انتشار یادداشت سفیر انگلیس در تهران به مناسبت روز جهانی حقوق بشر، یک بار دیگر مسئولان ایرانی را به اظهارنظر درباره کاهش سطح روابط بین دو کشور کشاند.
انتشار یادداشت سفیر بریتانیا در تهران به مناسبت روز جهانی حقوق بشر، یک بار دیگر مسئولان جمهوری اسلامی را به اظهارنظر درباره کاهش سطح روابط بین دو کشور کشاند.
امروز، 21 آذرماه، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در واکنش به مقالهای از سایمون گس، سفیر بریتانیا، گفت که «یکشنبه آینده در اولین جلسه این کمیسیون، طرح کاهش روابط با انگلیس بررسی میشود».
سفیر بریتانیا در تهران، سه روز پیش به مناسبت روز جهانی حقوق بشر در مقالهای که در سایت سفارت آن کشور منتشر شد، از حکومت ایران به خاطر «دستگیریهای خودسرانه» و «آزار و اذیت مدافعین حقوق بشر» انتقاد کرد.
کاظم جلالی دلایل بررسی طرح کاهش روابط با بریتانیا را «گستاخیهای مکرر سفیر انگلیس در ایران و عدم رعایت شئون دیپلماتیک و همچنین دخالتهای مکرر برخی دیگر از دولتمردان انگلیس در امور ایران از جمله دخالتها و تهدیدهای ساورز که منجر به شهادت دکتر شهریاری شد و همچنین عملکرد مغرضانه بی.بی.سی، رسانه دولتی این کشور به عنوان بازوی رسانهای فتنه» عنوان کرد.
در همین زمینه غلامرضا کرمی، از اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی گفت که اعضای این کمیسون بر کاهش سطح روابط دو کشور «اتفاق نظر» دارند.
رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نیز درباره سخنان سفیر بریتانیا در تهران که ایران را به نقض حقوق بشر در ایران متهم کرد، گفت که «سفیر انگلیس در ایران باید ادب سفیر بودن را بیاموزد».
سایمون گس، سفیر بریتانیا در مقاله خود، با اشاره به نسرین ستوده، وکیل ایرانی در بند نوشته است: خانم ستوده، وکیلی است که سالها در ایران کار کرده و با استفاده از شیوههای قانونی و معمول در ایران به دفاع از هموطنان ایرانی خود پرداخته است. اما امروز خود او در بازداشت است و در انتظار محاکمه به سر میبرد. دادستانهای ایران اتهام مبهم «اقدام علیه امنیت ملی» را علیه او مطرح کردهاند، اما اتهام اصلی او در واقع دفاع شجاعانه و آشکار کردن بیعدالتیهایی است که حکومت ایران ترجیح میدهد پنهان بمانند.
آقای گس از ایران خواسته تا محاکمات عادلانه برگزار کند. به گفته او برای این کار، «آزادی نسرین ستوده، نقطه شروع خوبی است».
آقای برجردی از سایمون گس خواسته است تا چشمانش را باز کند و ببیند که در ایران «مخالفین حتی کسانی که در راس فتنه بودند و هستند و موجبات خرسندی انگلیس را فراهم کردند، چگونه و با چه ادبیاتی علیه دولت و سیاستهای نظام موضعگیری میکنند، میگویند و مینویسند و در زندان هم نیستند».
پس از اعتراضات سال گذشته در ایران به نتایج انتخابات، گروهی از معترضین کشته شدند که به جز در مورد تعدادی از آنها که در بازداشتگاه کهریزک کشته شدند، تحقیقاتی انجام نشده است. در همین زمان بسیاری از فعالان سیاسی و روزنامهنگاران نیز بازداشت شدند.
ایران در کنار چین بار دیگر به عنوان بزرگترین زندان روزنامهنگاران در جهان معرفی شده است و علاوه بر فعالان، کنشگران و روزنامهنگاران، وکیلان آنها مانند نسرین ستوده نیز روانه زندان شدهاند.
طی ماههای گذشته علاوه بر سازمانهای بینالملل مدافع حقوق بشر، شخصیتها، سیاستمداران و دولتمردان عمدتا غربی نیز از وضعیت رو به وخامت حقوق بشر در ایران انتقاد کردهاند.
یکی از بیماری های مضمن در سیاست ایران، وحشتناک بودن وابستگی اش است (انقلاب پیچیده ترش کرد). این مسئله خیلی ظریفی است که کشور باتجربه تر بهترین استفاده را میبرد: اغلب پیش آمده که دخالت سفیری، مشکل داخلی برای کشور میزبان پیش آمد.
مهم این است که یک بام و دو هوا نباشد . خوب دکتر یزدی هم در ایران است حاشیه ایمنی او هم کمتر از موسوی است به همین دلیل الان خودش و خواهر زاده اش لیلا توسلی در زندان هستند ولی موسوی و رهنورد آزادند . اتفاقا جلوتر از موسوی هم حرکت میکند و تحلیل او از موسوی هم پیشرفته تر و بهتر است . او قانون اساسی دولت موقت بدون ولایت فقیه را میخواهد . در مورد اعراب و اسرائیل با جناح میانه رو عباس و صلح موافق است . چیزی شبیه دولت ترکیه میخواهد و ان را در مصاحبه اعلام کرده . رهبران ترکیه شاگردان او هستند . اما موسوی و چپ های هودار او از رژیم هم با امریکا دشمن تر هستند . با اسرائیل همان مو ضع خصمانه رژیم و بدتر را دارند چون اقلا ج ا خواهان برقراری روابط با امریکا و معاملات پنهان با اسرائیل هست ولی اینها ان رابطه و تعامل را هم نمیخواهند و سر راه ان سنگ هم می اندازند . چریک های فدایی برای آزادی خانم آشتیانی با لولا برزیلی اتحاد میکنند ، بیانیه میدهند ، بر سر و صورت میزنند اما برای دکتر یزدی نه ! برای لیلا توسلی نه ، برا ی مجید توکلی و عماد به آور و زید آبادی نه ! تازه به شیرین عبادی چپ ها حمله میکنند که چرا این یک بام و دو هوا و بازی سیاسی را رو میکند .
بیخود خودتان را فریب ندهید . نه با موسوی به جایی میرسید نه با این چپ ها . رهبری لیبرال مذهبی در داخل و رهبری لیبرال در خارج تنها راه رسیدن به دموکراسی وازادی و بازگرداندن ایران به مدار غرب و دور شدن از مدار خفت بار روسی - چینی -چپ لاتینی -عرب رادیکال است . حالا هی چپ نفوذی در رادیو فر دا ، دو چه وله ، ارگان ها و انستیتوها ها ی غربی ، رسانه های فارسی زبان در غرب برای موسوی نوشابه باز کند تا امریکا را گمرا ه کرده و بازی دهد تا همین رژیم بماند و جرات معامله با امریکا را هم نداشته باشد و به رادیکالیسم رو آورد تا جایی که همه همسایه ها را و مردم دنیا را بترسند و بلاخره همه چاره ای نداشته باشند جز حمله به ا یر ان و یا موزاییکی کردن ان . باطری موسوی ۲ سال دیگه با رفتن اوباما و احمدی تمام میشه . بعدش یک مهره مورد علاقه چپ و اصول گرایان ( لاریجانی ) میاد و بازی جدید شروع میشه با ادبیات متفاوت . موسوی از این تندتر هم بیانیه بده دیگه کاری ازش ساخته نیست . اون فقر اقتصادی هم که شما با تصورات و پیش زمینه ذهنی مارکسیستی روسی در نظر دارید هیچ کاری نمیکند . هیچ کجای جهان کاری نکرده . مخصو صا در ایران نفتی و دولت سرمایه دار . ان طبقه ای که قرار است انقلاب کارگر ی کند مورد حما یت مالی دولت است . مذهبی است ، دغدغه لیبرالیسم و دموکراسی و حقوق بشر سیاسی ندارد . طبقه متوسط ایرانی است که همیشه ستون اصلی جنبش ها بوده . این طبقه هم فقیر و لاغر میشود ولی نه تا حدی که انقلاب کند . چون در آمد نفت طلایی آنجاست .
گناهش هم گردن اقتصاد بیمار جهانی می افتد .