در مراسم اهدای جوایز برگزیدگان کتاب سال جمهوری اسلامی که شب ۱۸ بهمنماه برگزار شد، باز هم بخش ادبیات داستانی برندهای نداشت.
کتاب سال، قدیمیترین جایزه ادبی است که در ایران اهدا میشود. این جایزه در واقع از سال ۱۳۳۴ به کتابهای برگزیده سال تعلق میگیرد. اما فعالیت جایزه کتاب سال، در سال ۱۳۵۶ متوقف شد و پنج سال پس از انقلاب ایران، در سال ۱۳۶۲ توسط محمد خاتمی، وزیر ارشاد وقت و با نام «کتاب سال جمهوری اسلامی» آغاز به کار کرد.
«ارتقای فرهنگ جامعه اسلامی؛ حفظ استقلال و هویت فرهنگی؛ و حمایت و تشویق مؤلفان، مترجمان و مصحّحان کشور» به عنوان هدف جایزه کتاب سال تعیین شده است.
اما این جایزه قدیمی که تا پیش از راهاندازی جایزه دولتی جلال آل احمد، جوایزش بیشترین ارزش مادی را در بین جایزههای ادبی کشور داشت، همواره از جهتهای مختلف به نقد کشیده شده است.
آئیننامه کتاب سال
کتاب سال آئیننامهای دارد که در آن به جزئیات انتخاب، داوری و گزینش آثار برتر در حوزه نشر، اشاره شده است.
ماده اول این آئیننامه میگوید: در دهه فجر هر سال به پدیدآورندگان بهترین کتابهایی که برای اولین بار در ایران در سال قبل از آن منتشر شدهاند و عنوان کتاب برگزیده سال را احراز کردهاند، جایزهای که شامل تقدیر مقام ریاست جمهوری و هدیه ویژه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است، تعلق میگیرد.
در ماده پنج آئیننامه نیز اشاره شده که کتابهای برگزیده سال به سه قسم تألیف، ترجمه و تصحیح تقسیم میشود. همچنین آثار در ۱۰ بخش کلیات، فلسفه و روانشناسی، دین، زبان، علوم عملی، علوم اجتماعی، علوم خالص، هنر، ادبیات و تاریخ و جغرافیا و زندگینامه داوری میشوند.
ادبیات، غایب بزرگ اکثر دورهها
یکی از نکاتی که در اکثر دورههای مختلف برگزاری جایزه کتاب سال تکرار شده، عدم معرفی برگزیده در بخش ادبیات داستانی است. در بیست و هشت دوره برگزاری این جایزه، تنها در چند دوره ادبیات داستانی برنده داشته است.
دو سال پیش وقتی محمود احمدینژاد، جایزه بهترین کتاب داستانی را به احمد بیگدلی به خاطر رمان «اندکی سایه» اهدا کرد، گفت که پس از این هر سال بخش ادبیات داستانی کتاب سال، برنده خواهد داشت. حالا که دو دوره از آن زمان گذشته، هنوز خبری از برنده در این زمینه نیست.
این روند تا آنجا پیش رفت که سال گذشته، دبیر بیست و هفتمین دوره جایزه کتاب سال، از تغییر آئیننامه این جایزه به نحوی خبر داد که در همه رشتهها، کتاب سال برگزیده داشته باشد.
علی اوجبی با اشاره به برخی تغییرات مد نظر اعضای هیئت علمی جایزه کتاب سال، گفت: یکی از اصلاحاتی که باید صورت بگیرد این است که تمهیدی اندیشیده شود که این روند متوقف شود که برخی شاخهها نمیتوانند برگزیده داشته باشند و حتی در برخی از آنها چندین سال پیاپی است که اثر برگزیدهای معرفی نشده.
داوران نامرئی
آقای اوجبی در بخش دیگری از سخنانش گفته بود، بعضی دیگر از داوران نظرشان بر این است که شیوه داوری را مقایسهای کنیم؛ به این ترتیب که ما فقط نفر اول نداشته باشیم، بلکه بتوانیم آثاری را به عنوان رتبههای دوم و سوم هم معرفی کنیم. او میگوید: «داوران نظرشان بر این است.»
یکی از بحثانگیزترین نقاط ضعف جایزه کتاب سال، نامشخص بودن ترکیب هیئت دوران آن است. در طول سالهای گذشته، نویسندگان بارها و بارها در مصاحبههایشان به این ایراد اشاره کردهاند، اما بهرغم اینکه گاهی شایعاتی شنیده میشود که مثلاً از دوره بعد اسامی داوران اعلام خواهد شد، باز هم خبری از داوران نیست.
این در حالی است که جوایز خصوصی ایران، معمولاً حتی پیش از بررسی آثار، اسامی داوران را منتشر میکنند تا بتوان عملکرد آنها را در روند معرفی آثار برگزیده، ارزیابی کرد.
در تبصره یک ماده هشتم آئیننامه جایزه کتاب سال آمده است که داوران کلیه رشتهها، از میان استادان حوزه یا دانشگاه یا سایر صاحبنظران علمی و فرهنگی کشور، به پیشنهاد اداره کل مراکز و روابط فرهنگی و تصویب معاون فرهنگی پس از تایید وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برای بررسی و انتخاب کتابهای برگزیده سال دعوت خواهند شد.
در سالهای گذشته گمانهزنیهای زیادی درباره ترکیب هیئت داوران این جایزه شنیده شد. محمدرضا سرشار، راضیه تجار و فریدون زنوزی جلالی از جمله افرادی بودند که شایعه داوریشان حداقل در یکی، دو دوره جایزه کتاب سال قوت گرفت. اما نام چهرههای برجستهتری هم مطرح شد و حتی بعضیها از ابوالحسن نجفی نیز نام بردند، اما هیچوقت این شایعات تایید یا تکذیب نشد.
گرایش سیاسی
کتاب سال، رسمیترین جایزه ادبی ایران است. علاوه بر این جایزه، جوایز ادبی دولتی دیگری هم فعال هستند، اما به این دلیل که وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی، رئیس هیئت امنای جایزه است، میتوان این جایزه را رسمیترین جایزه دولتی ایران محسوب کرد.
شاید به همین دلیل است که این جایزه همواره نویسندگان غیرمستقل و نزدیک به حکومت ایران را نمایندگی میکند. اگرچه هیچگاه از طرف مسئولان ارشد جایزه، سخنی درباره گرایش سیاسی این جایزه نشده، اما افراد نزدیک به دبیرخانه جایزه کتاب سال، گاهی قولهایی را نقل کردهاند که نشانگر سمت و سوی سیاسی این جایزه است.
به عنوان نمونه، محمدرضا سرشار در گفتوگو با هفتهنامه پنجره درباره گزینش آثار در جوایز دولتی گفت: محتوا در کتابهای حوزه علوم انسانی ـ که جهانبینی نویسنده قطعاً در تولید محتوا دخیل است ـ نباید مغایر با ارزشهای اسلامی و انقلابی باشد. این به آن معنا نیست که در این دسته از کارها حتماً باید ارزشهای اسلامی ـ انقلابی گنجانده شده باشد. گاهی آثار خنثی هم به انتخاب هیئت داوران میرسد، اما طبعاً اثر ضدانقلابی و ضداسلامی انتخاب نخواهد شد. چون بنا نیست بودجه بیتالمال صرف اهدای جایزه به کسی بشود که مخالف ارزش های انقلاب است. جوایز خصوصی همین دسته از افراد هم، هرگز به آثاری همسو با ارزشهای انقلابی ـ اسلامی داده نشده است. اگر هست، بگویند که در کدام اثر منتخب از سوی آنها، ارزشهای اسلامی و انقلابی مورد تجلیل قرار گرفته است. همانطور که آنها این حق را برای خود قائلاند، برای دیگران هم باید قائل باشند.
احمد بیگدلی، نویسندهای که یک بار جایزه کتاب سال را دریافت کرده، در این مورد میگوید: در کشور ما جایزهها بهطور خاصی برگزار میشوند و با نوعی صفبندی همراهاند؛ یعنی وقتی از جایزههای دولتی صحبت میشود، بحث خودمان و خودشان مطرح میشود و در جایزههای خصوصی هم همین صفبندی وجود دارد.
علیه جوایز خصوصی
در ۱۰ سال اخیر با راه افتادن جوایز ادبی خصوصی، کتاب سال، رقبایی جدی را پیش روی خود داده است. جوایز خصوصی با جلب نظر اهالی فرهنگ به ادبیات مستقل ایران، در دوره زمانی کوتاهی خیلی زود خود را تثبیت کردند. جوایز مهرگان، گلشیری، نویسندگان و منتقدین مطبوعات، روزی روزگاری، شعر زنان، شعر خبرنگاران و... همگی با قابلیتهایی کم یا زیاد در سالهای گذشته به پویایی فضای ادبی کشور کمک کردهاند و حتی بر فروش آثار ادبی نیز تاثیرگذار بودهاند.
اما عمر کوتاه جوایز خصوصی را به دو بخش میتوان تقسیم کرد. دوره اول به سالهای پیش از دولت نهم برمیگردد و دوره بعدی، طبیعتاً بعد از آن بوده است.
اگر در دوره اول جوایز خصوصی با سرعتی بالا اعتبار و محبوبیت کسب کردند، در دوره دوم روزگار سختی را گذراندند. در سالهای اخیر جوایز ادبی خصوصی زیر فشار اظهارات مدیران وزارت ارشاد و تبعات آن بودهاند.
محسن پرویز، معاون فرهنگی وزارت ارشاد در دولت نهم و یک سال اول فعالیت دولت دهم، به عنوان جدیترین مخالف جوایز ادبی خصوصی بود. او تا جایی پیش رفت که مدعی شد، بعضی از جوایز ادبی خصوصی از بودجه کنگره آمریکا برای مبارزه علیه نظام ایران استفاده میکنند.
او با اشاره به اینکه تقسیمبندی جوایز ادبی به دولتی و خصوصی را قبول ندارد، گفت که جوایز ادبی یا ایرانیاند یا «در خدمت بیگانگان». آقای پرویز در توضیح جوایز در خدمت بیگانگان گفت «جوایزی که ممکن است به دست افرادی ایرانی برگزار شود، اما به لحاظ اهداف در خدمت بیگانگاناند. به لحاظ بودجه، منبع مالی آنها معلوم نیست، شیوه قضاوت و داورشان هم نامشخص است.»
اما فشار بر جوایز ادبی به همین جا منحصر نشد. جوایز ادبی خصوصی در چند سال اخیر حتی از در اختیار داشتن یک مکان فرهنگی برای برگزاری مراسم پایانی نیز محروم بودهاند. بهطور مثال پس از آنکه پیگیریهای مسئولان جایزه «روزی روزگاری» برای گرفتن یک سالن به جایی نرسید، مراسم پایانی آن در خانه یکی از مسئولان جایزه برگزار شد. بماند که به دلیل کاهش آمار آثار ادبی جدی به دلیل سختگیری بیسابقه در دادن مجوز و ممیزی، مسئولان جایزه گلشیری تصمیم گرفتند بخشهای رمان و داستان کوتاه را هر دو سال یک بار برگزار کنند تا از کیفیت جایزه کاسته نشود.
هر چه هست در حالی چند روز پیش، بیست و هشتمین دوره جایزه کتاب سال برگزیدگانش را شناخت که بخش ادبیات داستانی این جایزه همچون قبل برنده نداشت.