رئیس پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی از تهیه «سند آموزش علوم انسانی» با همکاری شورای عالی انقلاب فرهنگی، وزارت علوم و دانشگاهها خبر داد.
رئیس پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی از تهیه «سند آموزش علوم انسانی» با همکاری شورای عالی انقلاب فرهنگی، وزارت علوم و دانشگاهها خبر داد.
علی اکبر علیخانی در توضیح بیشتر دراین باره به خبرگزاری مهر گفت: «پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی کارفرمای طرح پژوهشی «الگوها و راهبردهای مطلوب آموزش در علوم انسانی است و گروهی از استادان تعلیم و تربیت روی این طرح کار میکنند».
او افزود: پس از پایان کار، نتایج این طرح به شورای عالی انقلاب فرهنگی، معاونت آموزشی وزارت علوم و معاونان آموزشی دانشگاهها فرستاده میشود تا براساس آن، سند آموزش علوم انسانی را تهیه کنند.
به گفته رئیس پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، طرح پژوهشی «الگوها و راهبردهای مطلوب آموزش در علوم انسانی»، برای ایجاد تحول در آموزشهای علوم انسانی، به آسیبشناسی پرداخته و چالشها را بررسی میکند.
به گفته آقای علیخانی، قرار است «یافتههای این طرح در برنامهریزیها و سیاستگذاریهای آموزشی دانشکدههای علوم انسانی استفاده شود». حتی این اختیار به دانشگاهها داده میشود که بتوانند نتایج این طرح را به قانون و آییننامه تبدیل کنند. استادان علوم انسانی هم میتوانند از یافتههای این طرح برای «بهتر آموزش دادن» استفاده کنند.
اوایل آبان ماه امسال مدیر کل دفتر گسترش آموزش عالی نام 12 رشته علوم انسانی را اعلام کرد که قرار است محتوای آنها «بازنگری، بومیسازی و به روز» شوند. این مقام مسئول همچنین تاکید کرده بود که باید حدود 70 درصد دروس این رشتهها، با «محورهای دینی و اسلامی» هماهنگ شوند.
رشتههای حقوق، مطالعات زنان، حقوق بشر، مدیریت، مدیریت فرهنگی و هنری، جامعه شناسی، علوم اجتماعی، فلسفه، روانشناسی، علوم تربیتی و علوم سیاسی، از جمله این رشتهها هستند.
کامران دانشجو، وزیر علوم هم پیشتر بر ترسیم «نقشه جامع» در رشتههای علوم انسانی تاکید کرده و گفته بود: تهیه این نقشه کمک میکند تا از «انباشت نظریهها جلوگیری شود و تحقیقات در علوم انسانی سامان یابد».
موضوع تغییر محتوای دروس علوم انسانی به سال گذشته و اعتراضهای پس از انتخابات ریاستجمهوری برمیگردد که علوم انسانی بهعنوان متهم، هدف اصلی انتقادهای جناح حاکم قرار گرفت.
آیتالله خامنهای، در اواخر شهریورماه سال 88، علوم انسانی را موجب تردید در مبانی دینی و اعتقادی دانسته و از کافی نبودن استادان باایمان در این رشتهها انتقاد کرده بود.
میر حسین موسوی، یکی از چهرههای اصلی مخالف دولت در پاسخ به انتقادهای صورت گرفته نسبت به علوم انسانی، این حملات را «یادآور تجربه حکومتهای تمامخواه اروپای شرقی و شوروی سابق» خواند.
عیبی نداره کلا علوم انسانی ما از اول هم جای بچه تنبلها بود و خودش هم مایهای نداشت و باید برای فرهنگ و اخلاق کشور ما خودمون روشنفکران سکولار کشور آستین بالا بزنیم چون اگر اساتید جامعه شناس و روانشناس ما مایهای داشتند جیکشان در میآمد
معتقد هستم نباید اجازه بدیم حکومتیان این موضوعات را بازی و سرگرمی تصور کنند
اگر حکومت داعیهی این را داره که یک کشور هفتاد ملیونی با اتکا به یک تاریخ جعلی و معارفی که همه مسئلهدار و کاملا حساب شده و فقط هم مربوط به شیعیان که ده درصد مسلمانان هستند میخواهد و میتواند کل علوم انسانی یک تاریخ بشری را باطل کند و خود علمی بومی و اختصاصی برای یک رستهی بزرگ چون علوم انسانی بیآورد باشد بسمالله
فقط ما منتظریم که یا آقایان رسما از این بازیها توبه کنندو دیگر چنین توهماتی را بدون فکر و تحقیق اجرائی نکنند و بفهمند حوزهی حکومت و اندیشه ورزی کجاست و معنای هیئت علمی و افراد مدیریتی حکومتی در دانشگاه چیست و یا چیزی را به ما تحویل دهند که به طور شاخصی تغییر مثبت و سازندهای در این رشته محسوب شود
و گرنه اگر قرار باشد تسویه حسابهای سیاسی را این چنین با ایجاد آشفتگی فکری و برنامهای در غالب انقلابهای فرهنگی انجام دهند و باز دوباره بگویند ما در انقلاب اول فرهنگی خوب عمل نکردیم نمیتوان قابل پذیرش باشد
آقایان بفرمائید به سهم خودم کل رشتهای علوم انسانی الز تظر من الفاتحه
هر گاه خوب ته و بالاش را در آوردید و هر چه زمان لازم دارد صرف کردید و وقتی کار تمام شد رسما اعلام کنید
نه نیمه کاره رهایش کنید و نه نا تمام
و بخواهید یک داستان دیگر را آغاز کنید
مسائل فرهنگی و اعتقادی مردم محل اعمال سلیقهی عاملان حکومتی نیست تا کسی بخواهد این چنین با سبکسری و ضزبتی انقلاب درآن بوجود آورد
سی سال نتیجهی سیاستهای شما ایران را به بی اخلاقترین و بی فرهنگترین کشور دنیا تبدیل کرده که سرخوردهترین و بی منطق ترین ملت دنیا شدهاند که فقط از خشم زیر لب فحش و ناسزا میدهند و هر چیزی را تخطئه و هیچ حد اخلاقی را هم معتبر نمیدانند
مفهوم انسانیت صداقت شرافت ازدواج و حتی محارم در خانواده همه به دلیل دخالت حکومتی که منفور است در تمام ارکان جامعه لوث شده و باعث شده که هیچ معیار و ملاکی برای مردم وجود ندارد
نه مرجع دینی نه شخصیت سیاسی هیچ کس برای این مردم اعتبار ندارد و مردم ایران فقط به شخص خود میاندیشند و متوجه شدهاند که به حرف هیچکس نمیتوانند اعتماد کنند و متاسفانه حکومت هم نخواست بفهمد این ریا ودغل کاری که مردم در فتنهی سبز نشان دادند که بعضا به احمدیژاد رای دادند و آمدند ادعای تقلب کردند ومدعی رای موسوی شدند واینکه شخصیتهای بسیاری آگاهانه ادعای دروغ کردند و همه در یک اتحادی متزورانه فقط به قصد تخریب بدون آنکه واقعا هیچ اعتقادی به یکدیگر داشته باشند فریبکار ظاهر شدند نشان از چه فاجعهی فرهنگی اخلاقی دارد
پس این هم تمام آن چه دستپخت سی سال گذشتهی ایشان بوده برای اینکه از بیخ و بن علوم نوظهور و منطبق بر محورهای دینی و اسلامی تهیه و ارائه کنند