نسخه آرشیو شده
تقویم ۱۳۹۲ درگیرها

اصول‌گرایان و رئیس جمهوری با «۲۴ میلیون رای»
محمود احمدی‌نژاد در مجلس، عکس از مهر
از میان متن

  • مجلس هشتم به بهای تحقیر شش ساله پارلمان، امروز از احمدی‌نژاد گروکشی می‌کند. در عین حال می‌خواهد رئیس دولت را تهدید کند که راه برخورد با او را می‌داند
آرش غفوری، روزنامه‌نگار سیاسی
دوشنبه ۲۰ تیر ۱۳۹۰ - ۰۷:۴۴ | کد خبر: 63447

نقل قولی از محمدرضا باهنر، نایب رئیس فعلی مجلس در مورد محمود احمدی‌نژاد وجود دارد که به هفته نامه حزب محافظه کار موتلفه اسلامی می‌گوید: «احمدی‌نژاد سال ۸۴ با احمدی‌نژاد امروز تفاوتی نکرده است، اطلاعات ما از او بیشتر شده است.»

باهنر همانند آنچه که پیش از این در مورد پیش بینی ریاست جمهوری احمدی‌نژاد با وزیر کشور دولت محمد خاتمی مطرح کرده بود مزاح نمی‌کند، اما در لفافه به رئیس جمهوری فعلی نظام اسلامی طعنه می‌زند که ماه عسل یک طرفه مجلس اصول گرا با دولتی که امروز نماد جریان موسوم انحرافی نامیده می‌شود رو به پایان است و از مهم‌ترین نشانه‌های آن هم مطرح شدن طرح «سئوال از رئیس جمهور» در مجلس هشتم شورای اسلامی است.

در تاریخ جمهوری اسلامی ایران سابقه نداشته است که یک رئیس جمهور تا این حد توسط مجلس مورد حمله قرار گیرد. حتی در مورد ابوالحسن بنی صدر که طرح عدم کفایت سیاسی او در مجلس اول مطرح شد، تا پیش از اجازه مستقیم آیت الله خمینی، مجلس در برخورد با وی تا حد زیادی مماشات می‌کرد و تنها پس از آنکه چراغ سبز بنیانگذار انقلاب را دریافت کرد، در یک ماه آخر، رئیس جمهور وقت را مورد حمله قرار داد. به طریق اولی در مورد محمدعلی رجایی، سید علی خامنه‌ای، اکبر هاشمی رفسنجانی و حتی سید محمد خاتمی که رئیس جمهورهای بعدی نظام پس از بنی صدر بودند، مجلس و دولت با یکدیگر به نزاع می‌پرداختند اما سطح مجادلات این دو رکن اصلی نظام تا این حد گسترده نمی‌شد که رئیس جمهور به صورت علنی تهدید به سئوال و برخورد مستقیم شود.

در روزهای اولی که محمد خاتمی به ریاست جمهوری رسیده بود، برخی از بزرگان جناح محافظه کاران مدعی می‌شدند که ریاست جمهوری محمد خاتمی بیشتر از شش ماه دوام نخواهد داشت. این پیش بینی، محقق نشد تا خاتمی برای دو دوره چهار ساله سکان هدایت دولت را در دست داشته باشد؛ با این حال‌‌ همان بزرگان محافظه کار و فرزندان امروزشان که به نام اصول گرایان نامیده می‌شوند، «رئیس جمهور دست ساز» خود را تهدید به سئوال و عدم کفایت می‌کنند. در حالیکه فراموش می‌کنند تا به یاد آورند بخش عظیمی از آنچه اصول گرایی و میراث آن نامیده می‌شود محصول رئیس جمهوری محمود احمدی‌نژاد است. در حالیکه احمدی‌نژاد هیچ‌گاه اصول گرایان و احزاب ریز و درشت جناح راست را به رسمیت نمی‌شناخت و با آن‌ها به مثابه ابزاری برای پیشبرد اهداف خود رفتار می‌نمود.

محمدرضا باهنر در همین مصاحبه با هفته نامه حزب موتلفه نکته مهمی را مطرح می‌کند. او می‌گوید: «علی‌رغم اینکه ما اصول‌گرا‌ها در انتخابات نهم ریاست جمهوری همگی دست به دست هم دادیم که شکست بخوریم، اما خدا نخواست و بالاخره یک اصول‌گرا موفق شد و او آقای احمدی‌نژاد بود.»

اشاره باهنر به تعدد کاندیداهای اصول گرا در انتخابات نهم ریاست جمهوری است که باعث شده یود روزنامه کیهان یک روز قبل از برگزاری انتخابات در سرمقاله‌ای که به قلم حسین شریعتمداری نوشته شده بود حتی مرثیه شکست بخواند و وسوسه قدرت در برخی اصول گرایان را دلیل این شکست اعلام کند. اما از فردای روزی که احمدی‌نژاد به دور دور انتخابات رفت و پس از آن، هاشمی رفسنجانی را شکست داد، سهم خواهی اصول گرایان از احمدی‌نژاد آغاز شد. در حالیکه احمدی‌نژاد در دیدار با بزرگان آن‌ها می‌گفت هیچ‌گاه، اعتنایی به مدل‌های سنتی مردان محافظه کار در انتخاب کاندیدای اصول گرایان نداشته است و به جای آنکه در کابینه خود از افراد شاخص اصول گرا که به تعبیر او «ژنرال» هستند استفاده کند ترجیح می‌دهد تا «سرباز‌ها» را به خدمت دولت درآورد.

در تمام دوران شش ساله رابطه احمدی‌نژاد با مجلس هفتم و هشتم، این رئیس دولت بود که با حمایت‌های رهبری، دست بالا را داشت. در مجلس هفتم که حتی رئیس مجلس وقت، غلامعلی حداد عادل را مورد تهدید و تحقیر قرار می‌داد و اگرچه در مجلس هشتم به دلیل شخصیت قوی‌تر رئیس جدید، علی لاریجانی، همانند گذشته عمل نمی‌کرد اما ابایی نداشت که نظرات مجلس را یا به کار نبندد یا اینکه آنگونه که خود می‌خواهد تحریف کند.

مجلسیان هم که نه مشروعیت مردمی برخورد با احمدی‌نژاد را داشتند و نه اقتدار قانونی مخالفت با رئیس دولت در اختیارشان قرار گرفته بود، احمدی‌نژاد را فقط تحمل می‌کردند و در حالیکه در جلوی رسانه‌ها از دولت اصول گرا و مجلس هماهنگ و پشتیبان می‌گفتند، در گفت‌و‌گوهای شخصی بیشترین انتقادات را متوجه دولت می‌کردند.

در این میان چند تنی از نمایندگان مجلس به دلایل شخصی همانند احمد توکلی یا به دلایل اعتقادی همانند علی مطهری در میان جمع ۲۹۰ نماینده مجلس استثنا بودند که صدای آن‌ها هم چندان بلند نبود.

تیره شده رابطه احمدی‌نژاد با آیت الله خامنه‌ای که از اوایل سال ۹۰ آغاز شد اما، ورق را در ظاهر به نفع مجلس برگرداند. سرپیچی احمدی‌نژاد از یک دستور آیت الله خامنه‌ای که برکناری وزیر اطلاعات را به مصلحت نمی‌دید، مجلس را به بهانه تبعیت از ولایت فقیه به مخالفت با احمدی‌نژاد کشاند تا ولایت پذیری‌اش را به رئیس دولت یادآور شود. از این هنگام به بعد، نمایندگانی که از کاسه لیوان احمدی‌نژاد، تمنای تبرک داشتند و در هر حضور وی در مجلس، در هنگام ورود و خروج صحن علنی پارلمان را به شلوغی استقبال و بدرقه رئیس جمهور تبدیل می‌کردند کار را به جایی رساندند که در آخرین حضور احمدی‌نژاد از مجلس، یکی، دو نماینده‌ای را که به بدرقه رئیس دولت می‌رفتند هو کردند و در میان سخنان محمود احمدی‌نژاد بار‌ها با بیان کلمه «۲» که نماد مخالفت در رای گیری‌های مجلس است، سخنان احمدی‌نژاد را قطع نمودند. غیر از آنکه در گفتارهای غیر رسمی تا حد عدم کفایت رئیس جمهوری هم پیش رفتند. در این مرحله بود که طرح سئوال از احمدی‌نژاد توسط عده‌ای از نمایندگان و با پیگیری نماینده منتقد، علی مطهری، به صورت رسمی مطرح شد.

سئوال از رئیس جمهور – فارغ از آنکه در ‌‌نهایت اجرایی بشود با نشود - البته یک ظرفیت قانونی برگرفته از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است. ظرفیتی که اقتدار رئیس دولت را مورد سئوال قرار می‌دهد و به صورت عرفی می‌تواند اولین قدم در سلسه برنامه‌هایی باشد که به عدم کفایت رئیس جمهور منجر می‌شود. به همین دلیل هم هست که اهمیت دارد و به همین دلیل هم هست که هیچ یک از روسای جمهور در ایران از دوران شهید رجایی تاکنون با آن مواجه نشدند. حتی اگر همانند مجلس دوم و سوم و آیت الله خامنه‌ای رابطه‌شان چندان خوب نباشد و مانند مجلس هفتم و حجت الاسلام خاتمی همدیگر را فقط تحمل کنند.

مجلس هشتم به بهای تحقیر شش ساله پارلمان، امروز از احمدی‌نژاد گروکشی می‌کند. در عین حال می‌خواهد رئیس دولت را تهدید کند که راه برخورد با او را می‌داند و قانون هم دست بازی برایش در نظر گرفته است. به اضافه اینکه مجلس در این بازی قدرت، قصد دارد نقش اطرافیان احمدی‌نژاد را که برای انتخابات آخر امسال برنامه‌های زیادی دارند، کم کند تا مجلس بعدی توسط حامیان رئیس دولت پر نشود. مجلس اما در تمام محاسبات خود یک نکته را در نظر نمی‌گیرد و آن اینکه تمام این‌ها را محمود احمدی‌نژاد خوب می‌داند. علاوه بر این‌ها احمدی‌نژاد چیزهای اضافه‌ای هم می‌داند که مجلسیان در محاسبات خود در نظر نمی‌گیرند.

مجلس، مشروعیت مردمی برخورد با احمدی‌نژاد را ندارد، چون دست کم در تعبیر نظام جمهوری اسلامی، احمدی‌نژاد «۲۴ میلیون» رای دارد. مجلس از اقتدار برخورد با احمدی‌نژاد هم برخوردار نیست، چون آیت الله خامنه‌ای این اجازه را به مجلس نمی‌دهد.
در عین حال احمدی‌نژاد، شش سال تمام، شیر گاو ماده اصول گرایی را نوشیده و چیزی برای آن باقی نگذاشته که مجلسیان امروز به پشتوانه آن با وی برخورد کنند.

به تمام این‌ها دو نکته دیگر هم اضافه کنید. احمدی‌نژاد از مخالفت مجلس استقبال می‌کند، چون پیروزی‌اش محصول «ژست مخالفت» است و چه بهتر که مخالف امروز، مجلس فشل هشتم باشد که نه مشروع است و نه مقبول. نکته دوم هم اینکه احمدی‌نژاد محصول مخالفت با نظام است. یک زمان نماد این مخالفت هاشمی رفسنجانی بود. مخالفت‌های امروز مجلس برای احمدی‌نژاد بازتولید‌‌ همان رقابت‌های دیروز است. گیرم که رقیب امروز، هاشمی نباشد. اما نظام که هنوز بی‌سر نشده است، پس احمدی‌نژاد هنوز رقیب دارد.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی