یک ماه پس از روز جهانی کارگر و محقق نشدن وعده مسئولان درباره بهبود اوضاع کارگران، اعتراضهای فعالان این صنف به تعویق دریافت حقوق و دیگر مسایل صنفی ادامه دارد٬ تا آن جا که یکی از نمایندگان مجلس پیشنهاد داده که رئیس جمهور به جای رفتن به سفرهای استانی به وضع کارگران رسیدگی کند.
با وجود آنکه رئیس جمهور نیمه اردیبهشت امسال در نامهای به وزیر کار، دستور داد که ثبت نام کارگران برای دریافت سهام عدالت آغاز و وضعیت مطالبات کارگران قرارداد موقت روشن شود، اما کارگران که تغییری در وضع معیشت خود احساس نکردهاند٬ به تجمعهای اعتراضی و پراکنده خود در کارخانههای شهرهای مختلف ادامه میدهند.
اعتصاب و تجمع اعتراضی کارگران شرکت پارسمتال کرج و ادامه اعتراضهای شرکت نساجی کاشان تازهترین نمونههای فعالیتهای کارگری در دو هفته گذشته بود.
از سوی دیگر٬ دبیر اجرایی خانه کارگر استان خوزستان، نهم خرداد در گفتوگو با ایلنا اعلام کرد که بیشتر کارخانههای قند این استان در شرایط بحرانی به سر میبرند.
به گفته آقایار حسینی٬ کارگران کارخانه قند اهواز هفت ماه است که حقوق نگرفتهاند و تعطیلی این کارخانه ۲۰۰ کارگر آن را در حالت بلاتکلیفی قرار داده است. علاوه بر این٬ کارخانه قند دزفول هم تعطیل است و کارگران این کارخانه هم شرایط دشواری دارند.
شرایط تولید به گونهای است که قدرتالله علیخانی، نماینده قزوین در مجلس با اشاره به مشکلات در جریان هدفمند کردن یارانهها، به رئیس جمهوری اسلامی پیشنهاد کرده است که «به جای رفتن به سفرهای استانی به وضع کارگران و نابسامانی تولید رسیدگی کند».
هرچند دامنه اعتراضهای کارگری طی دو سال گذشته گسترده شده و کارگران شهرهای مختلف در اعتراض به تعویق در دریافت دستمزد، شرایط سخت کار، نداشتن بیمه و قراردادهای سفید امضا به تجمع و اعتصابهای کوتاه مدت دست زدهاند٬ اما این اعتراضها در نبود نهادهای صنفی مستقل و یکپارچه، شکل هماهنگی به خود نگرفته است.
با این حال٬ فعالان کارگری این اعتراضها و اعتصابها را فارغ از مسایل سیاسی، در احقاق حقوق کارگران و بهبود نسبی اوضاع زندگی آنها موثر میدانند.
روزبه بوالهری، روزنامهنگاری که طی سالهای گذشته مسایل کارگران ایران را پیگیری کرده است، اعتقاد دارد با وجود آنکه این اعتراضها هدفمند نیست و سازماندهی قوی و برنامه مشخصی در دستور کار ندارد، «اما در برخی موارد پاسخ گرفته و مطالبات کارگران در جریان آن به سرانجام رسیده است».
او اعتراضهای کارگران کارخانه نیشکر هفتتپه را مثال میزند که به تشکیل سندیکای کارگران این کارخانه و لغو تصمیم انحلال این کارخانه انجامید.
آقای بوالهری در گفتوگو با مردمک میگوید: «هرچند هزینهای که کارگران طی سالهای اخیر بابت تجمعها و اعتراضهای خود پرداخت کردهاند سنگین است و افرادی چون ابراهیم مددی، رضا شهابی و غلامرضا غلامحسینی از فعالان این عرصه در زندان به سر میبرند٬ اما این اعتراضها دستآوردهایی داشته است.»
اما علی علیزاده، استاد فلسفه سیاسی دانشگاه میدل سکس و تحلیلگر مسائل سیاسی در گفتوگویی با مردمک با اشاره به بیش از ۱۰۰ اعتصاب بزرگ در مراکز تولیدی طی یک سال گذشته، آنها را تجمعهایی خودجوش به همت کارگران جان به لب رسیده و مستاصل خوانده که اغلب آنها با تهدید و ارعاب و اخراج و تعلیق مقامهای دولتی یا وعده و وعید آنها مواجه شدهاند.
با این حال٬ این کارشناس هم وجود نمونههای موفق را انکار نمیکند و به اعتصاب ۷۰۰ کارگر کارخانه پتروشیمی ماهشهر اشاره دارد که توانستند به خواستشان برسند.
به عقیده آقای علیزاده، این اعتصابها و اعتراضها در خلاء اتحادیهها و سندیکاها و تشکلهای واقعی شانس زیادی برای تحقق خواستههای کارگران ندارند.
آقای بوالهری مشکل بیکاری و سرکوب شدید را از دیگر موانعی میداند که مانع شکلگیری اعتصابها و اعتراضهای متشکل و هدفمند است.
او میگوید: «گسترده شدن بیکاری دست و پای کارگران را میبندد. به محض این که اعتراض کنند٬ با خطر اخراج و جایگزینی با نیروهای کمدردسرتر مواجه میشوند. از سوی دیگر٬ این تجمعها به سرعت و با شدت بسیار سرکوب میشود و حکومت با چسباندن برچسب سیاسی و امنیتی به کارگران و فعالیتهای آنها، هزینههایشان را بالا میبرد.»
بسیج کارگری و سهام عدالت
همزمان با روز جهانی کارگر، مسئول سازمان بسیج کارگری، در نشستی رسانهای از برنامهای خبر داد که پیش از این به گوش نرسیده بود.
علیرضا لایقحقیقی اعلام کرد که سازمان تحت امرش برای جذب یک میلیون بسیجی از میان کارگران برنامهریزی کرده و میخواهد به دولت کمک کند تا فضای کارگری اسلامیتر شود.
از سوی دیگر٬ اواخر فروردین و اوایل اردیبهشت امسال، در روزهای منتهی به روز جهانی کارگر، هنگامی که فعالیتهای اعتراضی کارگران بالا گرفته بود و کامیونداران شرکت دانگفنگ، کارگران شرکتهای نازک قزوین، کشت و صنعت کارون، شوشتر و هفتتپه، شرکت مخابراتی راه دور ایران، مجتمع پتروشیمی امام و کارخانه کاغذسازی پارس در کارخانه یا مقابل مجلس و فرمانداری شهر دست به اعتراض و اعتصاب زده بودند، رئیس دولت دستور داد که سهام عدالت میان همه کارگران پخش شود.
دادن وعدههایی مثل برخورداری از امکانات بسیج که دامنه گستردهای را شامل میشود٬ در کنار وعده اعطای سهام عدالت، هرچند مورد توجه کارگران قرار گرفته و عده زیادی برای دریافت سهام ثبت نام کردهاند٬ اما نارضایتیها را خاموش نکرده است.
با توجه به کارکرد بسیج دانشجویی و دانشآموزی در دو سال گذشته و گزارشهایی که در مورد استفاده از آنها برای سرکوب معترضان منتشر شد آیا این احتمال وجود دارد که نفوذ بیشتر بسیج کارگری در کارخانهها با هدف کنترل کارگران از یک سو و استفاده از وضعیت اقتصادی نابسامان آنها و وارد کردنشان به موضعگیریهای سیاسی صورت گیرد؟
روزبه بوالهری این احتمال را رد نمیکند. او میگوید: «طبیعی است که حکومت به دنبال راهکارهایی میگردد که ابراز نارضایتیهای کارگران را محدود کند و علاوه بر این همان سناریویی را که درباره دانشجویان و دانشآموزان و کارمندان ادارهها پیاده کرده و به یارگیری میان آنها پرداخته و اختلاف ایجاد کرده است، میان کارگران هم پیاده کند.»
به عقیده او٬ وقتی تشکلهای صنفی که مهمترین وظیفهشان ایجاد آگاهی طبقاتی در قشر کارگر است تا این حد ضعیف میشود، طبیعی است که کارگران درباره حقوق و وضعیت طبقاتی خود اطلاعات اندکی داشته باشند. با وجود فقر آگاهی، کارگران در حالی که در معرض فشار و سختی معیشت هستند، به راحتی مورد سوءاستفاده سیاسی قرار میگیرند و به جریانهای سیاسی کشیده میشوند.
این روزنامهنگار که اکنون در رادیو فردا مشغول به کار است، میگوید: «طی شش سال گذشته دولت با تبلیغات گسترده روی طرحهایی چون سهام عدالت و بنگاههای زودبازده سعی کرد نشان دهد که قصد دارد به قشر کمدرآمد از جمله کارگران کمک کند. این تبلیغات در جریان رویدادهای سیاسی نظیر انتخابات اثرگذار هم بود و به جذب هوادارانی از میان این قشر هم منجر شد، اما اینها تنها جنبه تبلیغاتی دارد و در عمل میبینیم که سهام کارخانههای زیان ده و ورشکسته در قالب سهام عدالت در اختیار این گروه قرار میگیرد و اقدامهایی اثرگذار برای تغییر وضعیت معیشت آنها انجام نمیشود.»
آقای بوالهری معتقد است٬ ورود کارگران به تشکیلاتی چون بسیج کارگری یا شورای اسلامی کار «توهم صنفی» به وجود میآورد؛ به این معنا که مانع میشود کارگران به دنبال ایجاد تشکلهای صنفی مستقل بروند.
با وجود این٬ اعتراضهای صنفی کارگران همچنان ادامه دارد، اعتراضهایی که دامنه گستردهای از شهرهای بزرگ و کوچک از اصفهان و تهران و آبادان تا رشت و ساری و قائمشهر و کرمانشاه و اهواز را در برمیگیرد. باید در انتظار اعمال سیاستهای تازه درباره آنها ماند تا کدام یک پیروز شوند؛ سیاست بسیجی کردن کارگران یا در نهایت خود کارگران.