دانشگاه تهران یک بورس بینالمللی به نام «مروه شربینی» به زنان دانشجوی مسلمانی که «به دلیل رعایت حجاب اسلامی مورد اذیت و آزار دولتهای مختلف قرار میگیرند»، اعطا میکند. نهادهای بینالمللی بارها درباره محرومیت بهائیان و فعالان سیاسی از تحصیل در ایران اعتراض کردهاند.
در اطلاعیه این دانشگاه که روز ششم تیر ماه منتشر شده، آمده است که محدودیتهای اعمال شده بر پوشش اسلامی توسط برخی دولتهای غربی، «مخالف اصول و ارزشهای انسانی و نشانهای از گسترش فضای تنفر از اقلیتهای نژادی» است.
بر اساس این اطلاعیه، دانشگاه تهران این بورس را در حمایتهای مادی و معنوی از «زنان مظلومی که با وجود همه فشارها همچنان به اصول اعتقادی خود پایبندند» قرار داده و شامل زنان مسلمان مهاجر و ساکن خارج است که در دنیا به دلیل رعایت «ارزشهای اسلامی و مذهبی» از تحصیل محروم شدهاند.
مروه شربینی زن مسلمان مصری بود که به سبب داشتن حجاب در آلمان توسط یک شهروند آلمانی روستبار به نام «آلکس دابلیو»، «تروریست» خوانده شد. خانم شربینی از این فرد شکایت کرد و دادگاهی او را جریمه کرد.
این زن دو سال پیش، بعد از این ماجرا و در دادگاه تجدید نظر حکماش که در شهر درسدن آلمان برگزار شد، مروه شربینی را با هجده ضربه چاقو کشت.
چندین روز پس از گذشت این ماجرا مقامهای جمهوری اسلامی با اعتراض به این حادثه و احضار سفیر آلمان، آن را «مصداق نقض حقوق بشر در جوامع غرب» و «نمونه دیگری از گسترش موج اسلام ستیزی در غرب» دانستند.
محمود احمدینژاد در دوم مهر سال ۱۳۸۸، به خبرنگار شبکه سی. بی. اس آمریکا، درباره ندا آقاسلطان، زنی که در اعتراضهای مردمی به نتایج انتخابات ریاستجمهوری کشته شد، عکسی از مروه شربینی، نشان داد و ادعا کرد که رسانههای غربی ندا آقاسلطان را به شهید تبدیل کردند اما داستان خانم شربینی را نادیده گرفتند.
نزدیک به یک ماه بعد از این مصاحبه، دادگاه محاکمه قاتل خانم شربینی برگزار شد و به شدیدترین مجازات ممکنه، یعنی حبس ابد، محکوم شد و درخواست تجدید نظر وی نیز رد شد. با این حال هنوز دادگاهی برای محاکمه عامل قتل ندا آقا سلطان برگزار نشده است.
آقای احمدی نژاد در آن مصاحبه بدون اشاره به بازداشت، ضرب و شتم و شکنجه مخالفان خود در رویدادهای پس از انتخابات، از ندا آقاسلطان به عنوان «قربانی اغتشاش» نام برد و گفت: این اغتشاش با حمایت برخی سیاستمداران آمریکایی، «شبکه رادیو آمریکا» و بی. بی. سی در ایران به راه افتاد.
دانشگاه تهران در حالی به زنان مسلمانی که «به خاطر داشتن حجاب اسلامی مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند و حقوق بشر درباره آنها نقض شده» بورس میدهد که شهروندان بهائی به عنوان یک اقلیت دینی در ایران و همچنین دانشجویانی که فعالیت سیاسی میکنند از تحصیل محروماند.
برآورد شده است که در ایران حدود ۳۰ هزار بهایی زندگی میکنند اما جمهوری اسلامی آنها را به عنوان یک اقلیت دینی به رسمیت نمیشناسد و شماری از آنان در سی سال گذشته و پس از استقرار جمهور اسلا به جرمهایی نظیر «جاسوسی» یا «اقدام علیه امنیت ملی» بازداشت و محاکمه میکند.
همچنین از تابستان ۱۳۸۵ دانشجویانی که به فعالیتهای سیاسی در راستای مخالفت با جمهوری اسلامی میپردازند با عنوان دانشجوی «ستارهدار» دچار «محدودیت» یا «محرومیت» از تحصیل میشوند.
روز گذشته در جریان بررسی پرونده حمله نیروهای لباسشخصی و نظامی به کوی دانشگاه تهران که در اعتراضهای پس از انتخابات ریاستجمهوری دهم اتفاق افتاد، برای ۱۴ دانشجو احکام قضایی مانند حبس، جریمه، شلاق و محرویمت از تحصیل صادر شد در حالی که بسیاری از تشکلهای دانشجویی خواستار محاکمه «آمران و عاملان» حمله به کوی شده بودند.
سازمان عفو بینالملل در پنجاهمین سالگرد تاسیس این نهاد در گزارش سالانه خود در زمینه حقوق بشر روز ۲۳ اردیبهشت اعلام کرد که محرومیت از تحصیل دانشجویان فعال معترض و نقض آزادی دینی به صورتهای مختلف از جمله محرومیت از تحصیلات عالی برای جامعه بهائی نمونه بارز نقض حقوق بشر در ایران است.
آقای فتا پور چریک فدایی سابق و سکولار امروز میفرماید ، در ج ا قتل های مشکوک و کشتار های بدون توضیح وجود دارند که تایید کننده وجود تسویه حساب های مسلحانه داخل رژیم است و علتش هم بی قانونی است !
بعد خیلی کلی از روی کشتارها و تسویه حساب های چریکی فدائیان و مجاهدین میگذرد و میگوید آنها فرق دارند !
چه فرقی ؟ چرا هر چه جنایت و تو طئه و کشتار درون سازمانی و پاسبان و ژاندارم و دگر اندیش بیرون سازمانی است که بانی ان دو گروه مسلح چپ گرا ( فدایی و مجاهدین ) و گاهی حزب توده و پیکار بوده اند اشکالی ندارد ؟ از بی قانونی نیست ؟ اما بیرون دایره خودی شما همه چیز ایراد دارد ؟
آقای فتا پور باید پاسخ دهد به مهدی سامعی ( چریک زیر دستش ) که در اخبار روز او را متهم کرد که مهدی و دیگران را فریب داده و آنها را برای حمایت از جنبش خمینی بیرون فرستاده اما در همان زمان یک چریک موتورسوار را فرستا ده در کنار جمعیت تظاهر کننده و تفنگش را نشان داده و بعد شعار ایران را سرا سر سیکل میکنیم داده اند خلاف دستور سازمانی که فتا پور به مهدی سا معی داده !
آقای فتا پور باید توضیح دهد چرا در زمان بازرگان اینها در گنبد و گرگان و کردستان جنبش مسلحانه راه اندالختند و به پادگانهای ارتش حمله بردند ؟ چرا در دانشگاه ها سنگر بندی کردند ؟ چرا در اول انقلاب پشت به دوربین با مردم مصاحبه میکردند ؟ اگر برنامه شورش مسلحانه نداشتند ؟ رجوی حد اقل اولش در ظاهر بدون برنامه مسلحانه امد جلو تا زمان سقوط بنی صدر .
اینها دائم در روز نامه ها و رسانه هایی که از بودجه امریکا و غرب تغذیه میشود از همه می خواهند که عذر خواهی کنند ، خودشان را به دست خودشان محکوم کنند ( حتا برای کاری که نکرده اند ) . مثلا یزدی باید از کشتار بالای بام مدرسه رفاه که خلخالی با هورا کشی اینها آدم میکشت عذرخواهی کند ! بنی صدر از جمله ای که یک د ا نشجو در دانشگاه آریامهر از او پرسید ( بنده خود شاهد بودم ، افراد دیگری هم شهادت دادند ) که آیا این درست است که موی زن اشعه ای ساطع میکند که موجب جذب و تحریک مرد میشود، باید عذر خواهی کند . چون اینها به دروغ به بنیصدر نسبت دادند آنرا و وانمود کردند که بنی صدر اینرا گفته . جالب است که جواب بنی صدر دقیقا بر عکس جهتی بود که ان فرد سوال کننده که ظاهر مذهبی هم نداشت القا میکرد .
اما کسی از اسماعیل خوئی نمیخواهد که از اینکه گفته شعار جمهوری ایرانی شواری فاشیستی است عذر خواهی کند !
هیچ کس از زر افشان نمیخواهد که از اینکه گفته جنبش سبز بر بال امواج رسانه ای غرب است عذرخواهی کند !
هیچ کس از ریس دانا نمی پرسد چرا بعد از عاشورا گفتی که دولت ج ا چند تا امتیاز بدهد تا ما از رسانه ها بخواهیم عقب بکشند ؟ این ” ما ” کیست ؟ شما چطور کنترل رسانه ها دست تان است ؟ مگر همین حرفهای شما ها جنبش سبز را زمین نزد ؟ پس چرا میگویید موسوی و کروبی و خاتمی مقصرند ؟
هیچ کس از دولت آبا دی نمی پرسد چرا به سروش پریدی که نباید به کروبی رای دهد ؟ مگر در دموکراسی هر کس نباید آزاد باشد به هر کس دلش خواست رای دهد ؟
نیک آهنگ رفسنجانی را با قبای سبز کشید و عکس کاریکاتوری مردم را کنار ان : مبارک باشد ! هم زیر ان . چرا نباید عذر خواهی کند ؟ مگر همه رفسنجانی را و خط او را و بازی های سیاسی او را نمیشناسند ؟
اینها میگویند بنی صدر که در برابر خمینی و دستگاه زندان و سیستم مبتنی بر شکنجه مارکسیستی استالینیستی او تمام قد ایستاد و رفسنجانی به کمک و مشاوره کیانوری او را ساقط کرد با اتهام لیبرال ! حق ندارد امروز در رهبری جنبش لیبرال طبقه متوسط نقش داشته باشد چون در ان زمان که همه به خمینی خودشان را میچسباندند از جمله چپ ها ، بنی صدر و بازرگان هم همراه او بودند اگر چه با آرمانی کاملا متفاوت . اما مارکسیست هایی که اینهمه با خمینی همراه بودند تا ۶۷ و هنوز به نظام او منهای احمدی نژاد وفادارند از انتقاد معاف هستند !
علت اینکه چپ ها از هر انتقاد و پرسشی معاف هستند چیست ؟
این نوری الا و نیک آهنگ و عباس میلانی و اردشیر زارع و جمشید طاهری پور و ادیب زاده و آشوری و الاهه بقراط و تابان و کشتگر و ..... که اینهمه به اصلاح طلبان و سبزها و لیبرال ها و ملی مذهبی ها حمله میکنند حتا به دو شهید تکه پا ره و سلاخی شده ملی یعنی فروهر ها ، چرا هرگز به نقش دوگانه و مزورانه و مزاحم و صف شکن و تو طئه آمیز چپ نمی پردازند ؟
اگر صرف پرسش گری و روشن سازی انگیزه اینهاست چرا از خودی ها سوال نمیکنند ؟
مردم ما چرا نباید بدانند چه کسانی ۳۰ کیلو تی ان تی زیر بهشتی گذاشتند در ان شرایط حاد امنیتی ؟
چطور مسوول امنیت کشور ( بهزاد نبوی ) از تو طئه حذف بهشتی و باهنر بی خبر ماند ؟ چرا این پرونده باز نمیشود؟
چرا پرونده های درون سازمانی فدایی ها و مجاهدین پس از ۳۲ سال هنوز باز نمیشود ؟
چرا هر وقت برخی فدائیان یا مجاهدین به ان دوران که میرسند مثل رفسنجانی معلق میزنند ؟
مگر وقتی دلایل شکست یک جنبش بر رسی میشود نباید به تمامی عوامل دخیل و نقش آنها رجوع کرد ؟ اگر اینها قدرتی نیستند و نقشی ندارند پس مدعی چه چیزی هستند ؟ چطور ریس دانا از طرف همه رسانه ها قول میدهد ؟ مگر ایران کوبا است و ریس دانا کاسترو ؟
چرا توده ایها در ۲۸ مرداد ساکت بودند ؟ دستور شوروی به آنها چه بود ؟ در ۵۷ چه کسی از شوروی به آنها گفت باید از خمینی و نظام مذهبی دفاع کنند ؟ در ۶۰ کدام مقام روسی از آنها خواست علیه بنی صدر ها و بازرگانها و امیر انتظام ها وارد عمل شوند ؟