نتایج یک پژوهش جدید نشان میدهد که تستزدن، صرفا وسیلهای برای ارزیابی دانش افراد نیست بلکه حتی بیشتر از برخی شیوههای دیگر به یادگیری کمک میکند.
بر اساس این پژوهش که ۱۹ ژانویه در مجله «علوم» منتشر شد، دانشجویانی که مطلب معینی را خواندند و پس از یک هفته به پرسشهای تستی درباره آن پاسخ دادند، ۵۰ درصد بهتر از کسانی عمل کردند که از شیوههای دیگر یادگیری استفاده کرده بودند. یکی از این شیوهها که برای همه دانشآموزان و دانشجویان کاملا آشناست «مطالعه مکرر مطالب» است.
شیوه دیگر «کشیدن نمودار»هایی است که مطالب خوانده شده را با جزئیات به صورت تصویری در میآورد. این شیوه، به خصوص مورد توجه بسیاری از معلمان است زیرا دانش آموخته وادار میشود تا بین مطالب خوانده شده ارتباط ایجاد کند.
پژوهشگران مطالعه حاضر میگویند که این دو شیوه نه تنها بسیار معمول است بلکه حتی دانشجویان دچار این باور نادرست میشوند که مطالب را خوب فهمیدهاند در حالیکه چنین نیست.
تست زدن یا پاسخ دادن به آزمونهای تستی، در تعلیم و تربیت موضوع مورد بحثی است که انتقادهای زیادی را برانگیخته است از جمله این که یادگیری «طوطیوار» را بیشتر میکند و نیز موجب اضطراب غیرضروری در افراد میشود.
جفری کارپیک، روانشناس دانشگاه پرود (Prodee University) و سرپرست پژوهش حاضر میگوید: یادگیری در واقع بازیافت و بازسازی دانش ماست و این پژوهش، انگشت روی این موضوع بنیادی گذاشته است که چگونه ذهن ما به بازیافت اطلاعات میپردازد.
روزنامه نیویورک تایمز به نقل از برخی دانشمندان شناخت و تعلیم و تربیت، این تحقیق را «برجسته» توصیف کرده است.
اجرای آزمایش در دو نوبت
در این پژوهش از ۲۰۰ دانشجوی کالج طی دو آزمایش خواسته شد که چند پاراگراف درباره یک موضوع علمی مانند چگونگی عملکرد دستگاه هاضمه بخوانند.
آزمایش اول مرکب از چهار گروه بود. در حالیکه شرکت کنندگان گروه نخست، تنها پنج دقیقه فرصت داشتند مطلبی را بخوانند، دومین گروه میتوانست همان مطلب را چهار بار متوالی و هر بار به مدت پنج دقیقه بخواند.
در سومین گروه که «طرحریزی مفهومی» نام گرفت، شرکتکنندگان باید با استفاده از مطلبی که در اختیار داشتند به سازماندهی اطلاعات خوانده شده در داخل یک نمودار میپرداختند که جزئیات و مطالب مختلف در آن نوشته و نکات مختلف به صورتی منظم به یکدیگر متصل میشدند.
گروه چهارم یک آزمون «تمرین بازیافت» دریافت کردند. آنها ۱۰ دقیقه فرصت داشتند بدون مراجعه به مطلب خوانده شده، هر نکتهای که درباره مطلب به یاد میآوردند آزادانه در گزارشی بنویسند. سپس آنها مجددا مطلب را میخواندند و به آزمونی درباره آن پاسخ میدادند.
پس از یک هفته به چهار گروه مورد نظر آزمونی داده شد که نیاز به پاسخهای کوتاه داشت و توانایی آنها برای یادآوری مطالب و نتیجهگیریهای منطقی حاصل از آن ارزیابی شد.
آزمایش دوم تنها روی گروههای سوم و چهارم یعنی «طرحریزی مفهومی» و «تمرین بازیافت» متمرکز بود به طوری که هر شرکتکننده در معرض یک تمرین در هر یک از شیوهها قرار گرفت.
نتایج نشان داد که گروه چهارم که پیشتر آزمون «تمرین بازیافت» دریافت کرده بودند در هر دو آزمایش خیلی بهتر از گروههای دیگر عمل کردند. این گروه حتی وقتی تحت آزمونی قرار گرفت که پاسخگویی به آن مستلزم کشیدن طرح مفهومی ناشی از حافظه بود نیز بهتر عمل کرد.
علت کمک کننده بودن تستها هنوز ناشناخته باقی مانده است اما شاید افراد با یادآوری اطلاعات آنها را در ذهن خود سازمان میدهند و در مغز خود ارتباطهایی ایجاد میکنند که باعث میشود بعدا آنها را بهتر به خاطر بیاورند.
تستها باید جدید باشند
مارسیا لین، متخصص تعلیم و تربیت در دانشگاه برکلی کالیفرنیا نیز میگوید دانشجویانی که آزمونهای یادآوری دریافت کردند ممکن است شکافهای اطلاعاتی خود را میبینند و برای پر کردن آنها از اطلاعات موجود در جلو یا پشت ذهن خود استفاده میکنند.
همچنین ممکن است کشمکش ناشی از یادآوری اطلاعات کمک کند تا فرد آن را درمغز خود تقویت کند. شاید به همین دلیل است که دانشجویانی که آزمونهای بازیافت دریافت میکنند نسبت به چگونگی عملکرد خود، با یک هفته تاخیر اطمینان کمتری دارند.
در مطالعه اخیر پیش از آزمایشها، از دانشجویان خواسته شده بود تا میزان یادآوری خود را یک هفته پس از استفاده از یکی از شیوههای یادگیری پیشبینی کنند.
نکته جالب این بود کسانی که پس از خواندن، آزمونهایی را برای پاسخ دادن دریافت کرده بودند این شیوه را کم اثربخشتر از سایر شیوهها ارزیابی کردند در حالی که نتایج کاملا عکس پیشبینی آنها را نشان داد.
نیت کرنل، روانشناس کالج ویلیامز میگوید:«این کشمکش به یادگیری شما کمک میکند اما به شما این احساس را میدهد که یاد نگرفتهاید. برعکس وقتی مطلبی را چند بار میخوانید و حتی نمودار مفهومی از آن تهیه میکنید به خود اطمینان بیشتری دارید که آن را یاد گرفتهاید.»
نتیجه پژوهشهای پیشین، مزایای استفاده از تست را حتی در صورت غلط بودن پاسخها نشان میدهد اما نتایج پژوهش جدید از آن هم فراتر میرود چرا که مزیت این شیوه را در برابر شیوههای دیگر مطرح میکند.
دکتر لین که خود درباره تاثیر نقش آزمون در یادگیری علوم در مدارس کالیفرنیا کار کرده است با اشاره به اینکه «استفاده بیشتر از تستها لزوما بهتر نیست» میافزاید که برخی تستها فرصت یادگیری فراهم نمیکنند و کارشناسان باید تستهای جدیدی تعبیه کنند که متفاوت از انواع کنونی آن باشند.
به نظر دکتر کرنل، اگرچه به نظر میرسد انجام تمرینهای بازیافت یا آزمونهای انجام شده تنها اتلاف وقت است و ممکن است در کلاس درس چندان کاربرد نداشته باشد اما باعث میشود در دوره آموزش فرد و بالقوه در طول عمر او مطالب بیشتری در ذهن باقی بماند.