همزمان با انتقال عدهای از زندانیان سیاسی زن زندان رجاییشهر کرج به زندان قرچک ورامین، نگرانیها درباره زندانیان سیاسی با توجه به وضع بد زندانها تشدید یافته است.
وبسایت کلمه نزدیک به میرحسین موسوی نوشته است که این زندانیان در تماسهای تلفنی خود، زندان قرچک را کهریزک دوم نامیده و آن را با یک «مرغدانی» مقایسه کردهاند.
به گفته آنها مسئولان زندان قرچک حتی غذای زندانیان را به موقع نمیدهند و آب زندان نیز در بیشتر ساعات روز قطع است.
این زندانیان گفتهاند که اگر این شرایط تا امروز به پایان نرسد و این زندانیان به زندان دیگری منتقل نشوند و یا به وضعیتشان رسیدگی نشود، دست به اعتصاب غذای نامحدود خواهند زد.
امروز همچنین پدر شبنم مددزاده، زندانی سیاسی در گفتگو با وبسایت کلمه خبر داد که دخترش همراه با ۲۰۰ زندانی زن دیگر از زندان رجاییشهر کرج به زندان قرچک منتقل شدهاند.
این در شرایطی است که در حکم دادگاه شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب، او به تبعید در زندان رجاییشهر محکوم شده است.
آقای شبنمزاده درباره تماس تلفنی با دخترش گفت: فقط یک دقیقه حرف بود. گفت ۲۰۰ نفر را آورده اند زندان قرچک، گفت حمام و توالت درست نداریم. در یک جا هم ظرف شسته میشود، هم لباس، هم حمام میکنند. توالت هم درست نیست. گفت هیچی نداریم. چاقوکش، قاتل، زندانی سیاسی، تیغزن، تریاکیهمه را یکجا جمع کردهاند.
از طرف دیگر کمپین حمایت از زندانیان سیاسی بیمار با صدور بیانیهای اعلام موجودیت کرد. فعالان این کمپین فعالیتهای خود را با تمرکز بر وضعیت حسین رونقی ملکی، وبلاگنویس زندانی شروع کردهاند و برای اطلاعرسانی در مورد زندانیان بیمار تلاش خواهند کرد.
هدف از تشکیل این کمپین، جلب توجه دولتمردان دنیا و نهادهای حقوق بشری به شرایط ویژه آنها اعلام شده است.
از دیگر زندانیان سیاسی بیمار که از امکانات پزشکی مناسب برخوردار نیستند میتوان به منصور اسانلو، حسین رونقی ملکی، محمد سیفزاده، هاشم خواستار، محسن صفایی فراهانی، مهدی محمودیان، زهرا جباری، فرح واضحان، فاطمه رهنما، ابوالفضل عابدینی نصر، حامد روحینژاد و هادی عابدخدا نام برد.
حسین رونقی ملکی، وبلاگنویسی است که با نام مستعار بابک خرمدین وبلاگ مینوشت و در زمینه گذر از فیلترها در فضای اینترنت تخصص شد. او در منزل پدریاش در تبریز همراه با برادرش دستگیر شد و سپس به بند ۲ الف سپاه در زندان اوین انتقال یافت. دادگاه او را به ۱۵ سال زندان محکوم کرده است.
اما تنها خبر خوش از وضعیت زندانیان سیاسی در ایران، انتقال ضیاء نبوی، دانشجوی ستارهدار و محروم از تحصیل به همراه ۲۵ زندانی سیاسی دیگر از زندان کارون اهواز به زندانی با امکانات بهتر موسوم به اردوگاه کلینیک است.
آقای نبوی، اواخر هفته گذشته در نامهای به محمدجواد اردشیر لاریجانی، رئیس ستاد حقوق بشر قوه قضائیه گزارش تکاندهندهای از وضعیت این زندان ارائه کرده بود.
علیرغم انتقال زندانیان سیاسی زندان کارون اهواز، هنوز خبری درباره رسیدگی به مشکلات عدیده این زندان گزارش نشده است.
او در نامه خود به حیاطخوابی زندانیان این زندان اشاره کرده و نوشته بود: حیاط خواب به این معنی است که تمامی هواخوری زندان توسط پتوهای زندانیان مفروش شده و تعدادی از زندانیها روز و شب را در گرما و سرما در حیاط به سر میبرند.
به گفته این زندانیانی سیاسی، سیستم بد فاضلاب موجب میشود که گاهی مسیر فاضلاب گرفته شود و فاضلاب از کف هواخوری بیرون بریزد که اولین تاثیر آن، آوارگی حیاطخوابها و تاثیرات بعدی آن، آلودگی و بوی تعفن آن است.
آقای نبوی همچنین در نامه خود به غذای بد زندان، مشکلات امکانات ارتباطی و نبود روزنامه یا مجله و محدودیتهای بسیار برای تماس تلفنی اشاره کرده بود.
ضیا نبوی به ۱۰ سال زندان در تبعید محکوم شده است.
فعالان حقوق بشری داخلی و خارجی و خانوادههای زندانیان سیاسی بارها نگرانی خود را از وضعیت بد زندانهای کشور اعلام کردهاند.
اسفندماه گذشته غلامحسین اسماعیلی، رئیس سازمان زندانهای کشور در همایش دادستانهای کشور گفته بود که در مدت یک سال و نیمی که او بر سازمان زندانها ریاست داشته است ۵۵ هزار نفر به آمار زندانیان کشور افزوده شده است بدون اینکه به فضای زندانها «حتی ۵۵ متر» اضافه شده باشد.
انتشار گزارشهای مختلف همگی حکایت از آن دارد که زندانیان سیاسی در زندانها در وضعیت بدی به سر میبرند و اغلب از شرایط روحی و جسمی مناسب و شرایط درمانی و بهداشتی خوبی برخوردار نیستند.
این انتقادها تا آنجا پیش رفت که یک نماینده مجلس با انتقاد از وضعیت بد زندانهای ایران گفت که در زندانها، به هر دو نفر یک پتو میرسد.
پیش از این نیز سازمان گزارشگران بدون مرز زندگی بسیاری از روزنامهنگاران زندانی را «در خطر جدی» دانست و از مقامات ایران به عنوان مسئول سلامت روزنامهنگاران بیمار یاد کرد.
این سازمان با اعلام نگرانی عمیق از شرایط بازداشت غیر انسانی زندانیان عقیدتی در ایران اعلام کرد که بسیاری از روزنامهنگاران و وبنگاران زندانی پس از ماهها بازداشت خودسرانه و نگاهداری در سلولهای انفرادی از نظر روحی و جسمی شدیدا آسیب دیدهاند.