نسخه آرشیو شده

عباس کیارستمی: سینما چیزی نیست که کسی در مقابل‌اش بایستد
عباس کیارستمی در کارگاه آموزشی جشنواره گالف فیلم دوبی
از میان متن

  • عباس کیارستمی: گرفتاری ما مسئله شخص نیست، سیاست غالب است. آدم‌هایی که روی صندلی تصمیم‌گیری می‌نشینند، در واقع در نقش دو نفر هستند. به نظرم می‌رسد دل‌شان می‌خواهد تسهیلاتی را فراهم کنند و من این را دیده‌ام، اما نمی‌توانند.
مریم صبا
سه‌شنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۰ - ۰۸:۲۴ | کد خبر: 61495

هم‌زمان با برگزاری جشنواره گالف فیلم در دوبی، عباس کیارستمی، کارگردان ایرانی برای بیش از ۴۵ فیلم‌سازجوان از خاورمیانه و دیگر نقاط جهان کارگاهی آموزشی برگزار کرد.

در این کارگاه فیلم‌سازی ۱۰ روزه که از یازدهم آوریل آغاز شده و تا بیستم آوریل ادامه داشت، فیلم‌سازانی از یمن، عراق، مصر، هند، ایران، بنگلادش، اروپا و آمریکا شرکت دارند. آنها باید در این کارگاه یک فیلم کوتاه یک تا ۱۰ دقیقه‌ای می‌ساختند.

در حاشیه برگزاری این کارگاه آموزشی با عباس کیارستمی، فیلم‌ساز ایرانی گفت و‌گو کردیم و از او درباره کارگاه فیلم‌سازی، سبک کاری کیارستمی به‌عنوان فیلم‌ساز مولف، زیبایی‌شناسی فیلم‌های او و وضعیت سانسور در ایران پرسیدیم.

قصد از برگزاری این گارگاه، آشنایی با سبک فیلم‌سازی شما و راه‌حل‌هایی برای فیلم‌سازی کم هزینه بوده است. درباره روند برگزاری این کارگاه لطفا توضیح بدهید؟

قصد من از برگزاری این کارگاه فیلم سازی، آموزش نیست و مسئولیتی نسبت به آموزش دیگران احساس نمی‌کنم، بلکه فرصتی پیدا می‌کنم تا با این جوانان تجربه‌های کوتاه سینمایی داشته باشم.

من لذت می‌برم از این‌ که در کنار این فیلم‌سازان جوان، به دوران جوانی خودم برگردم و آن‌ها را برای ساخت فیلم‌های کوتاه‌شان همراهی کنم. خود من هنوز هم فیلم کوتاه می‌سازم و سالی نیست که یک یا دو فیلم کوتاه برای خودم نسازم که البته جایی نمایش داده نمی‌شوند، جنبه مادی و تماشاگر زیادی ندارند، بلکه صرفا به دلیل لذت شخصی است.

در این کارگاه هر یک از فیلم‌سازان باید با همراهی شما ایده‌ای را انتخاب کنند و فیلم کوتاهی بسازند. چه طور آن‌ها را در این مسیر همراهی می‌کنید؟ ایده فیلم‌ها چیست و چگونه آن را پیش می‌برند؟

ما در هر کارگاه آموزشی موضوعی انتخاب می‌کنیم و در این کارگاه موضوع «تنهایی» را انتخاب کردیم. فیلم‌سازها با این موضوع احساس آزادی بیشتری برای انتخاب سوژه داشتند و به همین دلیل فیلم‌های زیادی هم ساختند و الان بیشتر از ۲۰ عنوان فیلم در این کارگاه داریم.

من از این‌که ایده‌های کوتاه خودم را به این فیلم‌سازهای جوان می‌دهم و در ایده‌ها و فیلم‌های آن‌ها شریک می‌شوم و ۱۰ روز را دائما در حال و هوای فیلم‌سازی نفس می‌کشم، لذت می‌برم.

همه فیلم‌هایی که در این کارگاه ساخته می‌شود، فیلم‌های کوتاه یک تا ۱۰ دقیقه‌ای و به تعبیری مستند هستند، چون از بازیگر استفاده نمی‌کنیم و آدم‌ها بیشتر نقش خودشان را بازی می‌کنند، دکور و گریم نداریم. در عین حال، این فیلم‌ها داستانی هم هست، چون تم و موضوع دارند.

با این حال، اگر خود این جوان‌ها هم احساس لذت کنند و فکر کنند، این هم روشی برای ساخت فیلم است و تمرین کردن با این شیوه راه حل مناسبی است تا زمانی که برای ساخت فیلم سرمایه‌گذار پیدا کنند.

شما از راه‌حل‌هایی برای فیلم‌سازی کم هزینه صحبت کردید. مشخصا سبک و راه‌حل‌های شما به‌عنوان یک فیلم‌ساز مولف چیست؟

با شیوه‌ای که تا به حال کار کردم، هرگز در انتظار سرمایه و سرمایه‌دار به عنوان تهیه‌کننده نمانده‌ام. اگر ایده‌ای داشته‌ام و سرمایه‌داری با علاقه خواسته تا نقش  تهیه‌کننده را برعهده بگیرد، به او واگذار کرده‌ام، اما اگر چنین امکانی وجود نداشته با پول جیب خودم فیلم ساخته‌ام.

این استقلال معنا و مفهوم بسیار بسیار عمیقی در زندگی بشر دارد. یکی از گرفتاری‌های همه ما این است که در حرفه خودمان به دیگران وابسته‌ایم، اما اگر هر کسی بتواند حرفه و شیوه‌های شخصی خود را طوری انتخاب کند که به حداقل این نیاز برسد، شانس فوق‌العاده‌ای آورده است.

از نظر زیبایی‌شناسی، تمرکز و توجه شما در فیلم‌هایتان بر چه عناصر و ویژگی‌هایی استوار است؟

باید چشم را تربیت کرد. من دانشکده هنرهای زیبا را تمام کردم. نقاش نشدم، اما فهمیدم نقاشی یعنی چه، کمپوزیسیون یعنی چه.

عکاسی می‌کنم و عکاسی خیلی به من کمک می‌کند تا مدام سلیقه خودم را ارتقا بدهم. عکاسی کمک می‌کند که مدام از دریچه چشم دوربین مناظر را با زیبایی‌شناسی خاصی ببینم. همین که منظره‌ای به من پیشنهاد می‌کند جلوی آن برای لحظه‌ای تامل کنم و عکس‌اش را ثبت کنم، خودش نوعی آموزش است. مجموعه این‌ها در کار می‌تواند دیده شود، به چشم بیاید و کار را متحول کند.

در حین کار و با نگاه کردن، می‌توانید آرام آرام سلیقه خودتان را ارتقا دهید و بهتر کنید و به نوعی زیبایی‌شناسی اگر نه کلاسیک و استاندارد، دست‌کم شخصی برسید.

اگر حسابداری شب‌ها قبل از خواب اعداد را در فکر و ذهن‌اش مرور می‌کند، ما فیلم‌سازها حتما باید تصویر‌ها را در ذهن خودمان ببینیم و جابه جا کنیم.

خاصیت آدمی این است که ذهن پراکنده‌ای دارد. این پراکندگی بعضی جاها خیلی بد است، ولی حسن‌های خودش را هم دارد.یکی از حسن‌هایش این است که هرجا هر کاری دل‌ات بخواهد می‌توانی انجام بدهی، به آن فکر کنی و آن را در  ذهن‌ات تصویر کنی، در این صورت جهان بخشی از جان تو  می‌شود. به همین دلیل فکر کردن شیوه خوبی برای نزدیک شدن به زیبایی‌شناسی هر کاری است.

چند سال است که در ایران فیلمی نساخته‌اید. آیا در شرایط فعلی امروز ایران، باز هم به حرف‌های قبلی خود اعتقاد دارید که سانسور مانعی جدی برای فیلم‌سازی در ایران نیست؟ شرایط را نسبت به قبل چگونه می‌بینید؟

نمی‌توانم بگویم شرایط بهتر شده است، اما هم‌چنان اعتقاد دارم اگر کسی بخواهد، می‌تواند راهش را پیدا کند. در این شرایط می‌شود جور دیگری فیلم ساخت، فیلم‌های شخصی‌تری ساخت و همه این‌ها امکان دارد.

ایده‌آل‌ام این است که در ایران کار کنم. ایده‌آل‌ام این است که شرایط مناسب، لااقل مناسب نسبی فراهم شود تا من با امنیت خاطر فیلم‌ام را در ایران بسازم. فیلم ساختن در ایران فقط به ساختن فیلم محدود نمی‌شود، اکران فیلم هم خیلی مهم است، همین که گرفتاری برای نمایش فیلم وجود نداشته باشد. مجموعه این‌ها شرایط زندگی امروز ما ااست و هر کسی باید راه‌حل‌های شخصی خودش را برای عبور از این موانع پیدا کند.

اگر قرار بود سانسور یا نشان ندادن فیلم‌های من در ده، دوازده سال گذشته مانعی برای ادامه حرفه من بشود، تا الان شده بود. به همین دلیل من هم‌چنان دارم کار می‌کنم. فیلم قبلی‌ام را بیرون از ایران کار کردم. فیلم بعدی‌ام را قرار بود در ژاپن کار کنم که این زلزله و سونامی رخ داد و فعلا به تعویق افتاده است.

نظرهای گوناگونی در مورد کار فیلم‌سازی در ایران هست، در این میان برخی از فیلم‌سازها نیز معتقدند که در شرایط کنونی تعامل با مسئولان می‌تواند کارساز باشد. شما تظرتان چیست؟

هر مسئولی طبیعتا می‌خواهد تفاهم ایجاد کند و تصویر خوبی از خودش به جا بگذارد. طبیعتا دل‌اش می‌خواهد به برخی فیلم‌سازان  کمک کند، چون می‌داند این دوره یک دوره چهارساله است و برای خیلی‌ها می‌تواند خاطره بسازد. اما مسئله فقط این نیست، مسئله سیاست‌ها است، سیاست‌های موجود نمی‌گذارد.

خیال نمی‌کنم تک تک آدم‌ها این خباثت را داشته باشند که بخواهند برای سینمایی که می‌دانند مردم چه قدر به آن علاقه دارند و همین طور خودشان به آن علاقه دارند، کارشکنی کنند.

سینما چیزی نیست که کسی در مقابل‌اش بایستد، حتی برای آدم‌های غیرسینمایی جذابیت دارد. در فیلم کلوزآپ که سال‌ها پیش ساختم، آخوندی هست که با سینما مشکل داشت، اما زمانی که به او پیشنهاد کردم در این فیلم حضور داشته باشد و دیالوگ‌ها را بگوید، این کار را کرد. البته جنبه‌های هجو و شوخی با او نداشتم.

وقتی آدم‌ها چشم‌شان به چشم هم می‌افتد، شرایط بهتری برای بروز حسن نیت‌ها فراهم می‌شود و تعامل اتفاق می‌افتد. اما گرفتاری ما مسئله شخص نیست، سیاست غالب است. آدم‌هایی که روی صندلی تصمیم‌گیری می‌نشینند، در واقع در نقش دو نفر هستند. به نظرم می‌رسد دل‌شان می‌خواهد تسهیلاتی را فراهم کنند و من این را دیده‌ام، اما نمی‌توانند.

به همین دلیل هم خیلی به آن چیزی که الان دارد اتفاق می‌افتد امیدوار نیستم. سیاست خیلی کلی‌تر، جامع‌تر و پیچیده‌تر است. بعید می‌دانم همه ما که داریم وقت‌مان را جای دیگر می‌گذرانیم، اشراف کامل داشته باشیم که چه چیزی در جریان است. همیشه بعدش می‌فهمیم که جایی دوباره کلاه سرمان رفته.

الان نسبت به این تعامل ناامید نیستم، اما خودم وقت‌اش را ندارم که دوباره ریسک کنم و به صورت فردی با مسئولی مسائل‌ام را حل کنم، ولی او نتواند مسائل‌اش را با جمع دیگری حل کند که منافع‌شان با منافع من و آن فرد یکی نیست.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی