لیلا موری، دانشجوی مطالعات خاورمیانه، نگاهی دارد به مراسم «اولین گردهمایی خزها در پارک پردیسان تهران» که توسط گروهی از جوانان تهرانی برگزار شد.
چند هفتهای است که به فراخوان گروهی از جوانان در ایران، افرادی در یکی از پارکهای تهران دور هم جمع میشوند تا ساعاتی را دور از هیاهو و دغدغهها و نگرانیهای زندگی روزمره به شادی و خنده سپری کنند.
در عکسهای منتشر شده از این مراسم از پارک آب و آتش در تهران، زنان و مردان جوانی را میبینیم که تن خود را در ساعاتی از روزی تابستانی به خنکای آب سپردند و همراه با تفنگهای آبپاش به آببازی مشغول شدند.عکسهای خندان و شاد این گروه، حسشان را به ببننده نیز منتقل میکند و با توجه به محدودیتهای بسیاری که زنان و مردان جوان در ایران با آن دست به گریبانند، برگزاری چنین مراسم و برنامههایی که در جهت نشاط و شادمانی بیشتر است حس تحسین را نیز در بیننده برمیانگیزد. اگرچه بعدها خبرهایی از گوشه و کنار رسید که برخی از شخصیتهای مذهبی اجرای چنین برنامهای را خلاف عفت عمومی دانستند و بار دیگر بحث بدحجابی شرکت کنندگان توسط برخی مسئولین مطرح شد.
ولی واقعیت آنچه که اتفاق افتاد و حتی حضور افرادی که نوع پوششان با معیارهای مطرح شده حکومت منافات نداشت، شاید نشان از عطش موجود در جامعهای است که گمان میکند چنین تفریحاتی دست جمعی در مکانهای عمومی با ارزشهایش سازگار نیست.
در ادامه این مجموعه برنامهها، عکسهای دیگری در شبکههای اینترنتی دست به دست چرخید که نشان از یک گردهمایی دیگر داشت که ظاهرا توسط همان گروه برگزار شده بود.. این برنامه که موسوم شد به «اولین گردهمایی خزها در پارک پردیسان». در این برنامه قرار بر این بود که شرکتکنندگان لباسی بر تن کنند که در زبان کوچه و خیابان به «خز» معروف است. تعریف دقیقی از کلمه خز یا تحقیقی در خصوص ریشه این کلمه در دست نیست، اما ظاهرا به لباسهایی که از مد افتادهاند و یا از منظر دنبال کنندگان مد نازیبا و نامناسب است، اطلاق میشود و دانستههای عمومی آن را منتسب به مکان خزینه در جنوب شهر تهران میکند. همانطور که کلمه جواد -با بار معنایی مشابه -که پیش از این مرسوم بود را منسوب به جوادیه میدانند؛ مکانهایی که معمولا به دلیل اینکه اقشار کم در آمدتر جامعه در آن اقامت دارند معروف هستند و به اصطلاح «پایین شهر»ند. صفت خز در بیشتر موارد دارای بار منفی است. معمولا عامل اختلاف طبقاتی در نامیدن افراد به خز و غیر خز نقش قابل توجهی بازی میکنند و صفات دو گانه دیگری مانند مدرن و عقب مانده، شهری و دهاتی، بالا شهری و پایین شهری را نیز به همراه دارد..
حال با توجه به این عوامل، دیدن رد پای چنین نگاهی در این عکسهای منتشر شده خیلی سخت به نظر نمیرسد. این برنامه به جز چند مورد خاص در غالب موارد یاد آور لباسهای قشرهایی از جامعه است که ممکن است با عبارات پایین شهری، زحمتکش یا روستایی از آنها یاد میشود.
پوشش شرکتکنندگان در این گردهمایی، که باید «خز» باشد، در اصل لباسهای افراد، معمولا، کمدرآمد جامعه است که آنها به عنوان لباس روزمره استفاده میکنند؛ کارگران روزمزدی که هر روز در میادین شهر در انتظار کار میبینم؛ زنان روستایی که چادرهای رنگیشان به دور گردنشان بسته شده تا دست و پا گیریاش برای کاردر هنگام کشاورزی کمتر شود؛ مردان روستایی که با شلوارهای گشاد که بر روی آن کمربند بستهاند و گذرشان به هر دلیلی به خیابانهای شهر افتاده است؛ زنان و مردان بیخانمانی که هر لباسی که در زبالهها پیدا میکنند به تن میکنند؛ و یا مردان جنوب شهری که با لباس خانگی سری به کوچه زدهاند. لباسهایی که ممکن است با تعابیر «مدرنتر» خوشپوشی سازگار نباشد ولی از دید خود فرد مناسب به نظر برسد و بخشی از روش زندگی اوست که باعث آزار افراد دیگر جامعه هم نیست. لباسهای این گروهها تحت عنوان خز در این گردهمایی به تمسخر گرفته شده است. حتی برخی از لباسهای سنتی اقلیتهای قومی نیز از این عنوان در امان نمانده است.
همانطور که لطیفههای قومیتی، ناشی از نگاهنژاد پرستانه و از بالا به پایین شهرنشینان به دیگر اقلیتهای قومی، به نام خنده و تفریح و خنده به لب آوردن توجیه میشود،در این مراسم هم به تمسخر گرفتن لباسهای اقشار کم در آمد و غیر شهری نیز قرار است خنده بر لب بیاورد.
اگر در دوران قبل از انقلاب هر آنکه چادری بود امل خطاب میشد و لباس «غربی» پوشیدن از مظاهر با فرهنگ بودن و متمدن بودن بود و یا روستایی بودن به مظهری از عقب ماندگی بدل شده بود و به طرق مختلف مورد تمسخر واقع میشد، امروز ، زیر اسم شادی و تفریح برای جوانان، چنین نگاهی ترویج میشود.
اگر چه لباسهای استفاده شده و آرایش مرتبط با آن کمی اغراق آمیز به نظر میرسد و یا توسط گروهی حتی «هنرمندانه» توصیف شود ولی سوال اصلی که چنین عکسهایی و چنین برنامههای برمیانگیزد و شاید باید عمیقتر به آن پرداخت آن است که: چرا اصولا چیزی باید خز انگاشته شود و چه عوامل اجتماعی در بوجود آوردن چنین مفهومی سهیم است؟ لزوم چنین برچسبهایی چیست؟ و چرا اقشار خاصی از جامعه تحت چنین عنوانی قرار میگیرند؟ و شاید مهمتر از همه دلیل استقبال از این اقدام و عکسهای منتشر شده از آن چیست؟ با پاسخ دادن به این سوالات شاید بشود قدمی در جهت رفع نگاههاینژاد پرستانه و طبقاتی نیز برداشت.
اين كه مردم نسبت به حساسيت هاي آدم هاي متفاوت با خودشون هوشيارتر باشن، چيز خيلي خوبيه. امیدورام این حساسیت ها و هوشیاری ها بیشتر بشه.
ولی خانوم لیلا میم که کار این جوونا رو محکوم کرده، کلا موضوع رو یه طور درب و داغونی دیده. مردم می خواستن دور هم جمع بشن و “لباس” بپوشن، یه جور theme party. حالا فک کن چه موضوعی می تونن انتخاب کنن، یه چیزی که دم دستی باشه، همه باهش آشنا باشن و لباس و خنزر و پنزرش هم تو خونه همه پیدا بشه؟ می شه لباس گلادیاتوری انتخاب کنن؟ شوالیه های قرون وسطی؟ ژاپن باستان؟ سرخ پوستی؟ آدم فضایی؟ نه، هیچ کدوم از اینا “عملی” نیست. تمِ خز یه چیز دم دستی و راحتی بوده و لباسش هم دم دست همه بوده. به همین دلیل ساده این موضوع انتخاب شده و خوب هم جواب داده، یعنی خیلیا شرکت کردن و خلاقیت به خرج دادن، لباس پوشیدن، دور هم جمع شدن و حال کردن. حالا شما برو اینو بریز تو ظرف رقابت بین طبقات مختلف جامعه و تسلط جویی و برتری طلبی و نظریه های جامعه شناسی و موضوع رو هفت دور دور رست بچرخون.
مطلب به شدت ضعیفی ست، نویسنده انگار سال هاست از ایران بیرونه یا اگر به تازگی بیرون نیامده، اونقدر در طبقات بالای جامعه بوده که معنی خز رو درست درک نکرده، اگر خز در واژگان این نویسنده معنی داشت، نیازی نمیدید این همه دنبال ریشه کلمه بدود تا بند گزارش از دستش خارج شود!
بعضی وقتا لازمه که موضوع رو اینقدر سخت نگیریم و شما هم می تونستید این ماجرا رو از زروایای دیگری ببینید... به هر حال من شخصا این ماجرا رو یک حرکت معنی دار و با ارزش می دونم
به علیرضا.
اگر همه مثل تو بودن الان باید بهت میگفتند که اول طرز استفاده از علامت تعجب رو یاد بگیر، بعد استفاده کن.
کل مطلب رو ول کردی، تنها چیزی که برای اظهار نظر داشتی همون خزینه و خزانه بود؟
منظورت از خزینه محله خزانه است؟ اول یه اسمو یاد بگیر بعد استفاده کن!!!
همونطور که شما هم اشاره ای کردید.این چیزایی که نمایش داده شده را نمیشه بطور کامل خز دونست.معمولا اینا پوشش افراد طبقه پایین جامعست.که معمولا به دلیل نداری و فقر فرهنگی و “ندیدن مدهای روز”ایجاد میشه.در حالی که خز بازی را میشه تویه سطح بالای جامعه بیشتر مشاهده کرد.چیزهایی که توسط برندهای معروف و با قیمت بالا هم عرضه میشه.میتونه خز باشه.رنگهای ناهمخوان و مدلهای زشت و دلبهم زن که فقط بواسطه قیمت خریداری میشه و در عمق،پایین بودن سطح سلیقه خریدار را نشون میده.