نسخه آرشیو شده

زندگی و سیاست در تونس
نوامبر ۱۹۸۷ عکس‌های حبیب بورقیبه رئیس جمهور تونس را پایین کشیدند و عکس بن علی را به جایش نصب کردند. اکنون نوبت خود بن علی است
از میان متن

  • در میدان‌های شهر همه جا عکس بزرگ بن علی دیده می‌شد که زیر آن نوشته شده بود: «مع بن علی نجحنا، مع بن علی نواصل، ۲۰۰۹
شنبه ۲۵ دی ۱۳۸۹ - ۰۵:۰۳ | کد خبر: 59527

یکی از کسانی که تجربه سفر به تونس را دارد، یاسر میردامادی، پژوهشگر مسائل اسلامی در لندن است. او سال گذشته در سالگرد انتخابات ریاست جمهوری ایران به تونس سفر کرد و در وبلاگش از عکس‌های زین العابدین بن علی نوشت که همه جای شهر هستند.

تازه رسیده‌ام تونس. ساعت به وقت این‌جا دو و نیم بامداد است و به وقت لندن یک و نیم بامداد، در ایران هم ساعت باید پنج و نیم بامداد باشد.

چشم‌هایم باز نمی‌شود از خستگی. هواپیما سه ساعت تاخیر داشت. چه هواپیمایی که شبیه می‌نی‌بوس‌های دم پنجراه پایین خیابان مشهد بود. با میهماندارانی که برخی‌هاشان در حد یک آدم معمولی ادب نداشتند، که اگر به جای آن آرایش‌های غلیظ تو ذوق‌زننده که به لحاظ زیبایی‌شناختی زشت‌ترشان می‌کند و اسکنجبینشان صفرا می‌فزاید قدری آداب میهمان‌داری یاد می‌گرفتند وضعشان بهتر از این بود. درست مثل اتوبوس‌های بین‌راهی یک میهمان‌دار ناآداب‌دانی یک بطری آب معدنی دستش گرفته است و در این گرما راه افتاده در طول هواپیما که کسی آب می‌خواهد؟ با لیوان‌های یک بار مصرف بسیار کوچک. آن میهمان‌دار دیگر که اصلا انگلیسی درستی بلد نیست و باید ده بار برایش توضیح دهی که یک دستمال کاغذی مرطوب می‌خواهی که از این گرمای آفریقایی نجات یابی. آن دیگری که اصلا کلمه لطفا در کلماتش وجود ندارد و آن‌قدر با تحکم صحبت می‌کند با کناری‌های تو که انگار ده ماه است حقوق نگرفته و باید دغ و دلی‌اش را سر مسافر پیاده کند. بگذریم، در هواپیما که افتضاح بود سفر.

نیمه شب رسیدیم به تونس. از همه اسکن چشم گرفتند. کیفم را که تحویل گرفتم احساس کردم در کیفم باز شده و داخل آن‌را گشته‌اند. یکی از هم‌کلاسی‌های ما که می‌خواست از فرودگاه عکس بگیرد با منع پلیس روبرو شد و تا همه عکس‌های او را ندید ر‌هایش نکرد. عکس بزرگ «بن علی» رئیس جمهورشان همه جا در فرودگاه دیده می‌شد. میزبانانمان در تونس به دنبالمان آمده بودند. هوا گرم بود. در میدان‌های شهر همه جا عکس بزرگ بن علی دیده می‌شد که زیر آن نوشته شده بود: «مع بن علی نجحنا، مع بن علی نواصل، ۲۰۰۹». به دختر میزبانمان که سوسن نام دارد و با ماشین دنبال ما آمده بود گفتم فقط مملکت ما نیست که همه جا در و دیوارش پر از عکس قائد است و تعریف از اوست، مملکت شما هم همین‌طور است. احساس کردم متمایل نیست وارد این بحث شود. یادم آمد که یکی از هم‌کلاسی‌های تونسی ما گفته بود معروف است در تونس به ازای هر نفر پنج پلیس وجود دارد و این‌که توصیه کرده بود مطلقا اسم بن علی را به زبان نیاورم و در مورد مسائل سیاسی با کسی صحبت نکنم و گر نه ممکن است بازداشت شوم.
 
اتاقی در منزل صاحبخانه‌مان در اختیار من گذاشته شده که در آن کمی کتاب هم هست. قبل از این‌که دوش بگیرم (ضمنا این‌ها هم می‌گویند دوش و ظاهرا این واژه فرانسوی است) نگاهی به کتاب‌ها انداختم اکثرا فرانسوی بود و در میان ‌آن‌ها ترجمهٔ عربی سرمایهٔ مارکس و نیز تعبیر رویای فروید و نیز یک کتاب به عربی در مورد تاریخ یهودیت در جهان اسلام نظرم را جلب کرد. میزبان ما ظاهرا یک خانواده عرب سکولار تحصیل‌ کرده است. سوسن معلم زبان و ادبیان فرانسه در دبیرستان است. صبح باید به مرکز زبان بورقیبه برویم تا از ما تست عربی بگیرند و تعیین سطح شویم.

ساعت دارد سه می‌شود باید بخوابم. میزبان ما موظف است به ما وعده صبحانه و شام بدهد. امیدوارم فردا بتوانم در کافی نت این پست را در وبلاگم بگذارم و امیل‌هایم را هم چک کنم. سری هم بزنم و ببینم در ایران چه خبر است. در فرودگاه یک عرب تونسی که از ایتالیا باز می‌گشت و خیلی هم ما را کمک کرد در مورد احمدی‌نژاد پرسید معلوم بود قضایای اخیر در داوری‌اش در باب احمدی‌نژاد که ظاهرا قبلا مثبت بوده خلل انداخته است. آنچه شایستهٔ احمدی‌نژاد است در پاسخ به او گفتم. به فکر فرو رفت. خوشبختانه این چندمین عربی است که می‌کوشم چهرهٔ پنهان احمدی‌نژاد را برایشان توضیح دهم و فکر می‌کنم توضیحاتم موثر بوده است.امیدوارم روزی جهان عرب و به طور کل کشورهای اسلامی به طور وسیع دریابند که چه قهرمان پوشالی‌ای دارند.

در ماشین هم با سوسن و خواهرش سیرین (شیرین) بحث احمدی‌نژاد شد. آن‌ها اما خودشان در مورد احمدی‌نژاد قبلا به راه راست منحرف شده بودند (تعبیر تناقض‌نمای «به راه راست منحرف شدن» از تعابیر نغز حضرت پدر است). به سوسن گفتم می‌دانی اسم خودت و خو‌اهرت فارسی است. گفت می‌دانم. گفتم کاش می‌دانستید که خلیج هم خلیج فارس است نه خلیج عرب. نگاه معنی‌داری کرد و هیچ نگفت. به نظرم ما ایرانی‌ها همانقدر که وظیفه داریم چهرهٔ احمدی‌نژاد را به این عرب‌های شیفتهٔ او نشان دهیم این وظیفه را هم داریم که هر طور شده بهانه‌ای گیر آوریم و نام خلیج فارس را جلوی آن‌ها تکرار کنیم. حتی باید تلاش کرد گفتن خلیج خالی بدون پسوند که عادت میانه‌روهای عرب است شکسته شود.
 
باید بخوابم.

اوضاع ایران دمی از یادم نمی‌رود. مدام با این دو بیت سایه خودم را تسلی می‌دهم:

امروز نه آغاز و نه انجام جهان است /‌ای بس غم و شادی که پس پرده نهان است
گر مرد رهی غم مخور از دوری و دیری / دانی که رسیدن هنر گام زمان است

صبح رفتم امتحان تعیین سطح دادم. هوا خیلی گرم بود. همه جا از مغازه گرفته تا خیابان‌ها عکس بن علی دیده می‌شد. سر هر خیابان یک ماشین پلیس ایستاده است. شهر کثیف، ناموزون و پلیسی‌ای است. مردم در پوشش آزادند و محجبه و غیر محجبه کنار هم زندگی می‌کنند. هوا بس ناجوانمردانه گرم بود. به یک کتابفروشی هم در پاساژی سر زدم که اولین کتابی که نظرم را جلب کرد کتاب الإسلام و الحداثه از عبدالمجید شرفی، روشنفکر دینی تونسی بود. این کتاب سال‌ها قبل به فارسی ترجمه شده است. از جمال که میزبان ماست و روزنامه نگار است پرسیدم که در این شهر شیعه هم وجود دارد معلوم شد نه. این‌جا همه سنی مالکی‌اند. در خیابان با یک نفر دیگر هم صحبت به احمدی‌نژاد کشید. معتقد بود احمدی‌نژاد در تونس محبوب نیست.

اکنون شب است. هوا خیلی گرم است.

رفتیم به خوردن شام. یک زوج پیر ایتالیایی هم می‌ه‌مان صاحب‌خانهٔ ما هستند که آمده‌اند عربی یاد بگیرند. فرانسه و انگلیسی را به خوبی صحبت می‌کردند و می‌گفتند ۶ سال است که اسپانیایی خوانده‌ایم و حالا داریم عربی می‌خوانیم. مردم چه حوصله‌ها دارند. در عین حال از سختی عربی می‌نالیدند. فکر می‌کنم اگر بیست سال دیگر این زوج پیر عمر کنند هنوز در حال یادگیری یک زبان جدید مشاهده شوند.

نشسته‌ام و دارم معرفت‌شناسی می‌خوانم.‌‌ همان کتابی که یک سال قبل مقارن ورود به لندن شروع‌اش کردم. تقریبا آخر‌هایش هستم. در بحث a priori‌ام که از مباحث مهم معرفت‌شناسی است.

دوست دارم این یک ماهه زود‌تر تمام شود و برگردم لندن.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

نوشین

مطمئن نیستم اما فکر کنم زیرنویس عکس اشتباه هست
حبیب” بورقیبه” رئیس‌جمهور تونس در سالهای ۱۹۵۷ تا ۱۹۸۷ بود.
عبدالعزیز “بوتفلیقه ” رئیس جمهور الجزایر از ۱۹۹۹

نوشین | ۲۵ دی ۱۳۸۹ - ۱۰:۰۹
i

سایت سحام نیوز چند روز قبل متنی از هذیان گوئی جناب مصباح پابوس ولی فتنه تیتر زده بود:


مصباح‌یزدی: دین از اکسیژن برای انسان لازم‌تر است.

کم نیست اینطور بی مغزهای دنیای اسلام که میداند مرده دین ندارد، حالا اصل آن وجود داشته باشد یا خیر. این دین است که نیازمند انسان است و این حکومت است که میخواهد بر مردم حاکم باشد.

چه حکمتی با اصل دین در کره مریخ؟

اما سرانجام اینگونه مغزهای معیوب را، تاریخ مطلع است ورود به مکه، و یا به قاهره و ...، حالا یکی بن علی است، محمد رضا، و یا ....

مشگل فعلی دنیای اسلام با افرادی همانند مصباح، بن علی، محمد رضا و ولی فتنه، در این نهفته است که در توجیه ابزار قدرت دچار افراط و تفریط میشوند که هردو برای قدرت سرنگونی و برای ملت update جهنم.

i | ۲۵ دی ۱۳۸۹ - ۰۹:۲۶
i

یکی از چیزهای خیلی جالب، فوران اجتماعی خیلی سریع و غیرقابل پیش بینی در تونس بود. کسی فکر میکرد تونس آتش زیر خاکستر است؟

همین مسئله در رابطه با انقلاب ایران صادق بود.

روی شن ساختمان حکومت را بنیان نهادن، یعنی نظام را به دست طبیعت سپردن.

i | ۲۵ دی ۱۳۸۹ - ۰۷:۱۴
صفحه 1 از 1 صفحه
آگهی