ولی فتنه در بوغ کرده بود، که کار تمام شد، بی بصیرت یاد گرفتند و آسمان و ریسمان،.. به خودش دروغ گفته بود و کم کم داشت هذیان گوئی اش برای خودش جا می افتد که با یک تظاهرات 25 متوجه شد آتش زیر خاکستر از کنترل خارج گشته است.

تظاهرات 25 بد سیلی بود.

احمدی و ولایت وقیح و کثیف یک برتری فاحشی نسبت به صادق لاریجانی و محسن رضائی دارند و اون هم ترسو بودن این دو تا نخاله هست که به صفات جنایتکار و ذزد و خاین به ملتشون اضافه میشه .

یک مو از سر رهبران کم بشه ؟  منتظر باشید

ما نیاز شدیدی به رهبر داریم، البته نه مطلق باشه و نه یک نفر باشه. ما نیاز به یک شورای رهبری داریم. شورایی که از رهبران مختلف و عقاید مختلف (مانند جنبش سبز، مانند ایران) شکل گرفته باشد. بالاخره که این رژیم سقوط میکند بالاخره که باید یک دولت تشکیل بدهیم و بالاخره دولت آینده باید برای همه باشد نه برای اقلیتی خاص، پس از همین الان شروع کنیم. وگرنه اینگونه پیش رفتن فقط انرژی و خون مردم به هدر میرود.

من در جواب به میل آقای بهداد لازم میدونم این نکته را یادآوری کنم که انقلاب فرانسه کلا  با انقلاب ما فرق داشت و به هیچوجه نمی‌شود انقلاب فرانسه و انقلابیون آن را با انقلاب و انقلابیون ایران مقایسه کنیم .انقلاب ایران که تنها بدست خمینی و یارانش صورت نپذیرفت همه گروها و احزاب در این دگرگونی نقش داشتند، کرد، بلوچ، آزری، مسیحی‌، سنی،مذهبی‌ ، لائیک، مجاهد، فدایی، ،همه و همه خواهان این دگرگونی بودن تا اینکه خمینی پایش را به خاک ایران گذاشت و جمهوری اسلامی را به دروغ به مردم ما تحمیل کرد.اینکه بخواهیم  موسوی و کروبی را مشابه ربس پیر و دانتن قلمداد کنیم اشتباهی‌ است نا بخشودنی همین بزرگواران که امروز رهبران سبز نامیده میشوند در سالهای ۶۰ و کشتار مردم کردستان، و قتلهای برنامه ریزی شده توسط مزدوران رژیم کجا بودن.۳۰ سال سکوت . آنها همان افرادی هستند که فکر و روح خمینی درشان نفوذ کرده و با همان عقاید خمینی به نحوی دیگر میخواهند به مردم حکومت کنند، البته  با شعار دموکراسی و آزادی به سبک مذهبی‌ و دینی.  چون حقشان ضایع شده فرمان آزادی و آزادیخواهی سر میدهند و تلاش در به اجرا گذاشتن قانون و قانون اساسی‌ را دارند غافل از اینکه یار نزدیکشان جناب آقای خاتمی ۸ سال در این راه مبارزه کرد و خواست به قول خودش آزاد مرد تاریخ جمهوری اسلامی بشود ولی‌ نتوانست چون کوتاهی‌ کرد چون کم کاری کرد چون از آنها ترسید چون مصلحت نظام را به مصلحت مردم ترجیح داد دیروز فرمان محاکمه و اعدام او نیز از طریق فاسدان مجلس ایران نیز صادر شده.

اینکه جراید و نشریات مخالف رژیم در گوشه و نقاط جهان پخش شدن این یک امری است طبیعی چراکه جز روزنامه‌ها و جراید رژیم فاشیستی جمهوری اسلامی چیز دیگری چاپ نمی‌شود و اگر هم بشود در آن را می‌بندند و صاحب امتیاز آن را یا روانه زندان میکنند یا اعدام. پس اعتراض جنابعالی به این مطلب وارد نمی‌باشد.جهت مثل خدمت شما عرض کنم اگر همین آقای بابک داد که از منتقدان و روزنامه نگران ایرانی‌ است بعد از حوادث انتخابات فرمایشی رژیم از ایران خارج نمی‌شد که او را بدون محاکمه تیرباران میکردند، پس باید محلی وجود داشته باشد تا افراد بتوانند به بیان مطالب و عقاید خودشان بپردازند.خود این کار یک حمایت مضاعفی است به جهت حق طلبی مردم ستمدیده ایران.

مصریها، تونسیها در عرض چند روز رژیم را سرنگون کردن و آدمکشان و جانیان را از کشورشان بیرون کردن آنهم با کمترین هزینه جانی و مالی. مردم ما درست بعد از انتخابات فرمایشی کودتاچیان مبارزات خودشان را شروع کردن هنوز هم که هنوزه اندر خم یک کوچه اند. بابا کار را تمام کنید یا اره یا نه. چرا این بچها هر روز باید کشته شوند. با هر تظاهرات در ایران تعدادی کشته و مجروح و دستگیر میشوند. این کار را باید همان روز اول بعد از انتخابات تمام میکردیم که نکردیم و آن را کش دادیم تا به امروز.هر روز که می‌گذرد عرصه بر ما تنگتر میشود ، مبارزین و عزیزان بیشتری شهید و مجروح میشوند ،بر تعداد زندانیان سیاسی افزوده میشود ، حصر خانگی آقایان موسوی، کروبی بیشتر میشود تا جایی‌ که ذالوهای مجلس ایران درخواست اعدام برای رهبران جنبش سبز میکنند. آدمکشانی چون محسن رضایی به آنها اولتیماتوم میدهند که اگر دست از این کارها بر ندارید ما شما را دستگیر و محاکمه می‌کنیم و امسال این چرندیات..

مگر شما نمیگوید ما میلیونی هستیم پس راه را بر آنها ببندیم و کار را هرچه زودتر تمام کنیم . شاه با آن گارد جاویدانش با آن همه عظمت و قدرتش در منطقه نتوانست در مقابل مردم مقاومت کند حالا یک سری دزد و باجبگیر و جلاد به اسم لباس شخصی‌ و بسیجی‌ میخواهند این حرکت میلیونی را باز دارند.این آدمکشان همان کاری را که با مرحوم منتظری کردن را میخواهند با آقایان کروبی و موسوی بکنند تا جایی‌ که درخواست اشدّ مجازات یعنی اعدام را برای آنها کرده‌اند.میخواهند ربس پیر و دان تن را به جوخه اعدام بسپارند.تکرار مشکلات انقلاب فرانسه، تکرار کودتای ۲۸ مرداد. زنده‌باد مصدق، مرگ بر مصدق.

مشکل ما مردم این است یک رهبری صحیح به جهت پیروزی مطلق نداریم.رسانها همه پراکنده یکی در سوئد یکی در فرانسه یکی در آلمان یکی در آمریکا  هر گروه و حزبی هم می‌خواهد که خودش سکان این کشتی را که در آب اقیانوس در حل غرق شدن است را به دست بگیرد و انتقام خودش را از رژیم بگیرد رهبران اصلی‌ هم که تعدادی در زندان و تعدادی هم در حصر بسر میبرند بعد چطور انتظار پیروزی را میشود داشت.کی‌ رهبری این گروه از هم پاشیده و بدون برنامه را به دست خواهد گرفت.

در نزاکت “آ”کادمیک محسن رضائی (= asocial)، و در جو فکر پریشان ایشان یکهو مخالفین میشوند “عمله”.

که جالب است دیده آدم های پشت چنین نقاب های.