گروه کوچکی است که هم توده ایها و هم فدائیها با ان مخالفند ؟ چطور مارکسیسم خصوصا مارکسیسم لنینیسم که از هر دینی متعصب تر و جزمی تر و دوگماتیست تر است و همه چیز را قطعی و حتمی و اتوماتیک به سمت دیکتاتوری پرولتاریا سوق میدهد و اصلا مو لای درز ادعاهایش ( که همه اتفاقا ثابت شده باطل اند ) نمیرود ،مورد سوال واقع نمیشود اما از احتمال دین خو شدن لیبرال ها و دموکرات ها سخن به میان می اید ؟\nآیا طبری در مصاحبه تلویزیونی در برابر میلیونها ایرانی نگفت ماتریالیسم یعنی : مونیستی ، واحد ، یگانه ، توحیدی ! در زمان د ولت لیبرال بنی صدر ! آیا خسرو گلسرخی نگفت : من که یک مارکسیست هستم و به اسلام ارج منهم ، و علی نخستین سوسیالیست جهان است ! دین خو نبودند ؟ \nآیا شما ها که به مخالفانتان حمله میکنید با نقاب و در همان حال افکار باطل شده خودتان را یواشکی تزریق میکنید دین خو نیستید ؟\nآیا دین خوها بیش تر از شما مارکسیست های روسی از اندیشه های دگم خویش فاصله نگرفته اند ؟ چه راه درازی گنجی و سروش آمده اند ؟ شما هنوز اخبار رسوا کننده دیکتاتوری های کمونیستی ۱۹۱۷ را سانسور میکنید و همان ادعا ها را با نفوز در رسانه های آمریکایی ، سلطنت طلب ، ملی ، .... در لفافه به خورد ملت می دهید .
خوب به این اظهار نظر های کیهان لندن نگاه کنید : بیشتر حمله به گنجی و سروش و اصلاح طلبان غیر روسی و ملیون و راه کارگر است و رندانه چریک ها و گروه های کوچک چریکی را مخالف شوروی قلمدا د کردن .\nاز ان مسخره تر سبک اخبار روز است که اینجا هم مثل سایت خودنویس تکرار میشود :\nیک نفر میاید با توپ پر علیه حزب توده و کمونیسم دو تا شعار میدهد ، بعد کم کم عقب مینشیند که من سواد زیادی ندارم اما از الهه بقراط دموکراسی و آزادی بیان و سکولاریسم یاد گرفتم ! بعد مدعی میشود که به خود تئوری مارکسیسم جسارت نمیکند ... بعد مدعی لیبرال ها و ملیون و مشروطه خواهان میشود و ..... لابد سر انجام الهه بقراط او را غسل تعمید مارکسیستی میدهد و همه چیز به نفع توده ایها و فدائیها حل و فصل میشود . ( فیلمنامه و کارگردانی روسی است )\nیکی نیست بپرسد که چرا دموکراسی و آزادی بیان را ما باید از الهه بقراط بیاموزیم ؟ اگر هم فرضا ایشان (مثل معاویه به اسلام ) به دموکراسی در آمده باشد با توجه به رسوبات ذهنی مارکسیستی روسی حالا حالا ها باید تمرین آزادیخواهی کند اگر خدای نکرده نقشه نداشته باشد . درست مثل این است که ما بخواهیم مارکسیسم را از پاپ یا راکفلر یاد بگیریم .
اگر کیهان لندن واقعا دنبال تغییر کرده هاست باید نظرات امثال گنجی و سروش را هم پوشش دهد . نه اینکه فحاشی فراماسونری مارکسیست های روسی را علیه آنها مثل اخبار روز پخش کند .\nآرامش دوست دار باید به کانون نویسندگان ایران ، توده ایها ، فدائیها ، اسماعیل خوئی ، ریس دانا ، فواد تابان ، دولت آبادی ، عمویی ، عباس معروفی ، دیاشی ، .... نامه بنویسد که سکوت تایید آمیز دارند و مردم ایران را با هیتلر مقایسه میکنند و از شعار نه غزه نه لبنان و جمهوری ایرانی به خشم می آیند ، از مرگ بر روسیه گفتن مردم عصبانی میشوند ، میگویند وطن ما کوچه پس کوچه های فلان جاست و بر و بچه های فلان محل ، تا یواش یواش برسند به جهان وطنی و از آنجا روسیه را و کوبا را وطن خودشان بنامند . البته در حالیکه در کافه های فرانسه ، هلند ، سود ، کانادا و امریکا ساکن هستند ! جنبش مردم را سوار بر امواج رسانه ای غرب معرفی کنند ، نامه به لولا برزیلی بنویسند که بیا سکینه آشتیانی را نجات بده اما مثلا شهلا جاهد اعدام شود طوری نیست . یا زید آبادی در زندان بپوسد یا ستوده در اثر اعتصاب غذا رو به مرگ باشد یا فلان ناراضی در کوبا ۲۳ بار اعتصاب غذا کند یا بمیرد ، یا در روسیه حزب الله پوتین حمله کند روز نامه نگاران منتقد را تا حد مرگ بزند و یا ترور کند ، یا در کوبا یک میلیون بیکار باشد بعد از ۵۰ سال حکومت دیکتاتوری مارکسیستی پرولتاریا ، به جهنم .\nحمله به گنجی و عبادی و سروش و همایون و بهنود و رضا پهلوی و شالگونی و ...... که هنر نیست . نه شما را زندان میکنند ، نه مقاله هاتان ممنوع الچاپ میشود ، نه گاردهای رسانه ای فراماسونری مارکسیست های روسی به شما حمله میکنند . بر عکس جایزه هم میگیرید ، الکی می شوید نویسنده نامدار ! شاعر نامدار ! روشنفکر نامدار ! روزنامه نگار نامدار ! ..... همه جا نظرتان را منتشر میکنند .\nاما اگر بپرسید رای موسوی چند تا بود ؟ از کجا بدانیم ؟ کروبی شاید بیشتر رای آورده باشد ، چرا بعد از ۵۰ سال هنوز یک میلیون بیکار در یک نظام سوسیالیستی هست ؟ چرا حزب توده و فراماسونری مارکسیست های روسی هم علیه مصدق بود وقتی به شوروی باج نداد ؟ علیه شاه بود وقتی به آنها اجازه نداد با ۴ تا تفنگ و هفت تیر کشی و پاسبان کشی و ترور همکارانشان در خانه های تیمی ادای کاسترو را در بیاورند و ایران را مثل افغانستان دو دستی بدهند دست شوروی .\nعلیه بازرگان و بنی صدر و امیر انتظام بود وقتی آنها با ایجاد جو خصومت کور علیه غرب با گروگان گیری و حمله به سفارت خانه امریکا (چریکها و خط امامی ها ) و ایجاد غائله در ترکمن صحرا و کردستان برای تجزیه ایران مخالف بودند و از قانون اساسی مدل فرانسه ( نوشته شده توسط حبیبی بدون ولایت فقیه ) حمایت میکردند نه ولایت فقیه استالینیستی مورد حمایت کیانوری ؟ آنوقت آرامش دوست دار ساکت میشود . فراماسونری مارکسیست های روسی سانسور میکنند . حمله به دگر اندیشان شروع میشود .