رئیس کمیسیون تعلیم و تربیت شورای عالی انقلاب فرهنگی از ارائه «سند فلسفه تربیت جمهوری اسلامی» به شورای عالی انقلاب فرهنگی تا یک ماه دیگر خبر داد.
ایراندخت فیاض در گفتوگو با خبرگزاری فارس گفت این سند مبنای «نظری» شکلگیری تمام اسناد آموزشی دستگاهها اعم از وزارتخانههای علوم، بهداشت و درمان و آموزش و پرورش است و در رابطه با نظام آموزش و پرورش نیز این سند مبنای نظری و تئوریک شکلگیری «سند ملی آموزش و پرورش» شده است.
به گفته خانم فیاض، «سند فلسفه تربیت جمهوری اسلامی» حلقه مفقوده نظام آموزش و پرورش رسمی ایران بوده است.
رئیس کمیسیون تعلیم و تربیت شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت که پس از ارائه این سند، کمیسیون تعلیم و تربیت به عنوان متولی بررسی این سند انتخاب شد. به گفته او در تدوین این سند کمیسیون «حوزوی» شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز مشارکت داشته است.
نهایی شدن «سند ملی آموزش و پرورش»
در عین حال دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش نیز از نهایی شدن «سند ملی آموزش و پرورش» تا پایان امسال خبر داده است.
مهدی نوید ادهم گفته است که بسته «سند ملی آموزش و پرورش» به دو بخش بنیانهای نظری تحول راهبردی در آموزش و پرورش و سند تحول راهبردی تقسیم میشود که خود بخش بنیانهای نظری، سه بخش «فلسفه تربیت جمهوری اسلامی ایران»، «فلسفه تربیت رسمی و عمومی» و «رهنامه تعلیم و تربیت» را زیرمجموعه دارد.
به گفته آقای ادهم، پیشبینی میشود که سند ملی آموزش و پرورش پس از بررسی در کمیسیونهای تخصصی شورا، حداکثر تا دو ماه آینده در شورای عالی انقلاب فرهنگی نهایی شود.
از سوی دیگر ایراندخت فیاض، درباره تناقضات احتمالی «سند فلسفه تربیت در نظام جمهوری اسلامی» و «سند ملی آموزش و پرورش » گفت که «سند ملی آموزش و پرورش» که برگرفته و متأثر از «سند فلسفه تربیت در نظام جمهوری اسلامی» است، بر این اساس تدوین شده بود، اما به دلیل آنکه گروههای تنظیمکننده این دو سند کار خود را به صورت موازی و همزمان آغاز کرده بودند و دلیل این موازیکاری نیز از دست ندادن زمان بود، بنابراین این موضوع تا حدودی کار را سخت کرد. به گفته او تناقضات احتمالی بین دو سند، بررسی و برطرف شده است.
پسلرزههای آموزشی پس از انتخابات
تدوین سندهای آموزشی در ایران، بحث تازهای نیست، اما پس از انتخابات ریاستجمهوری سال گذشته، جمهوری اسلامی ایران، بیش از هر زمانی به سیطره خود بر برنامههای آموزشی کشور متمرکز شد. مشخصاً اولین بار آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی بود که از لزوم تجدیدنظر در دروس دانشگاهی رشتههای علوم انسانی شد.
آیتالله خامنهای، تحصیل حدود دو میلیون دانشجو از سه میلیون و نیم دانشجوی کشور در رشتههای علوم انسانی را «نگران کننده» خواند. نارضایی رهبری از علوم انسانی به این دلیل است که «تعداد اساتید معتقد به جهان بینی اسلامی در رشتههای علوم انسانی کم است»، مبنای بسیاری از علوم انسانی «فلسفههای مادیگری و بیاعتقادی به تعالیم الهی و اسلامی است» و آموزش این علوم موجب «تردید در مبانی دینی و اعتقادی» میشود.
این انتقادات باعث شد که وزارت علوم و شورای عالی انقلاب فرهنگی، «اسلامیکردن دانشگاهها» را در دستور کار خود قرار دهند و محمود احمدینژاد هم مصوبه شورا در این زمینه را برای اجرا به دانشگاههای سراسری و آزاد ابلاغ کند.
در مردادماه گذشته انتقادها از زبان آیتالله مصباح یزدی، روحانی تندوی نزدیک به دولت ایران نیز مطرح شد که خواسته بود «انقلاب فرهنگی» صورت گیرد.
دو هفته بعد کامران دانشجو، وزیر علوم، تحقیقات و فنآوری از بازنگری در متون درسی بهویژه در علومانسانی خبر داد و گفت که به تدریج تعدادی از واحدهای درسی رشتههای مهم علوم انسانی براساس مبانی اسلامی تغییر محتوا پیدا میکنند.
اواخر شهریور امسال مدیر کل دفتر گسترش آموزش عالی اعلام کرد که پذیرش دانشجو در 12 رشته علوم انسانی و هنری، تا زمان بازنگری در سرفصلهای دروس این رشتهها، متوقف شده است.
یک ماه بعد، ابوالفضل حسنی اعلام کرد که پذیرش و توسعه در 12 رشته «حقوق، مطالعات زنان، حقوق بشر، مدیریت، مدیریت فرهنگی و هنری، جامعه شناسی، علوم اجتماعی، فلسفه، روانشناسی، علوم تربیتی و علوم سیاسی» منوط به «بازنگری، بومی سازی و به روز کردن» شده است.
اما میرحسین موسوی، کاندیدای معترض به نتیجه انتخابات ریاستجمهوری سال گذشته، تیرماه گذشته از «حمله سازمانیافته به علوم انسانی در دانشگاهها» انتقاد کرد و آن را یادآور تجربه حکومتهای تمامخواه اروپای شرقی و شوروی سابق دانست.
او گفت: آنها از زمان استالین به بعد علوم اجتماعی را علومی برآمده از جوامع سرمایهداری و بورژوازی میدانستند و به همین دلیل تدریس آن را جز در مواردی اندک ممنوع کرده بودند.
با این حال حلقه احاطه شده پیرامون دروس دانشگاهی رشتههای علوم انسانی و همچنین «اسلامی کردن» دانشگاهها تنگ و تنگتر شده است.
در همین راستا در پایان شهریورماه گذشته معاون آموزشی دانشگاه آزاد از «آغاز تدوین کتابهای جدید رشتههای علوم انسانی منطبق بر مبانی اسلامی» خبر داد.
معاون آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی در مورد «بومیسازی» کتابهای علوم انسانی گفت: به مدیران گروه روانشناسی واحدهای سراسر کشور دانشگاه آزاد اسلامی اعلام شد تا به سمت بومیسازی کتابهای روانشناسی و علوم تربیتی بروند.
آقای احدی گفت که «بومیسازی» کتابهای دانشگاهی، جنبه تبلیغاتی ندارد بلکه در جهت اجرای «دستور» است.
سند آموزش علوم انسانی
۲۹ آبانماه رئیس پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی از تهیه «سند آموزش علوم انسانی» با همکاری شورای عالی انقلاب فرهنگی، وزارت علوم و دانشگاهها خبر داد.
علی اکبر علیخانی در توضیح بیشتر دراین باره به خبرگزاری مهر گفت: «پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی کارفرمای طرح پژوهشی الگوها و راهبردهای مطلوب آموزش در علوم انسانی است و گروهی از استادان تعلیم و تربیت روی این طرح کار میکنند.»
به گفته آقای علیخانی، قرار است «یافتههای این طرح در برنامهریزیها و سیاستگذاریهای آموزشی دانشکدههای علوم انسانی استفاده شود». حتی این اختیار به دانشگاهها داده میشود که بتوانند نتایج این طرح را به قانون و آییننامه تبدیل کنند. استادان علوم انسانی هم میتوانند از یافتههای این طرح برای «بهتر آموزش دادن» استفاده کنند.
این سند همانند سایر سند های جمهوری افتضاح، بیشتر عمق خیانت و عدم لیاقت کشور داری اسلام را برای آیندگان به جای خواهد نهاد. فکر میکنید این سند چه چیز را میخواهد پیاده کند؟
ازسند وصیت نامه خمینی چه باقی ماند، به جزه یک مشت هوا گرم؟ از قانون اساسی چطور؟ از این همه دمبک و دستک بر آمده از قانون (مجلس شورا، مصلحت و شورای دغ..) کی و کجا توانست نیاز های کشور را برطرف کند؟ بگذریم که آنها خود بیشتر تحمیل کننده بودند تا راه گشا.
آیا توانائی این”نخبگان مسلمین فاسد” بیشتر از کارنامه سه دهه شان است؟
امثال این سند، بیشتر افزایش شرارت نمایان میسازد بگذریم که شرارت هم، نامحدود نیست.
اگر در ابتدای انقلاب عنوان میشد که اینها جمهوری شرارت را بوجود آورده اند تا آن به انقلاب مهدی پاس دهند، “احمق-صادقان” تفنگ بدوش از این دانشگاه به آن دانشگاه در پی دفاع انقلاب فرهنگی سنگرگیری کرده بودند که مبادا اسلام زدائی از علوم انسانی شود.
اما: چیزیکه درابتدا آدم را به فکر وا میدارد محتوای اینطورهوای گرم نیست بلکه باید دید توانائی های هزینه ایران برای اینطور فرسایش، که ازانقلاب شروع شده، تا کجاست؟
متاسفانه در انعکاس نظرات خوانندگان شاهد یک گام به عقب هستیم و نظرات پنهان می شود
به جد توصیه می کنم با گذاشتن امکان درج آدرس وبسایت و تعریف آواتار یا استفاده از اوپن ای دی و حذف کنترل روبات یا لااقل فارسی کردن آن یا عددی کردن آن (2+3) نه تنها به زوال نکشانیدش بلکه رونق جدیدی به ایم سایت خوب بدهید
موضوع بسیار شبیه جشن های 2500 ساله است
اما در مورد مردمک امیدوارم که مزیت مردمک که ارتباط دو سویه بود از بین نرود
ضمنا اگر کامنت گزارها بتوانند وب سایت خودشان را نیز برای رسمیت دادن به هویت خود و احیانا ایجاد ترافیک از مردمک که می تواند به بالا رفتن رتبه مردمک در سرچ های گوگل کمک کند درج کنند بسیار حوب است