نسخه آرشیو شده

«انقلاب فیس بوک مردم را به مشارکت سیاسی کشاند»
یک جوان مصری پارچه نوشته‌ای بالای سر خود نگاه داشته با این پیام «فیس بوک، علیه هر بی‌عدالتی» / هافینگتون پست
از میان متن

  • همین وب‌سایت‌های شبکه‌های اجتماعی هستند که نحوه ارتباط مردم با این رخدادهای هیجانی را تغییر می‌دهند و درحال ایجاد یک همبستگی اجتماعی جهانی در فضای مجازی هستند
یکشنبه ۰۱ اسفند ۱۳۸۹ - ۱۲:۰۶ | کد خبر: 60506

الهام قیطانچی و بابک رحیمی در مقاله‌ای که به طور مشترک در سانفرانسیسکو کرانیکل منتشر کردند، درمورد نقش «انقلاب فیس بوک» در مشارکت سیاسی مردم کشورهای خاورمیانه توضیح می‌دهند.

وسیم واجی، یک تظاهرکننده مصری در لندن، احساسات خود درمورد قیام مردم مصر را این‌گونه بیان کرده است: این قیام، موضوعی بود که در تمام عمرم با وجود تمام نومیدی، نسبت به بروز آن امیدوار بودم و اکنون نیز امیدوار هستم و فکر می‌کنم که با وجود میلیون‌ها معترض مصری، کودکان ما در جامعه انسان‌مدارتری زندگی خواهند کرد.

وائل غنیم، مدیر ارشد بازاریابی سابق شرکت گوگل در خاورمیانه و از چهره‌های اصلی معترضان مصری، با وسیم هم‌عقیده است؛ او نیز زمانی که تعهد خود را نسبت به جنبش مردم‌سالاری مصر یعنی «آزادی یا مرگ» بیان می‌کند، اشک در چشمانش حلقه می‌زند و گریه امانش نمی‌دهد.

وائل غنیم با ایجاد صفحه‌ای در شبکه اجتماعی فیس‌بوک، موفق شد معترضان را برای آغاز راهپیمایی‌ها در مصر بسیج کند.

۱۱ فوریه (۲۲ بهمن) زمانی که استعفای حسنی مبارک، رئيس‌جمهور مصر، تولد مردم‌سالاری نوین را در مصر رقم زد تمام مردم مصر از این رویداد گریستند. این‌گونه ابراز احساسات که با رسانه‌‌های سنتی و جدید تقویت شد، نقش برجسته‌ای در ایجاد سیاست جدید در خاورمیانه ایفا خواهد کرد. از این پس ارائه هرگونه گزارشی از رویدادهای تاریخی بدون درنظر گرفتن نمایش عمومی احساسات مردم، گزارش ناقصی خواهد بود.

چنین ابراز احساساتی در مکان‌های عمومی مانند میدان تحریر قاهره در بسیاری از موارد، زندگی جدید را در دنیای مجازی شکل داده است دنیایی که در آن صحنه‌های احساسی تمام مردم مانند واجی و غنیم به‌سرعت منتشر می‌شود و میلیون‌ها نفر در سراسر دنیا این صحنه‌های احساسی را مشاهده می‌کنند.

اکنون «انقلاب فیس بوک» یک تغییر اساسی در مشارکت سیاسی مردم به‌حساب می‌آید. مردم «رخدادهای تکان‌دهنده» اخیر در خاورمیانه را به دلیل وجود وب‌‌سایت‌های شبکه‌های اجتماعی مانند فیس بوک و توئیتر «به‌طور بی‌سابقه‌ای» حس کرده و با آن ارتباط برقرار کرده‌اند و همین وب‌سایت‌های شبکه‌های اجتماعی هستند که نحوه ارتباط مردم با این رخدادهای هیجانی را تغییر می‌دهند و درحال ایجاد یک همبستگی اجتماعی جهانی در فضای مجازی هستند.

اگرچه آینده حکومت مصر هنوز نامشخص است اما تردیدی نیست که احساسات انعکاس یافته در تلویزیون‌های ماهواره‌ای و رسانه‌های اجتماعی، موتور محرک خیزش اجتماعی در مصر بود (عمر سلیمان، معاون رئیس‌جمهور مصر روز ۱۰ فوریه یعنی یک روز پیش از استعفای مبارک به تظاهرکنندگان هشدار داده بود که به تلویزیون ماهواره‌ای گوش نکنند).

البته این احساسات و هیجانات مردم مصر در فضا گم نشد. از زمانی که تصویر غنیم با مچ‌بند سبز در تلویزیون و صفحات کامپیوترها نمایش داده شد احساسات فعالان سرکوب شده جنبش سبز در ایران نیز تشدید شد، احساساتی که می‌تواند اعتراض جمعی دیگری را علیه نظام حکومتی ایران دامن بزند.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

رامین

تا جایی که من مستقیم و غیر مستقیم اطلاع دارم افرادی مثل دکتر یزدی ، خرم ، سارا توسلی ، عماد به آور ، زید آبادی ، مجید توکلی ، بهاره هدایت ، هنگامه شهیدی ، مومنی ، صمیمی ، ........که ایشان در بند چهار نظر خود از آنان بعنوان نیروهای معتقد به آزادی و دموکراسی ایبرال نام می برد . هیچکدام با تحلیل ایشان موافق نیستند . بیشتر به توهم می ماند تا تحلیل و نیز نشستن بر ساحل آرام

رامین | ۰۳ اسفند ۱۳۸۹ - ۰۶:۱۹
lavrouf chi goft

تا حالا چند تا مطلب مشخص شد ؛
۱) مردم از این بازیهای سیاسی و قدرت  طلبی و  جنگ برای حاکم کردن ارزشهایی که آنها به ان باور ندارند ( چه بازگشت به خط امام  روسی و سال ۶۰ تا ۶۸ باشد ، چه اجرای بدون تنازل قانون اساسی ، چه سوسیال دموکراسی روسی ، چه کمونیسم چماقدار  روسی ، چه بختیاریسم روسی ضد مصدق و مشروطه سلطنتی ، چه حقوق بشر قلابی  و سکولاریسم روسی ) خسته شده و ناامید صحنه را ترک کرده اند . البته این به معنی عدم مخالفت اکثریت مردم با نظام فعلی نیست . فقط نشان از عدم باور آنها به این خیمه شب بازی سیاسی است که گردانندگان ان از مسکو دستور میگیرند و از شهریور ۱۳۲۰ تا حالا به شکست جنبش های آزادیخواها نه  مردم ایران کمر بسته تا ایران را تجزیه و یا با کودتا تحویل روسیه کنند .
۲)کردها ، آذری ها ، عربها ، بلوچ ها ، ترکمن ها در این بازیها شرکت نمیکنند . این گروه های تجزیه طلب روسی هم نماینده این اقوام نیستند . چون وقعی به درخواست آنها نگذاشتند .
۳)طبقه محروم ، کارگران ، مردم شهرهای کوچک از رژیم جدا نشده و هیچ علاقه ای به این اپوزیسیون تحت کنترل و تسلط فراماسونری مارکسیست های روسی ندارند اگر چه وضع اقتصادی آنها بایستی با یارانه ها بدتر شده باشد . ظاهرا نشده .
۴)حاصل این جنبش تحت کنترل چپ روسی تا کنون تحلیل نیروهای معتقد به  آزادی و دموکراسی لیبرال بوده . سردمدارانشان دستگیر و به زندانهای طویل المدت محکوم شده و تحت فشار های سنگین قرار دارند . به عبارت دیگر رژیم آنها را دشمن اصلی و رقیب میداند نه این چپ ها را . افرادی مثل دکتر یزدی ، خرم ، سارا توسلی ، عماد به آور ، زید آبادی ، مجید توکلی ، بهاره هدایت ، هنگامه شهیدی ، مومنی ، صمیمی ، ........
۵) دموکراسی طلبان دارند با معلول مبارزه میکنند . تا جنبش تحت کنترل همه جانبه و سمپاشی مارکسیست های نقابدار روسی است که در همه جا نفوز کرده اند از دولت گرفته تا اپوزیسیون تا رسانه ها تا کانون نویسندگان و هنرمندان تا جنبش زنان ، تا رسانه ها ی خارجی که برنامه فارسی دارند ....... راه برون رفتی متصور نیست . یک پالایش و افشا گری سیاسی گسترده لازم است تا فرهنگ استالینیستی را که در ۷۰ سال گذشته در مغز و روح اکثریت روشنفکران ، فعالین سیاسی ، گروه ها و احزاب صرفنظر از تا بلوی سر در آنها نفوز و رسوخ داده اند و خصومت دیوانه وار ضد آمریکایی و روس محور و عشق کلاشینکف و چریک بازی و هواداری از تجزیه و تقسیم مردم به دسته های متخاصم را به عنوان فضیلت انقلابی جایگزین هوادا ری از لیبرالیسم ، دموکراسی ، آزادیهای اجتماعی و سیاسی نموده اند .

lavrouf chi goft | ۰۲ اسفند ۱۳۸۹ - ۰۳:۵۱
صفحه 1 از 1 صفحه
آگهی