بازدیدکنندگانی که از نیمه بهمن به تختجمشید رفتند با محدودیتی روبهرو شدند که پیش از این در این محوطه باستانی سابقه نداشت.
طبق تصمیم جدید، بازدید از چهار کاخ هخامنشی «سهدروازه»، «تچر»، «هدیش» و بقایای کاخی موسوم به «ج» مقدور نیست و گردشگران نمیتوانند به ایوان غربی کاخ آپادانا نزدیک شوند.
خبرگزاری میراث فرهنگی، ۱۹ بهمن در گزارشی، با انتقاد از «ایجاد محدودیت برای بازدیدکنندگان»، به نقل از یکی از نگهبانان تخت جمشید دلیل این کار را «ناتوانی مجموعه برای جلوگیری ازیادگارینویسی بر دیوارهها و ستونها» ذکر کرد و نوشت: فرسودگی سنگها در کاخ هدیش به حدی است که هرگونه تردد در این قسمت به متلاشی شدن سنگها میانجامد.
در اینکه اوضاع میراث فرهنگی و بناهای باستانی و تاریخی و موزهها در ایران چندان رو به راه نیست، نمیتوان شک کرد. تخریب خانه چندصدساله نوابصفوی در اصفهان، رانش تالار اصلی قلعه سه هزار ساله زیویه، تخریب آبانبار ۲۰۰ ساله سپهداری اراک، عبور مترو از زیر چهارباغ اصفهان و تخریب سرای قاجاری دلگشا در بازار تهران تنها تعدادی از خبرهایی است که با موضوع تخریب و تهدید آثار تاریخی به گوشمان میرسد.
اما در این میان آیا باید هر کدام از اقدامهای سازمان میراث فرهنگی را نشانی از اوضاع بغرنج آثار تاریخی و عملی در مسیر پنهانکاری و مخفی کردن آسیبها از بازدیدکننده و محدود کردن گردشگران دانست؟
مازیار کاظمی، مدیر داخلی پیشین مجموعه تاریخی تختجمشید که از یازدهم اردیبهشت امسال مسئولیت اجرایی در این مجموعه را واگذار کرده است، پیش از پاسخ به این پرسش، تاکید میکند که «تختجمشید در معرض خطر جدی است.»
به عقیده او خطری که این مجموعه را تهدید میکند طی دو سال اخیر به شکل فزایندهای رشد داشته است.
آقای کاظمی که کارشناس مرمت بناهای تاریخی است، با تاکید بر اینکه سازههای کهن نیاز به حفاظت و مرمت دائم و روزانه دارند، کاهش چشمگیر بودجه عمرانی و حفاظتی در تختجمشید را شاهدی میداند بر خطری که این مجموعه ثبت شده در فهرست میراث جهانی را تهدید میکند.
او در گفتوگو با مردمک گفت: در سال ۱۳۸۷ یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان صرف مرمت و حفاظت از مجموعه شد، این مبلغ در سال ۱۳۸۸ به صد میلیون تومان رسید و از ابتدای سال ۱۳۸۹ تا به حال بیشتر از ۵۰ میلیون تومان برای مرمت بقایای این سازه جهانی صرف نشده و این دلیل متقاعد کنندهای است که در سه سال اخیر، با وجود افزایش عمر مجموعه و نیاز بیشتر آن به مرمت و حفاظت درست برعکس عمل شده است.
هرچند این مدیر سابق تختجمشید، از شیوه مرمت و حفاظت مجموعه راضی نیست، اما محدود کردن امکان بازدید را کاری «درست و منطقی» ارزیابی میکند.
به گفته آقای کاظمی، یکی از مواردی که انتقاد کارشناسان مرکز میراث جهانی و یونسکو را به دنبال داشت، باز بودن کل کاخها و فضاهای تختجمشید برای بازدیدکنندگان بود.
محدود کردن بازدید به نفع تختجمشید است
آنچه در تختجمشید کنونی به جای مانده بقایای کاخها و بناهایی است که ساخت آنها در زمان داریوش اول، پادشاه هخامنشی آغاز شد و در دورههای بعدی تکمیل شد. این مجموعه، پایتخت تشریفاتی هخامنشیان بود و بارعام نوروزی در آن برگزار میشد. تختجمشید که در سال ۱۹۷۹ میلادی در فهرست میراث جهانی به ثبت رسید، بقایای کاخهای آپادانا، تچر، هدیش، ملکه، صدستون و شورا، آرامگاه تعدادی از شاهان هخامنشی، ساختمان خزانه و سنگ نوشته داریوش و خشایارشاه را شامل میشود.
به گفته آقای کاظمی ایده بسته شدن بخشهایی از تختجمشید از حدود سه سال و نیم پیش مطرح شد و حتی در برخی مواقع اضطراری هم به اجرا در آمد.
یکی از موارد اجرای این طرح، در تعطیلات نوروز بود که تعداد بازدیدکنندگان بسیار زیاد بود و از آنجا که مردم به نقش برجستهها دست میکشیدند و مراقبان به دلیل ازدحام جمعیت نمیتوانستند مانع این کار شوند، دروازه ملل با حائلی جدا شد و مردم تنها از بیرون و با فاصله میتوانستند آن را تماشا کنند.
به نظر او تغییر شیوه ورود و بازدید مخاطبان «مثبت» است و مجموعه را از یک «سایت باستانی» به یک «سایتموزه» تبدیل میکند.
مهمترین ویژگی یک سایتموزه، فراهم آوردن امکان بازدید هدفمند است. چنانچه پس از کشف یک محوطه تاریخی و پایان عملیات کاوش، برای بازدید مخاطبان برنامهریزی شود و مسیر و سناریوی بازدید تعریف شود و اقدامهای محافظتی و محدودکننده صورت گیرد، سایت باستانی به یک سایتموزه تبدیل میشود و بازدیدکننده به صورت هدفمند در آن گردش میکند.
اما ایجاد این محدودیت هنوز تا تبدیل تختجمشید به یک سایتموزه فاصله دارد. طرح بازدید هدفمند از این مجموعه که حاصل پنج سال کار پژوهشی کارشناسان بود، برای اجرایی شدن حدود سه میلیارد تومان هزینه میبرد و علاوه بر بستن کاخها و محوطهها، به نصب حائلهای محافظتی پیرامون بخشهای آسیبپذیر و در معرض خطر، نصب کفپوش برای جلوگیری از تماس مستقیم با سنگها و دیگر اقدامهایی نیاز دارد که امکان اجرای آنها هنوز فراهم نشده است.
مشکلات تختجمشید
آيا مشکلات تختجمشید با محدود کردن بازدیدکننده مرتفع میشود؟ خطر دودههای ناشی از سوزاندن زمینهای کشاورزی، بارانهای اسیدی ناشی از پتروشیمی مرودشت و رشد افسار گسیخته گلسنگها روی نقشبرجستهها بیشتر است یا آسیبی که با حضور بازدیدکنندهها به این مجموعه وارد میشود؟
آقای کاظمی مهمترین مشکل تختجمشید را آسیبهای انسانی میداند و از سوی دیگر محمدحسن طالبیان، مدیر بنیاد پژوهشی پارسه پاسارگاد، سهم آلودگیهای محیطی را بیشتر میداند.
آقای طالبیان، اسفند سال گذشته در گفتوگو با ایسنا «توسعه روزافزون فعالیتهای صنعتی در شهر مرودشت» را یکی از عوامل اصلی ایجاد خطر برای بناهای تاریخی اعلام کرد که از طریق انتشار مواد آلاینده شیمیایی به تخریب سنگها منجر میشود.
پتروشیمی مرودشت، شهری که دیوار به دیوار تختجمشید قرار دارد، کودهای شیمیایی و مواد حاوی اوره تولید و گاز سولفوریک متصاعد میکند، این گاز با جریان هوا به سمت تختجمشید میآید و به هنگام بارش باران و ترکیب با آب، اسیدسولفوریک تولید میشود و در نهایت این اسید سنگها را دچار خوردگی میکند.
علاوه بر این دوده ناشی از سوزاندن ساقههای گندم در زمینهای کشاورزی اطراف تختجمشید یک مشکل دیگر است. مهدی رهبر، باستانشناس، ۲۸ بهمن در گفتوگو با خبرگزاری مهر نشست دوده بر سنگها را یکی از عوامل تخریب در بلندمدت دانست و اعلام کرد که این اتفاق به مرور زمان سبب تغییر رنگ سنگها میشود و تمیز کردن آنها را دچار مشکل می کند.
گلسنگها که روی سنگ میرویند و مواد معدنی آنها را جذب میکنند، از دیگر مشکلات تختجمشید است. پریسا محمدی، میکروبیولوژیست و عضو هئیت علمی دانشگاه الزهرا هم در گفتوگوی دیگری با خبرگزاری مهر از رشد افزون گلسنگها در تختجمشید خبر داد و گفت که این گیاه به دو روش فیزیکی و شیمیایی بستر خود را تخریب میکند.
در روش فیزیکی ریشه گلسنگ به درون سنگ نفوذ میکند و با فشار به لایههای سنگ مانند مته عمل میکند و به خرد شدن سنگ میانجامد. از سوی دیگر، ترکیبات اسیدی که در جریان رشد گلسنگ تولید و به بیرون ترشح میشود، حل شدن بستر سنگی را به دنبال دارد.
هرچند آقای کاظمی این فرضیه تاثیر آلایندههای محیطی بر بقایای بناهای هخامنشی را رد نمیکند، با این حال تاکید دارد که این مسئله هنوز اثبات نشده و اثبات آن نیازمند سیستم آزمایش و تجزیه و تحلیلی است که دو سال مداوم در فصلهای مختلف سال آزمایش کند.
به گفته او از آنجا که تشخیص آلایندهها به مونیتورینگ و کنترل دائم نیاز دارد، ایستگاههای سنجش آلایندهها یکی از امکانات اولیهای است که هر اثر جهانی باید داشته باشد اما تختجمشید فاقد آن است و به همین دلیل در حال حاضر نمیتوان به دقت و با جزییات به شیوه تاثیر آلایندهها و چگونگی اثرگذاری آنها اشاره کرد.
بیشترین خطری که این محوطه ۲۵۰۰ ساله را تهدید میکند، روند بطئی و آرام تخریبها است. اثر گذاری عوامل انسانی و محیطی بر بقایای کاخها به حدی آرام است که به چشم نمیآید، اما در نهایت به آسیبهای غیر قابل جبرانی ختم میشود.
آقای کاظمی میگوید: شاید همین الان که به تختجمشید بروید شکل ظاهری آن با سال قبل و سال قبلتر از آن تفاوتی نداشته باشد، اما رویدادهای ناخوشایند از درون تختجمشید را مضمحل میکنند.
درود
مطالب جامع و کاملی بود
با سپاس از استاد کاظمی و سایر دوستان