یافتههای یک تحقیق دانشگاهی نشان میدهد که ۶۰ درصد از شهروندان تهرانی معتقدند صدا و سیمای جمهوری اسلامی اخبار و برنامههای سیاسی خود را غیر منصفانه و با جهتگیری پخش میکند.
همچنین بر اساس این تحقیق، ۶۳ درصد شهروندان تهرانی گفتهاند که اغلب مقامات جمهوری اسلامی در کار خود تخصص و تجربه لازم ندارند و ۶۳ درصد هم معتقدند که مقامات به اندازه کافی نسبت به مردم احساس مسئولیت نمیکنند.
در این تحقیق که محمد بیانی، کارشناس ارشد علوم ارتباطات در دانشگاه علامه طباطبایی تهران، آن را صورت داده است، ۲۰۶ مرد و ۱۸۵ زن در دو منطقه از شمال و جنوب شهر تهران مورد پرسش قرار گرفتهاند و ۶۳ درصد از آنها فاقد مدرک تحصیلی دانشگاهی بودهاند.
آقای بیانی، روز ۲۲ تیر ماه در دفاع از نتایج این تحقیق گفت که درباره اعتماد به اخبار و برنامههای سیاسی تلویزیون، ۳۵ درصد از این افراد گفتهاند که اعتماد پایینی دارند، ۵۲ درصد متوسط و تنها ۷ درصد گفتهاند که اعتمادشان نسبت به برنامههای سیاسی تلویزیون ایران بالا است.
همچنین ۷۷ درصد پاسخگویان معتقد بودند که تلویزیون بیش از حد بر روی یک سری از اخبار و رویدادهای سیاسی تاکید میکند و ۶۲ درصد پاسخگویان مخالف یا کاملا مخالف این بودند که «تلویزیون در پخش اخبار و گزارشهای سیاسی خود، به نیازهای مخاطبان پاسخ میدهد».
این کارشناس ارشد علوم ارتباطات گفت یکی از نکات مهم این تحقیق این است که ۶۵ درصد شهروندان تهرانی معتقدند، تلویزیون اجازه نمیدهد که افراد یا جریانات سیاسی از خود دفاع کنند.
به گفته او، دلیل این امر این است که صدا و سیمای ایران خود را در عرصه رسانه تصویری یکهتاز میداند و همچنین خلا قانونی و حقوقی ممکن است منجر به این میشود که به خاطر این طرز عملکرد تلویزیون، حقی از کسی یا گروهی ضایع شود.
محمد بیانی همچنین اشاره کرد که رئیس سازمان صدا و سیما در تیر ماه سال ۱۳۸۸ و پس از وقایع انتخابات ریاستجمهوری دهم، گفته بود که تلویزیون ۱۱ درصد ریزش مخاطب داشته است، و حتی برخی خبرگزاریها نقل کرده بودند که عزتالله ضرغامی در جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی این میزان را ۴۰ درصد ذکر کرده است.
هرچند خبری که آقای بیانی به آن اشاره کرده، فورا از سوی روابطعمومی این سازمان تکذیب شد، اما کمترشدن تنوع چهرههای مهمان برنامههای فرهنگی رادیو و تلویزیون، این گمانه را تقویت میکرد.
صدا و سیمای جمهوری اسلامی در مورد پوشش و انعکاس حوادث پس از انتخابات در ادامه جهتگیریهای خود به نفع نظام، دست به حمایت آشکار از دولت محمود احمدینژاد زد.
از طرف دیگر در آبان ماه همان سال نیز، علی دارابی، قائممقام سازمان صداوسیما خبر داد که رجوع مردم ایران به گیرندههای ماهوارهای نسبت به سال گذشته دو برابر شده و در حال حاضر ۴۰درصد از مردم در خانههاشان به این گیرندهها دسترسی دارند.
رابطه معکوس تحصیلات و سن با میزان اعتماد به تلویزیون
این تحقیق دانشگاهی نشان میدهد که میان میزان اعتماد زنان و مردان تفاوت معناداری وجود ندارد و وضعیت تاهل و تجرد نیز تفاوت معناداری ایجاد نمیکند اما یک رابطه مستقیم و قوی بین سن و اعتماد پاسخگویان وجود دارد؛ به این ترتیب که هر چه سن کمتر باشد، اعتماد آنها نیز به اخبار و برنامههای سیاسی تلویزیون کمتر است.
از یافتههای دیگر این تحقیق این است که رابطه معکوسی میان میزان تحصیلات شهروندان با میزان اعتماد آنها وجود دارد و هر چه تحصیلات بالاتر میرود اعتماد به اخبار تلویزیون کمتر میشود.
به گفته آقای بیانی، افراد تحصیلکرده مجهز به نیروی نقد هستند و دست به تجزیه و تحلیل آنچه از رسانه میگیرد میزنند و با افزایش سطح تحصیلات، این میزان نقد و توجه به تجزیه و تحلیل بالا میرود.
همچنین در متغیر طبقه اجتماعی، هر چه افراد از رفاه بیشتر، منزلت شغلی بالاتر و درآمد بیشتری برخوردار باشند، اعتمادشان به اخبار تلویزیون کمتر است.
این کارشناس ارشد میگوید دلیل این موضوع، استفاده طبقات بالای جامعه از رسانههای نوین و افزایش آگاهی آنها از زوایای پنهان و نیمهپنهان آن حوادث سیاسی است و آنها وقتی تلویزیون دست به تحریف و دستکاری رویداد بزند، راحتتر متوجه موضوع میشوند.
همچنین طبقه مرفه، میتوانند دغدغههایی غیر از دغدغههای معیشتی داشته باشند و حوصله به خرج بدهند و از منابع خبری مختلف استفاده کنند در صورتی که طبقه فرودست جامعه به خاطر دغدغههای معیشتی بیشتر به آنچه که از تلویزیون میبینند بسنده کنند و اعتماد میکنند.
بر اساس این تحقیق، میان میزان اعتماد شهروندان به نظام سیاسی با اعتماد به اخبار و برنامههای سیاسی صدا و سیما رابطه مستقیمی وجود دارد و هر کس نسبت به نظام اعتماد بیشتری دارد، به همان نسبت به اخبار پخش شده از تلویزیون هم اعتماد بیشتری دارد.
همچنین به گفته آقای بیانی، استفاده از شبکههای فارسی زبان ماهوارهای، سایتهای خبری سیاسی و نشریات خبری و سیاسی رابطهای قوی و معکوس با میزان اعتماد به اخبار تلویزیون ایران دارد، به این معنی که هر کس از رسانههای ارتباط جمعی رقیب یا دیگری استفاده میکند، اعتمادش به تلویزیون کمتر است.
از نظر محقق دلیل عمده این اتفاق این است که این رسانهها نقش رقیب را برای تلویزیون ایران بازی میکنند و جوانان و طبقه مرفه شهری این استعداد را دارند از این رسانهها استفاده کنند و این رسانهها نیز از نفوذ قابل توجهی برخورداند که میتواند خطری برای صدا و سیما باشد.
محمد بیانی میگوید که تلویزیون ایران با باید اخبار را بدون دستکاری و سانسور ارائه دهد و یا از طرف دیگر، با مصلحتسنجیهای سیاسی و اجتماعی و یا یک سری دستورالعملهای سازمانی و حکومتی آنها را ارائه دهد و اگر بخواهد به روش دوم ادامه دهد، اعتبارش صدمه میبیند چون این انگاره به وجود میآید که تلویزیون سخنگوی نظام و حکومت است و در جهت حفظ منافع مردم عمل نمیکند و از آنها دفاع نمیکند.