دولت جمهوری اسلامی معیارهایی را برای انتخاب دختر شایسته مطرح کرده که بر نقش زنان در خانه و خانواده تاکید میکند و تفکر و تعقل زنان، سلامت جسمی و زنانگی در این معیارها لحاظ نشده است.
وزارت آموزش و پرورش جمهوری اسلامی، به تازگی طرحی را با نام «ستارهدخت ایرانی» برای انتخاب دختر شایسته از بین دانش آموزان سوم راهنمایی و دوره متوسطه مطرح کرده است.
قرار است نتایج این سنجش، اردیبهشت ماه سال آینده اعلام شود و سه نفر در حوزه علمی و سه نفر در حوزه اخلاقی به عنوان «ستارهدخت ایرانی» معرفی شوند.
سالها است که در کشورهای غربی و همچنین در سطوح بینالمللی، دختران شایسته معرفی میشوند. در حال حاضر، سه مراسم بینالمللی بزرگ برای انتخاب دختر شایسته وجود دارد. دختر جهان (Miss World) ، دختر عالم (Miss Universe) و دختر زمین (Miss Earth).
با گذشت بیش از نیم قرن و جنجالهای بسیاری که بر سر انتخاب دختر جهان وجود داشته است، اما این مراسم هنوز برگزار میشود.
شمار زیادی از فعالان حقوق زنان، با انتخاب دختران بر اساس ظاهر و زیبایی و شیوه امتیاز دادن براساس ویژگیهای جنسیتی (سکشوالیته) مخالفت کردهاند. آنها بر این نظرند که تفکیک انسانها به این شکل اقدام درستی نیست.
برهمین اساس، ازجمله انتخاب (Miss Universe) از سال ۱۹۵۱ و پس از آن آغاز شد که یکی از شرکتکنندگان در مراسم انتخاب «دختر جهان»، حاضر نشد مایو شنا بپوشد و از رقابتها کنار گذاشته شد. در پی آن، مراسم جدیدی برای انتخاب «دختر عالم» تاسیس شد تا پوشیدن مایو یک تکه و دو تکه برای شرکتکنندگان در آن اجباری نباشد.
انتخاب «دختر زمین» نیز از اوایل قرن بیست و یکم و با افزایش نگرانیهای محیطزیستی آغاز شد. برنده این مسابقه سفیر محیطزیستی است که به سراسر دنیا سفر میکند و برای محافظت از محیط زیست تبلیغ میکند.
انتخاب «دختر بینالمللی» (Miss International) نیز بیش از چهل سال سابقه دارد و در سی سال گذشته، هر سال در ژاپن برگزار شده است، اما محبوبیت و شهرت آن کمتر از رقابتهای دیگر است و هم ردیف سه مسابقه دیگر شناخته نیست.
در کنار جنجالهای فراوان بر سر انتخاب دختر جهان و مخالفتها با آن، در دهه ۹۰ میلادی، شعار «زیبایی هدفمند» (Beauty With a Purpose) به عنوان شعار رسمی مسابقات انتخاب دختر جهان مطرح شد. تلاشهایی نیز برای اعتبار بخشی به این مسابقات انجام شد ازجمله، آزمونهای مربوط به ویژگیهای شخصیتی و هوش نیز به این مسابقات اضافه شد.
برای همین هم بود که در سال ۲۰۰۲، که مراسم «دختر جهان» در نیجریه برگزار میشد، دختر شایسته فرانسه اعلام کرد، در اعتراض به اقدام دولت نیجریه برای سنگسار زنی در ملاءِعام در این مراسم شرکت نمیکند و به دنبال او، دختران شایسته اتریش، دانمارک، سوئیس و کاستاریکا نیز این مراسم را تحریم کردند.
در ایران نیز از سال ۱۳۴۴ شمسی و به مدت ۱۴ سال پیش از انقلاب اسلامی، انتخاب دختر شایسته جریان داشت. آغاز این مسابقه در ایران از ابتکارات مجله «زن روز» وابسته به موسسه مطبوعاتی-انتشاراتی کیهان بود.
از میان دختران شایسته ایرانی، الهه عضدی در سال ۱۹۶۸ میلادی برابر با ۱۳۴۷ هجری شمسی و شهره نیکپور در سال ۱۹۷۵ میلادی برابر با ۱۳۵۴ هجری شمسی، بهعنوان دختران نوجوان شایسته جهان انتخاب شدند.
بساطی که برچیده و دوباره پهن شد
با روی کار آمدن جمهوری اسلامی در سال ۵۷، بساط این نوع طرحهای به باور مسئولان، «غربی» برچیده و بر پوشش زنان و حجاب چادر، بیش از پیش تاکید شد.
«خانهداری»، «عفت و پاکی»، «همسرداری» و «بچهداری» از جمله ویژگیهایی بود که جمهوری اسلامی به زنان توصیه و آنها را در این مسیر هدایت میکرد. با این حال، حضور دختران ایرانی در مراسم دختر شایسته جهان بهعنوان مهاجران کشورهای غربی ادامه یافت.
اکنون پس از گذشت بیش از ۳۰ سال از روی کار آمدن حکومت جمهوری اسلامی در ایران، دولت محمود احمدینژاد قصد دارد طرح «دختر شایسته» را زنده کند، اما همچنان با تاکید بر معیارهای زن مسلمان و نقشهای از پیش تعیین شده و برای اجرای این طرح نیز ۳۰۰ میلیون تومان اعتبار نیز در نظر گرفته است.
در سال ۱۳۸۴ نیز، منیره نوبخت عضو شورایعالی اجتماعی-فرهنگی زنان، موضوع انتخاب دختر نمونه ایرانی را مطرح کرده بود که آن سالها به سرانجامی نرسید و نمایندگان اصولگرای زن مجلس با آن مخالفت کردند.
همان زمان، عشرت شایق، نماینده تبریز در مجلس گفته بود: «ما میتوانیم در میان زنان افرادی را در المپیادهای علمی و رشتههای فرهنگی-ورزشی انتخاب کنیم، اما نمیتوانیم تمام این ملاکها را در یک نفر جمع کنیم و یک نفر را به عنوان بانوی شایسته ایرانی انتخاب کنیم.»
او همچنین گفته بود: «کارشناسان و داوران میتوانند نخبگان زن را شناسایی کنند، ولی نمیتوانند یک نفر را به عنوان اسوه و الگو انتخاب کنند تا جوانان از او پیروی کنند.»
ابهام در معیارهای انتخاب دختر شایسته ایرانی و نحوه انتخاب، یکی از موضوعهای مورد بحثی بود که این طرح را مسکوت گذاشت.
اکنون وزارت آموزش و پرورش این معیارها را برای انتخاب دختر شایسته ایرانی معرفی کرده است: رضایتمندی والدین، مهارتهای خانهداری، ايثار در خانواده، حفظ قرآن، استفاده از پوشش چادر، عضویت در نیروی مقاومت بسیج، موفقیت در المپیادها و نمره انضباط.
هرچند برخی به طور کلی با الگوسازی قالبی برای زنان مخالف هستند، اما برخی دیگر براین نظرند که اگر قرار است دختران شایسته انتخاب شوند، باید در یک نظرسنجی این امر به داوران غیردولتی و غیرحکومتی یا جامعه زنان سپرده شود.
«مدلسازی دختر شایسته اشتباه است»
پروین اردلان، روزنامهنگار، پژوهشگر و فعال حقوق زنان ضمن مخالفت با ایده انتخاب دختر شایسته و مدلسازی از نوع غربی یا شرقی آن، میگوید: «این نوع مدل سازی اساسا غلط است. فرد در فرایند زندگیاش و براساس نگاه، روش و سبک زندگی و فعالیتهایی که انجام می دهد میتواند به مدل خوبی برای عدهای بدل شود، نه این که قالبی بریزیم و بگوییم هر دختری خودش را در این قالب ریخت شایسته است.»
او در ادامه میگوید: «حاکمیت ایران همواره با الگوسازی غربی مخالفت کرده و سعی داشته الگوی زن مسلمان را به جامعه ارائه کند. اما اکنون درحال شبیهسازی از طرح دختر شایسته در غرب است. این در حالی است که الگوسازی زن مسلمان، پس از گذشت بیش از ۳۰ سال، نتیجهای نداشته است. بسیاری از دختران جوان ایرانی که از خانوادههای مسلمان هم برخاستهاند، با تناقضهای بسیاری از این الگو سازی روبهرو هستند و آن را نقد میکنند.»
«طرحی برای نهادینه کردن ساختار مردسالارانه»
این فعال زنان که پس از انتخابات ریاستجمهوری سال 88 ایران را ترک کرد و اکنون مهمان کشور سوئد است، معتقد است که این طرح گویای «بیچهرگی زنان» است و تفکر مردسالارانه در آن مستتر است.
او درباره «دختر شایسته» مورد نظر این طرح توضیح میدهد: «این طرح تصویر یک زن خوب فرمانبر پارسا را نشان میدهد که مدیرخانه و همسر خوب و زحمتکش و غمخوار مردش باشد. همان طور که تاکنون سعی بر این بوده ساختار مردسالارانه را در سیستم آموزشی و مناسبات خانوادگی بازتولید کنند ، قصد دارند آن را در الگوسازی دختر شایسته نیز نهادینه کنند.»
این فعال حقوق زنان میافزاید: «از طرفی، دختر شایسته برای رسیدن به المپیادهای علمی باید سرش توی کتاب باشد، قرآن را هم باید از حفظ کند، تلاوت هم یاد بگیرد، هرچند که صدایش هم نباید شنیده شود. تنها در آن دسته فعالیتهای اجتماعی شرکت کند که برایاش در نظر گرفتهاند و نه بر اساس انتخاب شخصی خودش.»
به گفته او، در این طرح، دختر برای شایسته شدن باید کار پرستار خانگی و کار دولت و سازمانهای رفاه اجتماعی را در فقدان سیاستهای درست برای معلولان و جانبازان انجام دهد و از پدر و مادر معلول و جانبازش هم نگهداری کند تا نمایش زن ایثارگر و خانواده دوست را داشته باشد و در این میان نیازهای خودش هم که اصلا مطرح نیست.
پروین اردلان میگوید که فکر نمیکند در جامعه واقعی امروز ایران، دخترانی با معیارهای این طرح وجود داشته باشند یا دختران تمایلی برای انجام این کارها و انتخاب بهعنوان دختر شایسته با این معیارها را داشته باشند.
برنده جایزه سال 2007 اولاف پالمه برای تلاش در جهت برابری حقوق زنان و مردان، همچنین در انتقاد از این طرح میگوید: «احتمالا برنامهریزان و مسئولان این طرح میخواهند چند نفری را معرفی کنند، در این صورت دیگر نیازی به این طرح و این همه برنامهریزی و نیروی کار نیست.»
کسانیکه با تاریخ اروپا علی الخصوص تاریخ آلمان نازی، آشنائی علمی (منظور تحقیقات دانشگاهی و نه کیچ) دارند، مسئله (HY= Hitler Youth (به آلمانی Hitler-Jugend، به فارسی جوانان هیتلر) یکی از مباحثات مهم تحقیقی و بس مشاجره آمیز در تاریخ جدید آلمان محسوب میشود.
تاریخ آلمان نازی در 30 ژانویه 1933 با بدست گرفتن قدرت توسط هیتلر شروع شد و در 8 ماه مه 1945 با کاپیتولاسیون آلمان نازی پایان یافت.
چیزی نزدیک به 12 سال حکمفرمائی و فروپاشی.
باری دراین مدت نقش HY در تربیت جوانان (اعم از پسر و دختران) نظر خیلی از محققاق را به خود معطوف داشته است. چه مطالعه بکنند، محور بودن کانون خانواده، روح پیشوا پرستی و ...
تا آخرین سالهای حکومت نازی HY نزدیک به 9 میلیون عضو داشت.
کار جوانان در HY برای پسرودختر ها کامل پیش بینی شده بود، پشت این تحرکات مغز شوئی حکومتی، تربیت انسانهای بود که خوب “برنامه ریزی” شده بودند برای اهداف آینده.
بطور مثال دختر های بین 14 تا 17 سال متعلق به گروه دوشیزه بودند با کارهی در خور این طیف سنی. تقریبا برای دخترها و پسرها 5 گروه سنی متفاوت در نظر گرفته شده بود.
البته این فقط در آلمان نبود در همین انگلیسSir Oswald Mosley با تاثیر از فاشیستها در ایتالیا و نازی ها در ژرمن چیزی شیبه HY بوجود آورده بود. گروه پیراهن سیاه (Blackshirt) نمایندگی آلمان نازی در انگلیس را گرفته بود.
جالب است کتاب Mary Evans تحت عنوان Photographic Print of Oswald Mosley with female members of the BUF که در سال 2010 انتشار یافت را مشاهده کنید.
در مورد نوچه پیشوای انگلیسی Sir Oswald Mosley
کافیست کمی در amazon.co.uk گوگل کنید.
اما آلت دست قرار دادن خانمها در سنین مختلف در ایران(البته قابل مقایسه نیست با آلمان نازی، که آلمان نازی unique است در تاریخ بشریت)، و سوء استفاده حکومتی از آن با تمام ترفند های اسلامی، چیز غیر عادی نیست. بگذریم، در کشورهای تک جنسی مسلط، از قبیل ایران و یا دراسلام بطور عام عنایت خاصی به کارخانه آدم سازی وجود دارد و خانمها فشار مضاعفی را باید تحمل نمایند، پرورز که برای خانمها لالائی اسلامی تحت حمایت از “کرامت زن” سر میدهند.
کیست که نداند، پشت این لالائی ها “فاحشه” پروری حکومتی نهفته شده است.
این فرق دارد با یک بنگاه اقتصادی غرب که با ساکسی مانکن در آوردن زن، سود اقتصادی بیشتری را در سر می پروراند. در حقیقت ساکسی مانکن محصول جانبی است که بنگاه اقتصادی مجبور است روی میز قمار بگذارد، تا پول بیشتری ببرد.
در غرب اختیار است و در ایران اجبار حکومتی. دست است که “فاحشه” فاحشه است اما فرق است بین اختیاری اش و حکومتی اجباری اش.
اگر آنجا اجبار حکومتی وجود نداشت، بحث اصل روال دیگری پیدا میکرد.
من نمی فهمم چرا هیچوقت پسر شایسته انتخاب نمی شود؟
؟؟؟؟
همینطور که نمی فهمم چرا زیبایی و مهربانی و گذشت و وفاداری... که از دیرباز از اصلی ترین و مهم ترین شاخصه ها برای زنان محسوب می شده هنوز در مردسالاری سنتی و مدرن به اشکال مختلف وجود داره اما پر زوری و قدرت و استقامت و بقیه شاخص های سنتی مردانه دیگر آنچنان ظهور و بروزی ندارد؟یعنی ما دایما با مردان لاغرمردنی بی جربزه و ضعیفی مواجه می شویم که دارند زنان “زشت” و “سلیطه” را مسخره می کنند!!!!!!