محمود احمدینژاد از زمان روی کار آمدن در دولت نهم، طرحی را با نام «سفرهای استانی» با هدف «آشنا شدن با مشکلات مردم از نزدیک» و «مقابله با تمرکزگرایی دولتی» معرفی کرد. هیئت دولت در سه دوره، ۸۸ سفر به استانها و شهرهای مختلف ایران انجام داد و اکنون دور چهارم این سفرها را آغاز کرده است.
اینک محمد حسینی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز میگوید: «احمدینژاد شخصا بر حضور در تمام شهرها طی دور چهارم سفرهای استانی تاکید دارد.»
علی مزروعی نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی در دوره ششم، درباره تاثیرات سفرهای استانی دولت به مردمک میگوید: «احمدینژاد با انجام این سفرها بیشتر به دنبال جلب رضایت آنی و فوری و سپری کردن دوره ریاستجمهوریاش است. او به فکر آینده کشور و اقتصاد ایران و سرمایهگذاری نیست.»
به گفته او، این شیوه دولت احمدینژاد برای اداره کشور، از شیوههای پیشرفته در در عصر مدرن به شمار نمیرود.
آقای مزروعی میگوید: «احمدینژاد در تبلیغات انتخاباتی و عملکرد خود رویکردی به نام رویکرد 'مردمگرایانه' یا 'پوپولیستی' را دنبال میکند تا بگوید همراه مردم و با مردم است و میخواهد مسائل و مشکلات آنها را حل کند.»
او میگوید این نوع سفرها از زمان شاه و روسای جمهوری سابقه داشته و از ویژگیهای فرهنگی ما است که مردم و مسئولان میخواهند از نزدیک یکدیگر را ببینند و احمدینژاد هم از این ویژگی استفاده کرد.
از سوی دیگر، حامیان دولت با جانبداری از سیاست دولت در برگزاری سفرهای استانی، بر آثار مثبت سیاسی و اقتصادی این سفرها تاکید میکنند.
لطفالله فروزنده، معاون توسعه مديريت و سرمايه انسانی در همین رابطه گفته بود: «در انتخابات دهمين دوره رياستجمهوری، مشاركت گسترده مردم، 'رای بالا' به آقای احمدینژاد به ويژه در مناطق محروم و شهرهای كوچک و روستاها، بزرگترین معيار موفقيت اين کار [سفرهای استانی] بود.»
به نظر او «حضور ميليونی مردم» در استقبال از رييسجمهوری در سفرهای استانی، نشاندهنده «وفاداری به نظام و آمادگی مردم برای دفاع از اصول انقلاب اسلامی» است.
منتقدان دور دوم سفرهای استانی دولت را -باتوجه به درپیش بودن انتخابات ریاستجمهوری دهم در سال ۸۸- بهمعنای تبلیغات گستردهتر برای احمدینژاد بهعنوان کاندیدای انتخابات برشمردند؛ تبلیغاتی که هیچ از دیگر نامزدها به آن دسترسی نداشتند. حتی مستندهایی از این سفرها نیز از تلویزیون جمهوری اسلامی پخش میشد.
«اغلب مصوبات روی زمین میمانند»
دولت و حامیاناش، کمتر درباره دستاوردهای عملی و تاثیرات اقتصادی و عمرانی این سفرها به طور مشخص سخن گفتهاند. روشن نیست که اگر هدف دولت در دور نخست سفرهای استانی «آشنایی نزدیک با مسائل و مشکلات مردم بوده»، آیا پیگیری و اجرای مصوبات میتوانست بدون نیاز به دور دوم، سوم و چهارم سفرها در سیستم اداری و اجرایی دولت امکان پذیر باشد یا نه؟
مصطفی پورمحمدی، رئیس سازمان بازرسی کشور پیشتر گفته بود که «مصوبات سفرهای استانی، خارج از توان دولت است و در اندازه توان مالی و محدوده زمانی تعیین شده نیست و اغلب این مصوبات روی زمین میماند.»
به گفته آقای پورمحمدی و براساس بررسیهای سازمان بازرسی، «تحقق برخی از مصوبات سفرها نیاز به ۳۱ سال زمان دارد». او چنین نتیجه گرفته بود که دولت با مصوبات خود در سفرهای استانی، «به مردم مسکن تجویز میکند».
سازمان بازرسی همچنین یک سال پیش اعلام کرده بود که «بررسی تحقق سفرهای استانی دولت و برنامههای توسعهای استانهای مختلف» از برنامههای این سازمان است، اما تاکنون گزارشی دراین باره منتشر نکرده است.
با این حال، بهرغم این انتقادات، سفرهای استانی دولت و تصویب مصوبات ادامه یافت و ازجمله در سفر اخیر دولت به استان سیستان و بلوچستان، محمدرضا رحيمی معاون اول محمود احمدینژاد، اعلام کرد که «۲۲۰ مصوبه با بودجه بسیار بالا که قابل مقایسه با سفرهای قبلی نیست به تصویب رسیده است».
علی مزروعی، نماینده پیشین مجلس درباره مصوبات سفرهای استانی هیئت دولت به مردمک میگوید: «این سفرها با تبلیغات زیاد همراه است و هر سفر دست کم ۲۰۰ تا ۳۰۰ مصوبه دارد. در سه دوره سفرهای استانی قبلی و چهارمین دور آن که در حال انجام است، دولت بیش از ۱۰ هزار مصوبه داشته است.»
به گفته آقای مزروعی «این مصوبات دستاورد چندانی برای مردم نداشته، زیرا عملکرد کلی اداره کشور در یک سری شاخصها نمایان میشود و این شاخصها درحال حاضر نشاندهنده بهبود اوضاع کشور نیست. به طور مثال، شاخص تولید ناخالص داخلی، نشاندهنده پیشرفت کشور در زمینه تولید است، اما چند سالی است که رقم آن اعلام نمیشود و براساس برخی گزارشها، نزدیک به یک درصد است که نشاندهنده افزایش تولید در کشور نیست.»
تحقق «۳۰ درصدی» پروژههای عمرانی
دولت میگوید سفرهای استانی برای حل مشکلات شهروندان، ضروریست. اما همین سفرها با انتقاداتی حتی از سوی اصولگرایان و نمایندگان تندروی مجلس نیز همراه بوده است.
امین شعبانی، عضو کمیسیون عمران مجلس و نماینده کردستان در این مورد گفته است «براساس مصوبات سفرهای استانی، تاکنون فقط ۳۰ تا ۴۰ درصد پروژههای عمرانیهای تحقق پیدا کرده است».
این نماینده اصولگرای مجلس از هیئت دولت خواسته که «در دور جديد سفرهای استانی به اتمام پروژههای نیمهتمام بپردازند و در استانهای محروم اولویت را به بخش صنعت و توسعه آن اختصاص دهند».
محمدرضا حاجیاصغری، نماينده ميانه نیز بر توجه به «مشکلات اشتغال» در دور چهارم سفرهای استانی تاکید کرده است. رضا رحیمینسب، نماينده مردم خرم آباد هم مهمترین و اساسیترین مشکل جامعه را فقر و بیکاری میداند و از هیئت دولت خواسته که در سفرهای استانی، این مسائل را محور برنامههای خود قرار دهند.
علی مزروعی، نماینده پیشین مجلس نیز میگوید: «بیکاری ازجمله مهمترین مشکلات اقتصادی مردم در ایران است، اما دولت بهجای سرمایهگذاری و به کارگیری منابع، به توزیع درآمد میپردازد تا رضایت آنی مردم را جلب کند، اما عوارض این بیکاری و مشکلات اقتصادی همچنان ادامه دارد.»
به نظر بهروزی جعفری، نماينده سمیرم اصفهان «عملیاتی شدن مصوبات سفرهای استانی قبلی» از مهمترین اقداماتی است که باید در دور چهارم سفرهای استانی پیگیری شود.
به نظر این نماینده اصولگرای مجلس، مصوبات قبلی سفرهای استانی به درستی اجرا نشده است و هیئت دولت باید «با مسئولان و دستگاههایی كه در اجرايی شدن مصوبات هئيت دولت كوتاهی كردهاند، برخورد قاطع و قانونی داشته باشد».
نامههای مردم در سفرهای استانی
دریافت نامه از مردم از دیگر اقدامات دولت در سفرهای استانی است. در جریان دور سوم سفرهای استانی خبرهایی به نقل از سرپرست کمیته امداد منتشر شد مبنی بر این که دیگر برنامهای برای جمعآوری نامه از مردم وجود ندارد. او گفته بود: «کمکهای کوتاهمدت، نقدی و موردی به مردم، راه حل مناسبی برای حل معضل فقر نيست.»
اما دریافت نامه از مردم در سفر اخیر هیئت دولت به سیستان و بلوچستان نیز ادامه یافت. به گفته مدیرکل دفتر ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات استانداری سیستان و بلوچستان «فقط در روزهای نخست سفر اخیر هیئت دولت به این استان، بیش از ۸۵ هزار نامه در زاهدان و در محل سخنرانی رئیسجمهوری جمع آوری شده است».
مجموع نامهها در سیستان و بلوچستان در سفرهای قبلی هیئت دولت به این استان، «۸۸۰ هزار مورد» اعلام شده بود.
آقای مزروعی میگوید: «دولت احمدینژاد به اندازه همه دولتهای پس از انقلاب درآمد نفتی و در عین حال کمترین دستاورد اقتصادی را داشته است، بنابراین در سفرهای استانی سعی میکند با «پولپاشی» و دادن ۵۰ تا ۱۰۰ هزار تومان به مردمی که به او نامه مینویسند، رضایتشان را جلب کند.»
به نظر او، اینکه مردم به نامه مینویسند و فکر میکنند نامهشان دریافت و مشکلاتشان حل میشود، تاثیر روانی دارد اما تاثیر اقتصادی مثبتی ندارد و نمیتواند به حل پایدار مشکلات مردم کمکی بکند.
سایتهای حامی دولت در خبرهایی اعلام کرده بودند که فقط در دور اول سفرهای استانی، دو میلیون و ۲۰۰ هزار نامه به کمیته امداد داده شد و دولت هم حدود ۲۵۰ میلیارد تومان اعتبار برای رسیدگی و پاسخگویی به این نامهها اختصاص داده است.
ميرحسين موسوی، از سران مخالف دولت که همینک در حصر است، در جریان انتخابات ریاستجمهوری دهم در باره سفرهای استانی دولت گفته بود: «باید اعتبار پروژهها طبق قانون تخصیص داده شود نه این که برای گرفتن نامهها به اين جا و آن جا برويم و مردم را به دنبال خود بکشانيم... مردم را خوار نکنيم و به آنها صدقه ندهيم. صدقه خوب است، ولی آن را بايد پنهانی به مردم بدهيد. اما اين گونه صدقه دادن امروز باعث میشود سرمايه ما از بين برود».
در مورد سفرهای پی در پی استانی دولت، انتقادات زیادی مطرح شده که بخشی از مهمترین آنها را نه مخالفان و منتقدان حکومت بلکه نمایندگان و سیاستمداران اصولگرا عنوان کردهاند. در میان موج انتقادها و در عین حال اخبار گوناگونی که در مورد این سفرها و نتایج آن منتشر شده است، هنوز دستاورد آنها به درستی روشن نیست. آمار و ارقام رسمی بیکاری، تورم و رکود اقتصادی طی چند سال گذشته گواهیست بر مشکلاتی که با وجود تاکید بر حل آنها، همچنان حلنشده باقی ماندهاند. حال باید دید دولت در ادامه سفرهای استانی خود چگونه پاسخگوی مشکلات خواهد بود و آيا تکرار همین شیوه نتیجهای برایش خواهد داشت یا نه؟
...دريافت هشتصد هزار عريضه طی دو سفربلوچستان نشانگر عمق محروميت و مشکلات مردم است .... بعد مردم بيمار را در کنار بهشت زهرا رها ميکنند تا بميرند..!!!